Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
English
Persian
wild rape
اهوری تخم خردل
Other Matches
rape
هتک ناموس به عنف ایالت
rape
زنای به عنف
rape
تجاوز جنسی
rape
بزوربردن یاگرفتن
rape
تجاوزبناموس کردن
rape
هتک ناموس کردن
rape
زنای به عنف هتک ناموس به عنف
rape
شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
attempted rape
شروع به تجاوز جنسی تجاوز ناتمام
oilseed rape
نوعیگیاهگلدار
statutory rape
هتک ناموس دختر نابالغ
attempting to commit rape
شروع کردن به تجاوز جنسی
wild
ریسکی
wild
خود رو شیفته و دیوانه
wild
جنگلی
wild a
گورخر خردشتی
wild
وحشی
wild
ماجراجویانه
wild about
دیوانه
wild about
شیفته
wild rocket
کک کوج
wild rice
برنج وحشی
wild rue
سداب کوهی اسپند
wild pigeon
کبوتر چاهی کفتر چاهی
wild parsmip
شقاقل مصری
wild marjoram
اویشن شیرازی گلپر
wild mustard
خردل بری ایهقان
wild oat
جو دو سر
wild oat
جوپیغمبری اصل
wild or bohemian
زیتون بری
wild pansy
بنفشه سه رنگ
wild pansy
بنفشه فرنگی
wild parsley
انواع هویج وحشی
wild rye
الیم
wild shot
تیر پراکنده
wild shot
تیر بی هدف
wild garlic
والک کوهی
wild garlic
پیاز خرسی
wild garlic
سیرخرس
run wild
<idiom>
غیرقابل کنترل
wild animals
حیواناتوحشی
Wild West
غرب وحشی
Wild West
ایالتهای غربی
wild land
صحرا بیابان
wild land
زمین بایر و لم یزرع
wild beast
دد وحش
wild basil
ضمیران
wild ass
گورخر
wild and woolly
ژولیده پشمالو
wild and woolly
درهم ریخته
wild and woolly
کثیف
run wild
خودروبودن
run wild
بی بند و بار بودن
to drive wild
دیوانه کردن
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
wild boar
گرازوحشی
wild fowl
مرغان وحشی پرندگان وحشی
wild eyed
دارای چشمان وحشی وخیره
wild goat
بزکوهی تکه
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
wild cat
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
wild bryony
پنجه کلاغ
wild flax
کتان
wild rocket oil
روغن منداب
wild-goose chases
تلاش بیهوده
wild-goose chase
تلاش بیهوده
wild goose chase
تلاش بیهوده
to have the wild stag's foot
<idiom>
در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
gum of wild almond
زدو
gum of wild almond
زد
gum of wild almond
ازدو
wild oriental a tree
ارژن
wild card character
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
to sow one's wild oats
چل چلی خودرا کردن
to sow one's wild oats
جولان خودرادادن
wild goose chase
<idiom>
ناامیدانه جستجو کردن
wild thymeŠmother of thyme
سیسنبر
to goon a wild goose chase
درپی کارغیرعملی یامحال رفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com