Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
wire rod mill
کالیبر نورد سیم
Search result with all words
wire rolling mill
دستگاه نورد سیم
Other Matches
mill
اسیاب
per mill
در هزار
saw mill
کارخانه اره کشی
to go through the mill
ورزیده شدن
per mill
در هر هزار
through the mill
<idiom>
تجربه شرایط مشکل
ex mill
تحویل در کارخانه
mill
اسیا
mill
کارخانه نورد
mill
کارخانه اسیاب کردن
mill
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
mill
فرز کردن
mill
هل دادن
mill
اسیاب کردن
mill
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mill
ماشین
mill
کنگره دار کردن
water mill
اسیاب
pulverizing mill
اسیای گردساز
pug mill
اسیای گل مخلوط کن
powder mill
کارخانه باروت سازی
edge mill
اسیاب غلطکی
plunge mill
فرز کردن غوطهای
end mill
فرز انگشتی
cotton mill
کارخانه نخ ریسی
water mill
اسیاب ابی
rolling mill
کارخانه تولید ورق اهن وفولاد
ball mill
اسیاب ساچمهای
band saw mill
اره نواری ماشین فرز
beater mill
تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
becking mill
غلطک برای افزایش طول
unit mill
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
cluster mill
فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
cogging mill
دستگاه نورد شمشه
bar mill
دستگاه نورد میله گرد
rolling mill
دستگاه نورد
rolling mill
ماشین غلتک دار کارخانه شیشه جام
ball mill
سنگ شکن گلولهای
plug mill
دستگاه نورد توپی
rod mill
سنگ شکن میلهای
incorporating mill
کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
slabbing mill
دستگاه نورد لوحه
muck mill
دستگاه نورد فولاد
mortar mill
مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
mill wright
اسیاب ساز
mill wheel
چرخ یا پره اسیاب
mill race
جوی اسیاب
mill race
اب اسیاب
mill file
سوهان دستی
mill dam
بند اسیاب
hand mill
اسیاب دستی
hammer mill
اسیا چکشی
plate mill
غستگاه نورد صفحه
plate mill
دستگاه فرز غلطکی
form mill
فرز کردن پروفیل
pepper mill
فلفل سا
fulling mill
کارخانه قصاری
pepper mill
فلفل ساب
paper mill
ماشین کاغذسازی
gig mill
ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
glacier mill
تنوره یخچالی
hammer mill
سنگ شکن چکشی
mill circle
چرخ اسیاب ژیمناستیک
slab mill
فرز کردن غلطکی
crazing mill
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
stamp mill
اسیاب سنگ کوبی
stamping mill
ماشین پرس یامنگنه
run-of-the-mill
<idiom>
معمولی
run of the mill
برجسته نبودن در جنس متوسط
post mill
آسیابنصبشده
tire mill
دستگاه نورد لاستیک
run-of-the-mill
برجسته نبودن در جنس متوسط
run of the mill
عادی
stamping mill
اسیاب سنگ کوبی
steel mill
ذوب اهن
run-of-the-mill
عادی
to mill flour
ارد درست کردن
drawing mill
دستگاه نورد کششی
stamp mill
ماشین پرس یا منگنه
continous rod mill
دستگاه نورد سیم دائمی
plate rolling mill
نوردکاری صفحه
cross country mill
نورد چلیپایی
narrow strip mill
نورد نوار باریک
hot strip mill
مسیر نورد گرم
hot rolling mill
نوردکاری داغ
wide strip mill
دستگاه نورد نوار پهن
ingots slab mill
دستگاه نورد لوحه
corrugated rolling mill
دستگاه نورد ورق موجدار
single stand mill
دستگاه نورد یک مقامه
rolling mill engineer
نوردکار
beam rolling mill
نورد کاری تیر
paint roller mill
غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
to bring grist to the mill
نان دراب دارد
loop mill rolling
نوردکاری حلقوی
sheet mill stand
مقام نورد ورق
tire rolling mill
دستگاه نورد لاستیک
rolling mill engineer
مهندس نوردکاری
cold rolling mill
دستگاه نورد سرد
color grinding mill
دستگاه رنگ سای
cogging mill train
مسیر دستگاه نورد شمش
paint roller mill
دستگاه مالش رنگ بر روی دیوار
armor plate rolling mill
دستگاه نورد ورق زرهی
wrounght iron mill bar
اهن جوش خورده
double two high rolling mill
دستگاه نورد مضاعف دوبل
The waters run clear of the mill .
