Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
white lead
سفید اب شیخ
white lead
سفیداب شیخ
Other Matches
white
چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
white
سفیدی
off white
رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید
white a
مرگ موش
white
به رنگ برف
white
سفید
white
سپیده
white
سفیدشدن
white
سفید کردن
white
بازیگر نخست شطرنج
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
off-white
رنگ زرد کمرنگ یا کرم نزدیک رنگ سفید
non-white
فردغیراروپایی غیرسفید
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white f.
پرچم سفید
to lead away
پیرو خود کردن کشیدن
to lead away
اغوا کردن
lead in
منتج
lead in
مدار هادی اشتعال
lead in
چیزی که به چیز دیگری منتهی شود
to lead off
پیش قدم شدن
to lead off
اغازکردن
to lead the way
پیشقدم شدن
lead off
پیشقدم شدن
lead can
بادامک راهنما
lead on
وانمود کردن
following my lead
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
lead
به سر بردن
lead
:سرب
lead-in
سیم انتن
lead on
<idiom>
تشویق موزیانه
lead off
<idiom>
شروع کردن ،باز کردن
it is my lead
نوبت من است
it is my lead
دست من است
lead the way
پیشقدم شدن
lead through
تعویض سرپرست
lead-up
مقدمه
lead-up
تهیه مقدمات را دیدن راهنما
lead up
مقدمه
lead up
تهیه مقدمات را دیدن راهنما
What came of it ? where did it lead to ?
با لاخره کا ربکجا کشید ؟
lead in
مداررابط انفجار
lead off
اغاز کردن
lead on
تشویق کردن
to lead a
گمراه کردن
to lead a
سرگردان کردن
lead on
ترغیب کردن مشتبه کردن
lead the way
<idiom>
جلو رفتن ونشان دادن مسیر،راهنماییی کردن
lead
شاقول گلوله
lead
منجر شدن
lead
پیش افت
lead
سرب
lead
رابط برق
lead
زاویه سبقت
lead
رهبری کردن راهنمایی
lead
هدایت کردن بست اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
lead
سیم واسطه زاویه پیشگیری
lead
سوق دادن بران داشتن
lead
بردن
lead
رنگ سربی
lead
سرب پوش کردن
lead
سرب گرفتن باسرب اندودن
lead
: راهنمایی رهبری
lead
هدایت
lead
سرمشق تقدم
lead
راه اب
lead
مدرک
lead
رهبری کردن
lead
سبقت هادی
lead
غلاف هادی
lead
هادی
lead
رهبری
lead
Pb :symb
lead
سیر هدایت الکتریکی
to take the lead
ریاست کردن
to take the lead
پیشقدم شدن
to lead on
وادار به اقدامات بیشتری کردن
lead
کابل هادی
lead
هدایت نمودن سوق دادن وادار کردن ریاست داشتن بر
lead
تقدم
lead
فلز سرب
lead
جلو بردن تیر از هدف
lead
راهنمایی کردن هدایت کردن
lead
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead
پرش طول یا پرش یانیزه با پای معین
white noise
نویز سفید
white noise
نوفه سفید
white livered
بزدل ترسو کم جرات
lily white
خیلی سفید
white mulatto
توت معمولی
white magic
جادو گری بوسیله فرا خواندن فرشتگان کیمیا
white matter
ماده سفید
milk white
شیری رنگ
white mulatto
توت
white oak
بلوط سفید
white paternoster
دعای نگهداری ازشر روح پلید
white sale
فروش ملافه و اجناس ذرعی
white slave
استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس
white space
فاصله سفید
white supremacist
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
white supremacy
تفوق سفید پوستان برنژادهای دیگر
white tailed
دم سفید
white vitriol
زاج روی یاروح توتیای روح
white water
ابشارهای کوتاه رودخانه
white propaganda
تبلیغاتی که هدف ان از پیش اعلام شده باشد
white galbanum
وشا
white pepper
فلفل سفید
white phosphorous
گلوله فسفر سفید
white phosphorous
فسفر سفید
white plague
سل ریه
white plague
سل ریوی
lily white
سفید چون زنبق
white primary
اخذ اراء مقدماتی حزبی
white propaganda
تبلیغات سفید
white winged
سفید بال
white ant
موریانه
white civilization
تمدن نژاد سفید
white cooper
سطل ساز
sow white
سفید
white cooper
اهن ساز
white corpuscle
cell whiteblood=
snow white
مثل برف سفید اسم خاص
snow white
سفید یکدست
white crappie
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
white cement
سیمان سفید
white book
ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
the white house
کاخ سفید
white bear
خرس سفید خرس قطبی
white beard
ریش سفید
white bellebore
کندش
white body
بدنه سفید
white book
کتاب سفید
the white race
نژادابیض
the white race
نژادسفید
the white house
کاخ یاقصرابیض
white crow
چیز ندیده چیز کمیاب
white dwarf
کوتوله سفید
white face
جانور پیشانی سفید
white headed
سفیدبخت
white heat
درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
white heat
نور سفید التهاب
white heat
دمای سفید
white hope
بوکسور سفیدپوست درمقابل بوکسور سیاه پوست
white horse
whitecap
white level
تراز سفید
white lily
زنبق
white headed
دارای موی سفید
white hazard
به کیسه انداختن گوی سفیدبیلیارد
white hall
هیئت حاکمه انگلیس
white face
جانورسفید صورت
white flag
پرچم سفید
white flag
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
white flame
شعله سفید
white gold
الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
white goods
پارچه سفید نخی
white goods
حوله سفید ملافه
white goshawk
قوش طرلان
white line
خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
white elephant
<idiom>
ثروت یا مالکیت بیفایده
a white elephant
شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
chinese white
سینکا
as white as a sheet
<idiom>
مثل برف
white pigweed
قازایاغی
as white as a sheet
<idiom>
سفید مثل گچ دیوار
gray-white
رنگ سفید-خاکستری
white wool
پشم سفید
white of an egg
سفیده تخم مرغ
dressed in white
سفیدپوش
dressed in white
لباس سفیدپوشیده
white lie
<idiom>
دروغ مصلحت آمیز
white sale
<idiom>
حراج حوله ،پارچه کتان
in black and white
<idiom>
بصورت نوشتار
white coffee
قهوه با شیر
white coffee
شیرقهوه
egg-white
سفیده تخم مرغ
flake white
سفیداب شیخ
white wool
پشم درجه یک
white wool
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
yellowish-white
رنگ شیری
White Papers
گزارش هیئت دولت نامه سفید
White Paper
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper
کتاب سفید
White Paper
گزارش هیئت دولت نامه سفید
snow-white
سفید برفی
snow-white
برفام
White Papers
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White House
کاخ سفید
white hot
دارای احساسات برانگیخته
yellowish-white
رنگ شکری
yellowish-white
بژ
White peacock
طاووس سفید
white-collar
کارمند دفتری
white-collar
یقه سفید
white collar
کارمند دفتری
white collar
یقه سفید
white-hot
دارای احساسات برانگیخته
snow-white
سفید
white wedding
عروسیکهدرکلیساصورتمیگیرد
white cabbage
کلمسفید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com