English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
English Persian
wing footed دارای پای پردار
wing footed تند
wing footed سریع
Other Matches
right footed راست پا
sure-footed بی لغزش
sure footed بی لغزش
four footed چهارپا
sure-footed ثابت قدم رو نرو
footed سر تیر ماده سختی راقراردادن
sure footed ثابت قدم رو نرو
four-footed <adj.> چهارپا
rough footed دارای پاهای پردار
left footed چپ پا
flat footed پاپهن
flat footed ثابت قطعی
fin footed پاپردهای
flat-footed پاپهن
fin footed پرده پا
fin footed دارای پاهای پرده دار
feather footed زودگذر تندرووبی صدا
feather footed دارای پاهای پردار
fleet footed بادپا
double footed بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
cloven footed سم شکافته
heavy footed پاسنگین
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
heavy footed دل سنگین
flat-footed ثابت قطعی
light footed ماهر
light footed تردست بادپا
light footed چابک
club footed کج پا
web footed دارای پنجههای پرده دار پاپردهای
fleet footed تندرو
swift footed بادپا
swift footed تندرو
slow footed کندرو
light footed فعال
slow footed اهسته
club footed پاچنبری
light footed سبک پا
nimble footed سبک پا
nimble footed خوش رقص
closed footed magnet اهنربای چنبری
wing and wing حرکت با باز بودن کامل بادبانها
to take wing پرواز کردن
to take under one's wing حمایت کردن
to take wing پابفرارگذاشتن
to take under one's wing سرپرستی کردن
on the wing پرواز کننده
off wing محل بازیگر گوش
wing تیپ هوایی جناح
on the wing بالدار
right wing toward میمنه
right wing toward دست راست
on the wing سیار متحرک
right wing toward پیشرو
under one's wing <idiom> تحت مراقبت کسی
wing جناح
wing دسته حزبی
wing پرواز پرش
wing بالدار کردن پردارکردن
wing گروه هوایی
right-wing جناح راست
right wing جناح راست
wing بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing گوش زمین
wing پیمودن
wing لنگه
wing شاخه شعبه
wing طرف
wing بال
wing بال مانند زائده حبابی
wing پره
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
take (someone) under one's wing <idiom> زیرپروبال شخص راگرفتن
wing گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing it <idiom> بدون آمادگی
wing پره زائده پره دار
wing nut پیچ خروسکی
wing nut پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing nut خروسک
wing nut مهره گوشه دار
wing loading نسبت وزن کل به مساحت یال
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing drag پسای بال
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
wing forward هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing position وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing forward فوروارد گوش
wing halfback هافبکهای کناری
wing heavy تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing loading وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing chair مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
centrist wing طرفدار جناح میانه رو [سیاست]
wing tip نوک کفش دارای قوس منحنی
wing tunnel تونل باد
wing wall دیواره جانبی
hind wing بالعقبی
wing attack حملهگوشه
wing vein رگهبال
wing slat نوکباله
tapered wing بالنوکتیز
wing rib دندهبال
wing pallet سطحپرهمانند
wing membrane اجزایبال
wing tanks تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wing strut پایه بال
wing reactions واکنشهای بال
wing root ریشه بال
wing screw پیچ گوشه دار
wing section بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing setting نصب بال
cross-wing [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing skin پوسته بال
wing spar عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
straight wing بالمستقیم
chimney-wing بغله های شومینه
bat's-wing [نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
wing spread فاصله بین دو سر بال
wing defence دفاعگوشه
wing box ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
left wing شخص دست چپی
delta wing بال مثلث
double wing بازی هافبک در گوش
front wing گلگیر جلوی اتومبیل
high wing بال بالا
highed wing بال لولاشده
isoclinic wing بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
king's wing جناح شاه شطرنج
hard wing بال صلب
low wing بال پایین
delta wing بال دلتا
center wing بال میانی
cantilever wing بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
left wing مربوط به جناح چپ
left-wing شخص دست چپی
left-wing مربوط به جناح چپ
fixed wing هواپیمای بال ثابت
fixed wing بال ثابت
fixed-wing هواپیمای بال ثابت
fixed-wing بال ثابت
wing commander سرهنگ دوم هوایی
wing commanders سرهنگ دوم هوایی
mid wing بال وسط
parasol wing بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
inside wing بال داخلی
rotary wing بال گردان
rotary wing هواپیمای بال گردان
sea wing نرم تن دو کپه دریایی
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
right wing to ward پیشرو
upper wing بال بالایی در هواپیمای دوباله
vent wing پنجره گردان
wet wing بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
wind wing پنجره کوچک تهویه اتومبیل
wing area مساحت بال
wing axis محور بال
right wing to ward دست راست
right wing of army پهلوی راست میمنه
rhombus wing بالی با سطح مقطع متقارن
right wing forward پیشرو دست راست
queen's wing جناح وزیر شطرنج
right wing of army جناح یمین
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
left wing of army جناح یسار
real box wing بالی با سه تیرک
low mid wing بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
[extreme] right-wing scene صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
variable area wing بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
left wing for ward پیشرو دست چپ
reverse chicken wing نوعی کلید کشی
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
rotary wing aircraft هواپیما با بال گردنده
left wing of army پهلوی چپ میسره
swept-back wing بالدم جارویی
to piniona bird's wing نوک بال مرغی را چیدن
leg ride and reverse chicken wing سگک قفل قیصر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com