Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
English
Persian
whole sale dealer
عمده فروشی
Other Matches
dealer
کسی که خرید و فروش میکند
dealer
دست فروش
dealer
دلال
dealer
دهنده ورق
dealer
فروشنده معاملات چی
dealer
فروشنده
dealer
دستفروش
aytomobile dealer
فروشنده یا دلال اتومبیل
wheeler-dealer
کار چاق کن
wheeler-dealer
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer
اهل زد و بند
retail dealer
جزئی فروش
option dealer
واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
double dealer
ادم ناروزن
horse dealer
دلال اسب
double dealer
شخص مزور
retail dealer
خرده فروش
antique dealer
عتیقه فروش
rug dealer
واسطه فرش
double dealer
حقه دورو
rug dealer
دلال فرش
building material dealer
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
on sale
فروشی
sale
قابل فروش
sale
بازار فروش
sale
فروش
on sale
در معرض فروش گذاشته شده
sale
حراج
for sale
فروشی
sale
بیع
sale manager
مدیر فروش
sale maximization
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
sale or return
فروش یا عودت
sale price
قیمت فروش
sale forecast
پیش بینی فروش
sale department
قسمت فروش
sale department
بخش فروش
put up for sale
به معرض فروش گذاشتن
deed of sale
بیع نامه
revocable sale
بیع شرط
revocable sale
بیع غیر قطعی
rummage sale
حراج هدایای تقدیمی بکلیسابرای امور خیریه
sale by auction
حراج
sale by auction
فروش به وسیله حراج
sale commission
کارمزد فروش
public sale
مزایده
sale price
قیمت حراج
spot sale
فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
the proceeds of the sale
وجوهی که از فروش بدست می اید
the proceeds of the sale
پولی که از محل فروش بدست می اید
to expose to sale
درمعرض فروش گذاشتن
to put to sale
بمعرض فروش گذاشتن
white sale
فروش ملافه و اجناس ذرعی
whole sale trade
عمده فروشی
jumble sale
فروشگاهخیریهلوازم دستدوم
white sale
<idiom>
حراج حوله ،پارچه کتان
spot sale
فروش نقد
short sale
سلم
sale quota
سهمیه فروش
sale short
پیش فروش کردن
sale short
معامله سلف کردن
sale tax
مالیات بر فروش
short sale
پیش فروشی
short sale
سلم فروشی
short sale
معامله سلف
short sale
بیع سلف پیش فروشی
sale or return
فروش یااعاده
public sale
حراج
at the moment of the sale
حین البیع
conditions of sale
شرایط اساسی معامله
consequence of a sale
اثار بیع
contract of sale
قرارداد فروش
contract of sale
عقد بیع
credit sale
فروش نسیه
credit sale
اعتبار در معامله
credit sale
فروش قسطی
credit sale
فروش غیرنقدی
credit sale
نسیه فروختن
conditional sale
بیع شرط
cash sale
بیع نقد
cash sale
فروش نقدی
at the time of the sale
حین البیع
at the point of sale
در نقطه فروش
auction sale
مزایده فروش
auction sale
فروش به وسیله حراج
clearance sale
فروش به منظور تصفیه حراج
bill of sale
صورت فروش
bill of sale
فاکتور
bill of sale
سند فروش
bill of sale
بیع نامه
credit sale
بیع نسیه
deed of sale
سند فروش
irrevocable sale
بیع منجز
object of sale
مبیع
object of sale
کالا
object of sale
مثمن
offer for sale
پیشنهاد جهت فروش
particulars of sale
اوصاف مبیع
particulars of sale
شروط و مواعدعقد بیع
point of sale
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
point of sale
محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
invalid sale
بیع فاسد
irrevocable sale
بیع قطعی
forward sale
پیش فروش
forward sale
نسیه فروختن
forced sale
فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
forced sale
فروش اجباری
forced sale
فروش قانونی
fire sale
فروش مال التجاره حریق زده
forward sale
بیع سلف
forward sale
بیع سلم
point of sale terminal
ترمینال فروش اطلاعات
Are there any houses for sale in these parts?
این طرفها خانه فروشی پیدا می شود ؟
sale on a large scale
فروش زیاد
car boot sale
فروشاجزایکوچکاتومبیل
auction sale without reserve
فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
sale of coins against other coins
بیع صرف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com