Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 47 (1 milliseconds)
English	Persian
within reach of gunshot	کوشش کردن برای رسیدن به چیزی
Other Matches
gunshot	تیر اندازی
gunshot	گلوله
gunshot	تیر
gunshot	زخم گلوله
gunshot	تیر رس
out of gunshot	بیرون ازتیر رس یامیدان تیر
gunshot wound	زخم تیر
gunshot wound	زخم گلوله
to reach down	سوی پائین دراز کردن
reach	بسنده بودن
to reach down	پایین اوردن
reach	کافی بودن
reach	کفایت کردن
reach	دراز کردن دست
reach	ناحیه
reach	میدان
reach	وسعت حدود
reach	رسیدن به
reach	نائل شدن به کشش
reach	حصول
reach	رسایی
reach	برد
reach	رسیدن
reach	هدف
reach	استطاعت
reach	بس بودن
reach	توانایی
reach	دسترسی
reach	دسترس
to reach a place	بجایی رسیدن
reach an agreement	به توافق رسیدن
beam reach	پرتورسائی
to reach for knowledge	برای یافتن
as far as the eye can reach	تا چشم کار میکند
broad reach	حصولپهناور
close reach	نزدیکبهنقطهپایان
I cant reach the shelf .	دستم به قفسه نمی رسد
To reach ones destination.	بمقصد رسیدن
I cannot reach the shelf.	قدم به قفسه نمی رسد
reach rod	اهرم کنترل از راه دور
to reach for knowledge	دانش کوشیدن
reach out with an olive branch	[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb>	روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
to reach an amicable settlement	دستیافتن به حل و فصل دوستانه [حقوق]
reach out with an olive branch <idiom>	[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
A load askew does not reach its destination . <proverb>	بار کج به منزل نمى رسد .

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com