<proverb>
آبها از آسیاب افتاد .
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
wire
چاپگر Matrix-dot
wire
هادی فلزی نازک
wire
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wire
وایر
wire
سیم تلگراف سیم کشی کردن
wire
مخابره کردن
wire
سیم کشی کردن
wire
خط اغاز یا پایان مسابقه
wire
ارتباط باسیم
he sent me a wire
تلگرافی برای من فرستاد تلگرافی بمن مخابره کرد
wire
مفتول
wire
سیم
wire
تلگراف کردن تلگراف زدن
wire
نصب سیم بندی
down to the wire
<idiom>
به آخر خط رسیدن
by wire
بوسیله تلگراف
to go down to the wire
<idiom>
تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
to go down to the wire
<idiom>
تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
wire to wire
از اغاز تا فرجام
by wire
باتلگراف
wire fuse
فیوز ذوب شونده
wire dancer
کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
two wire circuit
مدار دوسیمه
wire finder
سیم یاب
wire entanglement
مانع سیم خاردار
wire entanglement
با سیم خاردار محصور کردن حصار سیم خاردار
wire entanglement
سیم خاردار کشیدن
wire gauge
مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
tinned wire
سیم قلع اندود
two wire circuit
مدار دو سیمه
twisted wire
سیم پیچ
to draw wire
سیم را ازسیمکش گذرانیدن سیم کشیدن
trolley wire
سیم ترن برقی
trip wire
سیم کشش
trip wire
سیم ضامن مین
wire drawer
سیمکش
wire drag
لاروب سیمی
wire cutter
قیچی میخچین
wire cutler
سیم بر
wire core
مغزی سیمی
wire cutter
قیچی سیمبر
wire cutter
سیم چین
wire ropeway
سیم نقاله
wire communication
ارتباط با سیم
wire coil
سیم پیچ
wire coil
حلقه سیم
wire dancer
سیم باز
wire cloth
تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
wire dancer
بندباز
waterproof wire
سیم نم ناپذیر
wire dispenser
چرخ سیم کشی
wire dispenser
سیم بازکن
three wire generator
دینام سه سیمی
three wire system
دستگاه سه سیمی
stranded wire
سیم بهم تابیده
wire-tapped
استراقسمع تلفنی
wire-tapping
نیوشه
wire-tapping
استراقسمع تلفنی کردن
wire-tapping
گوشیازیتلفنی کردن
wire-tapping
نیوشه کردن
wire-tapping
وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-taps
استراقسمع تلفنی
wire-taps
گوشیازی تلفنی
wire-taps
نهان گوشی تلفنی
wire-tapping
نهان گوشی تلفنی
wire-tapping
گوشیازی تلفنی
wire-tapped
گوشیازی تلفنی
wire-tapped
نهان گوشی تلفنی
wire-tapped
نیوشه
wire-tapped
استراقسمع تلفنی کردن
wire-tapped
گوشیازیتلفنی کردن
wire-tapped
نیوشه کردن
wire-tapped
وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-tapping
استراقسمع تلفنی
wire-taps
نیوشه
wire-taps
استراقسمع تلفنی کردن
wire-taps
گوشیازیتلفنی کردن
tuning wire
سیمصدا
wire beater
همزن سیمی
wire brush
برسسیمی
wire frame
قالبفلزی
wire nut
سیممهره
wire sling
تسمهسیمی
wire stripper
سیمچین
wire wool
سیمفرفشوئی
sioning wire
سیمضهیون
rigging wire
سیمنگهدارندهدکل
wire-taps
نیوشه کردن
wire-taps
وسیلهی استراقسمع تلفنی
bead wire
سیملبهگرد
body wire
سیماصلی
cutting wire
سیم برش
[مهندسی]
earth wire
سیماتصالبهزمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com