Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 43 (1 milliseconds)
English	Persian
winter squash	کدوی حلوایی
winter squash	کدوی اسلامبولی
winter squash	کدوی زرد
Other Matches
To squash someone .	تو دهن کسی زدن ( اورا خاموش وخفه کردن )
squash	له کردن
squash	پرتاب بدون تحرک زیاد
squash	کدو مسما
squash	کدو کدوی رشتی
squash	شربت نارنج افشره نارنج
squash	کوبیدن ونرم کردن خفه کردن
squash rackets	یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
squash tennis	بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
squash racket	راکداسکوآش
squash ball	توپاسکوآش
autumn squash	گمک
squash court	زمین بازی اسکواش
lemon squash	شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
winter	زمستان
winter	شتا
winter	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
all over winter	سراسر زمستان
the f. winter	زمستان اینده
to weather something in winter	چیزی را در معرض [ آب و] هوای زمستانی گذاشتن
winter tide	فصل زمستان
winter storage	مخزن زمستانه
winter sports	ورزشهایزمستانی
nuclear winter	زمستان اتمی
the dead of winter	چله زمستان
in the midst of winter	در وسط زمستان
in the midst of winter	در چله زمستان
in the midst of winter	در قلب زمستان
winter book	تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
winter cherry	کاکنج عروس پس پرده
winter crookneck	کدوی زمستانی کدوی گردن کج زمستانی
winter kill	در سرمای زمستان از بین رفتن
winter solstice	انقلاب زمستانی
winter quarters	قشلاق
winter quarters	پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
winter olympic	بازیهای المپیک زمستانی
winter melon	خربوزه انباری خربوزه شیرین انباری
winter kill	زمستان کش
depth of winter	چله زمستان
The squirrels are storing up nuts for the winter.	سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com