English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
work load کاربار
work load فرفیت کار
work load مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
work load حجم کار
work load مقدار کار در واحد زمان
Other Matches
Arrears of work . Back log of work . کارهای عقب افتاده
To go to work . to start work . سر کار رفتن
load استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load فرفیت بارگیری
load فرفیت
load بار فشار
load شارژ کردن
load کاری که باید انجام شود
load فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
useful load فرفیت مفید
useful load بار مفید
load and go بارکنش و اجرا
load and go بار کنش و اجراء
over load اضافه بار
to load off خالی کردن
to load off بار اندازی کردن
get a load of <idiom> دیدن چیزی
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
load فشنگ گذاری
able to take a load <adj.> بار پذیر
load بار داشتن
load بار خارجی
load تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load بارزدن
load بار گیری شدن
load گذاشتن
load فیلم
load سنگین کردن
load گرانبارکردن
load بار کردن پر کردن
load عملکردماشین یا دستگاه
load عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load بارالکتریکی
load فشار مسئولیت
load کوله بار
load بار
load ذخیره گذاری کردن
load بارگیری کردن
load خشاب
load بارگیری مهمات
load بارمهمات هواپیما
load پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load بار کردن
load بار زدن
load نیرو
load فشنگ
load محموله
load خرج گذاری کردن
limit load بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
light load بارک
scatter load بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
less than container load کمتر از فرفیت کانتینر
prescribed load بار مهمات مجاز
lateral load بار جانبی
proof load بار ازمایشی
pulsating load بار ضربهای
safe load بار مجاز
reactive load بار خارجی القایی
river load بار رود
radial load بار عرضی
limit of load حد بار گذاری
load current جریان بار
load curve خم بار خارجی
load current جریان بار خارجی
load capacity فرفیت بار
load capacity فرفیت باربری
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
load adjuster خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
live load بارموثر
live load بار رونده
live load بار زنده
live load سربار
live load بارزنده
pre load بار اولیه
prescribed load بار مجاز
load control تنظیم با بار خارجی
fighting load بار رزمی
testing load بار ازمایش
tension load بار کششی
tensile load بار کششی
tax load بار مالیات
tail load بار دم
sustained load بار طویل المدت
suspensed load بار اویخته
suspended load بار معلق
testing load بار ازمون
load chain زنجیر بار
to relieve one of a load باراز دوش کسی برداشتن
fighting load بار جنگی
fighting load بارمهمات جنگی
fluctuation of load نوسان بار
to strain under a load درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
full load بار خارجی اسمی
full load بار کامل
full load فرفیت تکمیل
full load فرفیت کامل
suspended load مواد غوطه ور
steady load بار دائم
standard load بار تنظیم شده
sling load بار اویزان از هواپیما
intensity of load شدت بار
sling load بارمعلق
sling load بار خارجی هلی کوپتر
single load بار تک
shear load نیروی برشی
service load بار مفید
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
static load بار استاتیک
stability under load تعادل زیر بار
ice load رانش یخ
impact load بار ضربهای
less than container load زیر فرفیت کانتینر
increase in load افزایش بار
increasing load بار افزایشی
inductive load بار خارجی القایی
inductive load بار القائی
scatter load حافظه
load test ازمون بار گذاری
maximum load بار حداکثر
maximum load بار گذاری حداکثر
platform load بار اماده برای بارریزی هوایی
permissible load بار مجاز
permanent load بار دائمی
mission load اماد عملیاتی
mission load بار مبنای عملیاتی
travelling load بار متحرک
platform load بار سکودار
platform load بار کف دار
point load بار نقطهای
load test ازمایش بار
load time زمان بارکردن
load variation نوسان بار
load variation تغییر بار
lodestaror load ستاره قطبی
lodestaror load ستاره راهنما راهنما
pre load پیش بار
pre load بار کردن مقدماتی
peak load بار پیک
peak load بار حداکثر
no load torque گشتاور پیچشی بی باری
no load voltage ولتاژ بی باری
nominal load بار خارجی اسمی
on load speed سرعت بار
nominal load بار اسمی
non inductive load بار خارجی ناخودالقا
non reactive load بار خارجی ناخودالقا
off centre load بار خارج از مرکز
no load switching سوئیچینگ بی باری
no load speed سرعت بی باری
no load loss تلف یا تلفات بی باری
peak load بار خارجی بیشینه
peak load حداکثر بار
peak load بحبوحه مصرف
peak load بار قلهای
pay load بارمفید
pay load فرفیت مفید وسیله نقلیه
no load condition حالت بی باری
no load current جریان بی باری
pay load اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
load test ازمایش با بار خارجی
load curve منحنی بار
load function تابع بار
load guage قپان
load key کلید بارکنش
load limit حد بار
load limit اندازه بار
load line خط بار
load line خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
load factor ضریب بارگیری
load factor ضریب نیرو
load curve منحنی مشخصه بار
load diagram نمودار بار
load diagram دیاگرام بار
load distribution تقسیم بار
load distribution توزیع بار
load factor ضریب بار خارجی
load factor ضریب بار
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
load lines علایم بارگیری
load regulator نافم بار
load regulator رگولاتور بار تنظیم کننده بار
load resistance مقاومت بار
load reversal دوره بارگذاری متناوب
load sharing شراکت در بارگذاری
load spread انتشار نیرو
load spreader بار پخش کن هواپیما
load tension ولتاژ بار
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
load point نقطه بار
load point شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
load manifest فهرست بار
load manifest لیست بارها
load module پیمانه بارشو
load module یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com