Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English
Persian
wild thymeŠmother of thyme
سیسنبر
Other Matches
thyme
صعتر
thyme
اویشن
thyme
آویشن
[آویشن معمولی]
[گیاه شناسی]
mother of thyme
سیسنبر
garden thyme
آویشن
[آویشن معمولی]
[گیاه شناسی]
common thyme
آویشن
[آویشن معمولی]
[گیاه شناسی]
German thyme
آویشن
[آویشن معمولی]
[گیاه شناسی]
wild about
دیوانه
wild about
شیفته
wild
وحشی
wild a
گورخر خردشتی
wild
ماجراجویانه
wild
ریسکی
wild
خود رو شیفته و دیوانه
wild
جنگلی
run wild
<idiom>
غیرقابل کنترل
wild animals
حیواناتوحشی
Wild West
غرب وحشی
wild garlic
سیرخرس
Wild West
ایالتهای غربی
wild shot
تیر بی هدف
wild shot
تیر پراکنده
wild rye
الیم
wild rue
سداب کوهی اسپند
wild rocket
کک کوج
wild garlic
پیاز خرسی
wild garlic
والک کوهی
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
wild pansy
بنفشه سه رنگ
run wild
بی بند و بار بودن
run wild
خودروبودن
wild rice
برنج وحشی
wild and woolly
کثیف
wild flax
کتان
wild eyed
دارای چشمان وحشی وخیره
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
wild cat
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
wild bryony
پنجه کلاغ
wild marjoram
اویشن شیرازی گلپر
wild boar
گرازوحشی
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
wild basil
ضمیران
wild beast
دد وحش
wild ass
گورخر
wild and woolly
ژولیده پشمالو
wild and woolly
درهم ریخته
wild fowl
مرغان وحشی پرندگان وحشی
wild goat
بزکوهی تکه
wild land
زمین بایر و لم یزرع
wild or bohemian
زیتون بری
wild pansy
بنفشه فرنگی
wild oat
جوپیغمبری اصل
to drive wild
دیوانه کردن
wild parsley
انواع هویج وحشی
wild oat
جو دو سر
wild parsmip
شقاقل مصری
wild pigeon
کبوتر چاهی کفتر چاهی
wild mustard
خردل بری ایهقان
wild rape
اهوری تخم خردل
wild land
صحرا بیابان
wild goose chase
تلاش بیهوده
wild-goose chase
تلاش بیهوده
wild-goose chases
تلاش بیهوده
wild rocket oil
روغن منداب
gum of wild almond
زدو
wild oriental a tree
ارژن
wild card character
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
wild goose chase
<idiom>
ناامیدانه جستجو کردن
to have the wild stag's foot
<idiom>
در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
to sow one's wild oats
چل چلی خودرا کردن
gum of wild almond
ازدو
gum of wild almond
زد
to sow one's wild oats
جولان خودرادادن
to goon a wild goose chase
درپی کارغیرعملی یامحال رفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com