Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 157 (2 milliseconds)
English	Persian
weekly progress report	گزارش هفتگی کار
Other Matches
progress report	گزارش پیشرفت کار
daily progress report	گزارش روزانه پیشرفت کار
weekly	هفتهای یکبار
weekly	هفته به هفته
weekly	هفتگی
weekly allowance	هفتگی
semi weekly	هفتهای دوبار
weekly storage	مخزن هفتگی
progress	بهبود
progress	پیشرفت
progress	سفر
It is in progress. It is under way.	دردست اقدام است
progress	پیشروی
progress	پیشرفت کردن
progress	پیشرفت کار
progress	ترقی
progress	پیشرفت
progress	گردش
progress	ترقی جریان
progress	حرکت
progress	پیشرفت پیشروی
economic progress	ترقی اقتصادی
royal progress	مسافرت شاهانه
reaction progress	پیشرفت واکنش
progress payments	پرداخت براساس پیشرفت کار
in progress of completion	در دست تکمیل
progress reporting	گزارش پیشرفت کار
progress payment	پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
pilgrim progress	سیاحت مسیخی
progress chaser	نافر پیشرفت
progress payments	پرداخت تدریجی
progress chaser	کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
progress payments	پرداختهای موقت یا علی الحساب
progress payments	پرداختهای پیشرفت کار
economic progress	پیشرفت اقتصادی
technical progress	پیشرفت فنی
to make progress	پیشرفت کردن
to make progress	پیش رفتن
progress of negotiations	پیشرفت مذاکرات
to continue one's progress	پیشرفت خودرا ادامه دادن همواره جلو رفتن
work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
construction work in progress	هزینه ساختمانهای نا تمام
Making fast progress.	سریع ترقی کردن
heavy fighting is in progress	دارد
heavy fighting is in progress	جنگ سختی جریان
labor augmenting tednological progress	پیشرفت تکنولوژی کارافزا
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress .	ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
report	مدرک
report	خبردادن
report	گواهی
the report goes	چنین گویند
report	صدا
report	شایعه
report	اطلاع دادن
report	معرفی کردن خود
report	گزارش دادن به
report	صدای شلیک
report	گزارش دیدبانی
report	گزارش دادن
report	خبر
report	گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report	گزارش
report	شهرت
report	انتشار
status report	گزارش وضعیت
report writer	نویسنده گزارش
report card	کارنامه
amplifying report	گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
schedule report	گزارش زمانبندی شده
school report	گزارش اموزشگاه
action report	گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
self report inventories	پرسشنامههای خودسنجی
this report is incredible	این گزارش را نمیتوان باورکرد
report cards	کارنامه
technical report	گزارش فنی
subemit a report	گزارش دادن
survey report	گزارش بازرسی
submit a report	گزارش دادن
shelling report	گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
situation report	گزارش وضعیت
snap report	گزارش فوری یا انی
spot report	گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
to report for duty	برای کار حاضر شدن وخود رامعرفی کردن
to report oneself	حاضر شدن وخود را معرفی کردن
viva report	گزارش شفاهی
to write up a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
to make out a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
to draw up a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
press report	گزارش خبری
to report to the police	خود را به پلیس معرفی کردن [بخاطر خلافی]
to write out a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
to report [to a body]	گزارش دادن [به اداره ای]
report writer	گزارش نویسی
feeder report	گزارشات بعدی
mortar report	گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
neither report was correct	هیچیک از ان دو گزارش درست نبود
of good report	نیک نام
periodic report	گزارش دورهای
docking report	گزارش تعمیر ناو
detailed report	گزارش مشروح
departure report	گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
demand report	گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
critic report	گزارش نتیجه جلسه انتقاد
contact report	گزارش تماس با هواپیمای دشمن
error report	گزارش خطا
command report	گزارش فرماندهی
management report	گزارش مدیریت
docking report	گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه
internal report	گزارش داخلی
final report	گزارش نهایی
fitness report	گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
fitness report	تعرفه خدمتی
flash report	گزارش انی
flash report	گزارش برق اسا
feeder report	گزارشات تکمیلی
evaluation report	گزارش ارزیابی وضعیت
hot report	گزارش مهم
hot report	اطلاعات مهم کسب شده از روی تفسیرعکس هوایی
i saw the report in the rough	من پیش نویس این گزارش رادیدم
draft report	گزارش نیمه نهایی
interim report	گزارش پیشرفت کار
annual report	گزارش سالیانه
annual report	گزارش سالانه
report generation	گهارش زایی
report generation	تولید گزارش
report generator	مولد گزارش
report generator	نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
report generator	برای تامین گزارش کامل
report generator	گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator	تولیدگزارش
report generator	گزارش زایی گزارش گیری
report of survey	گزارش تحقیقات یا بررسیها
report program	برنامه گزارش
report file	فایل گزارش
report generator	گزارش زا
contact report	گزارش اخذ تماس
quarterly report	گزارش سه ماهه
an incomprehensive report	گزارش کوتاه
readiness to report	حاضر جوابی
readiness to report	امادگی برای پاسخ دادن
report tothe director	خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
report program generator	زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
report progarm generator	تولیدبرنامه گزارش
aircraft accident report	گزارش سانحه هوایی
report progarm generator	مولدبرنامه گزارش
report progarm generator	زبان ار- پی- جی
a true and accurate report	گزارشی درست و دقیق
project technical report	گزارش فنی پروژه
project technical report	گزارش فنی طرح
periodic intelligence report	گزارش نوبهای اطلاعاتی
The details of the report were verified by the police.	جزییات گزارش توسط پلیس تصدیق وتأیید شد
practical extraction and report language	برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
to report somebody [to the police] for breach of the peace	از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن [به پلیس] شکایت کردن
action oriented management report	گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
practical extraction and report language	زبان برنامه نویسی مفسر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com