English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English Persian
wing spar عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
Other Matches
spar تیردکل
spar تیرک
spar تیردکل [کشتی]
spar تیر
spar تیغه [کشتی]
spar ستون افقی [کشتی]
spar تیر چوبی
spar نزاع
spar بوم [کشتی]
spar مشت بازی کردن
spar تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spar تیراهن یا الوار
spar الوار لولهای
to spar at each other باهم مشت بازی کردن
to spar at each other مبادله کلام کردن
to spar at each other با هم یک ودوکردن
spar مشاجره کردن
iceland spar کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
false spar تیرک کاذب
iron spar کانی اهن دار
box spar تیرکهای با مقطع مربع
spar buoy بویه میلهای
towing spar الوار بکسل کردن ناو
towing spar تیر یدک
aileron spar تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
spar fender دفرای الواری
spar buoy بویه تیر مانند
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
spar bridge پل الواری
iceland spar بلور ایسلند
take (someone) under one's wing <idiom> زیرپروبال شخص راگرفتن
to take under one's wing حمایت کردن
on the wing پرواز کننده
to take wing پرواز کردن
wing and wing حرکت با باز بودن کامل بادبانها
to take under one's wing سرپرستی کردن
right wing toward دست راست
on the wing سیار متحرک
on the wing بالدار
off wing محل بازیگر گوش
right wing toward میمنه
right wing toward پیشرو
to take wing پابفرارگذاشتن
wing طرف
wing لنگه
wing شاخه شعبه
wing پره
wing دسته حزبی
wing پرواز پرش
wing بالدار کردن پردارکردن
wing گوش زمین
wing بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing پیمودن
wing گروه هوایی
wing تیپ هوایی جناح
wing پره زائده پره دار
under one's wing <idiom> تحت مراقبت کسی
wing it <idiom> بدون آمادگی
wing بال
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing بال مانند زائده حبابی
right-wing جناح راست
right wing جناح راست
wing جناح
wing heavy تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing loading نسبت وزن کل به مساحت یال
wing chair مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
wing nut پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing halfback هافبکهای کناری
wing drag پسای بال
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
wing footed دارای پای پردار
wing footed تند
wing footed سریع
wing forward فوروارد گوش
wing forward هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing loading وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing nut پیچ خروسکی
wing tunnel تونل باد
wing wall دیواره جانبی
cross-wing [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
straight wing بالمستقیم
tapered wing بالنوکتیز
wing attack حملهگوشه
wing defence دفاعگوشه
chimney-wing بغله های شومینه
wing membrane اجزایبال
wing pallet سطحپرهمانند
wing rib دندهبال
bat's-wing [نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
wing slat نوکباله
wing vein رگهبال
wing tip نوک کفش دارای قوس منحنی
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
wing nut مهره گوشه دار
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing position وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing reactions واکنشهای بال
wing root ریشه بال
wing screw پیچ گوشه دار
wing section بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing setting نصب بال
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
hind wing بالعقبی
wing skin پوسته بال
wing spread فاصله بین دو سر بال
wing strut پایه بال
wing tanks تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
centrist wing طرفدار جناح میانه رو [سیاست]
left wing شخص دست چپی
double wing بازی هافبک در گوش
front wing گلگیر جلوی اتومبیل
hard wing بال صلب
high wing بال بالا
highed wing بال لولاشده
inside wing بال داخلی
isoclinic wing بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
king's wing جناح شاه شطرنج
fixed wing هواپیمای بال ثابت
low wing بال پایین
delta wing بال مثلث
delta wing بال دلتا
left wing مربوط به جناح چپ
left-wing شخص دست چپی
left-wing مربوط به جناح چپ
fixed wing بال ثابت
fixed-wing هواپیمای بال ثابت
fixed-wing بال ثابت
wing commander سرهنگ دوم هوایی
wing commanders سرهنگ دوم هوایی
cantilever wing بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
center wing بال میانی
mid wing بال وسط
parasol wing بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
queen's wing جناح وزیر شطرنج
right wing to ward دست راست
wing nut خروسک
rotary wing بال گردان
rotary wing هواپیمای بال گردان
wet wing بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
sea wing نرم تن دو کپه دریایی
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
vent wing پنجره گردان
upper wing بال بالایی در هواپیمای دوباله
right wing to ward پیشرو
right wing of army پهلوی راست میمنه
wing box ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing axis محور بال
wing area مساحت بال
wind wing پنجره کوچک تهویه اتومبیل
rhombus wing بالی با سطح مقطع متقارن
right wing forward پیشرو دست راست
right wing of army جناح یمین
left wing of army پهلوی چپ میسره
variable area wing بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
[extreme] right-wing scene صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
to piniona bird's wing نوک بال مرغی را چیدن
low mid wing بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
real box wing بالی با سه تیرک
reverse chicken wing نوعی کلید کشی
left wing for ward پیشرو دست چپ
left wing of army جناح یسار
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
rotary wing aircraft هواپیما با بال گردنده
box beam wing نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
swept-back wing بالدم جارویی
leg ride and reverse chicken wing سگک قفل قیصر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com