Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
working paper
ورقهء استخدام کارگر
working paper
تعرفهء کار
Other Matches
working
کارگر طرزکار
working mean
میانگین مفروض
instead of working
بجای اینکه او کار بکند
I'm working on it.
دارم روش کار میکنم.
working
درست کار میکند
working
مشغول کار
working
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
working
استخراج
working
کار کننده
I have been working here for years.
سالهاست دراینجا کار می کنم
I am working here non-stop.
یک بند دارم اینجا کار می کنم
under ground working
استخراج زیرزمینی
i do not feel like working
کار کردن ندارم
working man
کارگر افزارمند
He was working like the devil.
مثل شیطان کارمی کرد(پرتلاش)
working stress
تنش مجاز
working classes
مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
working class
مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
i do not feel like working
حال
working class
طبقه کارگر
hard working
زحمت کش
hard working
پرکار
working relationship
رابطهکاریوحرفهای
cold working
شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
working storage
انباره کاری
cold working
سردکاری
working set
مجموعه کاری
working set
مجموعه دایر
working section
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
working sails
بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
furnace working
طرزکار کوره
working area
محوطهاستخراج
working population
جمعیت شاغل
working point
نقطه فشار متوسط
working plan
نقشه اجرا راهنمای کار
working storage
حافظه کاری
working load
بار کاربردی
working capital
تنخواه گردان
working conditions
شرایط کار
working circuit
مدار جریان کار
working capacity
توانایی کار
working capacity
فرفیت کار
metal working
فلزکاری
working party
گروه کار
working parties
گروه کار
working fluid
سیال متحرک
working capital
سرمایه در گردش
working capital
مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
working capacity
سرمایه جاری
working ball
گوی با سرعت و چرخش کافی
working asset
سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
working angle
زاویه موثر
working day
روز کار
working day
ساعت کار روزانه
working asset
سرمایه کار
working load
بار مجاز
working lead
بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
in working condition
کارکننده
working classes
طبقه کارگر
in working condition
دایر
working fluid
سیال عامل
working drawing
طرح ونقشه کار
cold working property
قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
it is in good working order
دایر است
in good working order
دایر
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
working lead fluid
سیال متحرک یا عامل
working pressure gauge
استخراجدرجهفشار
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
safe working load
بارکاری مطمئن
hot working brass
برنج قابل اهنگری
metal working industry
صنعت فلزکاری
it is in good working order
خوب کار میکند
iron and steel working industry
صنعت اهن و فولاد
The working (middle,upper)class.
طبقه کارگر (متوسط بالا )
super imposed working load
بار مربوط به بهره برداری از بنا
Stress reduces an employee's working capacity'
استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.
demands of providing healthy living and working conditions
خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
With meager income . I am working all day for a mere pittance .
با چندرغاز تمام روزکار می کنم
paper
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper
درکاغذ پیچیدن
paper
چاپ کردن
paper
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper
ورقه مشخصات کشتی
paper
سفته برات
paper
اوراق بهادار
paper
کاغذ
paper
مقاله
paper
جواز پروانه
paper
ورقه
paper
ورق کاغذ
paper
اوراق
paper
روی کاغذ نوشتن
paper
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
on paper
ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper
روزنامه
paper
روی کاغذاوردن
plain paper
کاغذ ساده
test paper
ازمون برگ
the daily paper
روزنامه
the daily paper
جریده یومیه
the paper is written all over
همه جای کاغذ نوشته شده است که
to commit to paper
روی کاغذاوردن
test paper
کاغذ مخصوص ازمایش ورقه امتحان
tar paper
کاغذ قیر اندود
tissue paper
دستمال کاغذی نازک
single name paper
سفته دارای یک امضاء
stencil paper
کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
paper work
تکالیف درسی
paper work
کارنوشتنی
paper work
کار روی کاغذ
paper work
نوشته
useless paper
کاغذ بیمصرف
to commit to paper
نوشتن ثبت کردن
to paste something with paper
کاغذ روی چیزی چسباندن
parchment paper
کاغذ پوستی
parcel paper
یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
paraffined paper
کاغذ پارافینی
plain paper
کاغذ بی نقش
plotting paper
کاغذ نقشه کشی
rag paper
کاغذی که ازپارچه بسازند
roll paper
کاغذ لولهای
sand paper
کاغذ سنباده
sand paper
کاغذ سنباده زدن به
satined paper
گاغذ مهره کشیده
scratch paper
کاغذ یادداشت
plotting paper
کاغذشطرنجی
scratch paper
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
send in one's paper
استعفای خود را دادن
two reams of paper
دو بند کاغذ
tons of paper
خروارها کاغذ
varnish paper
کاغذ لاک دار
vellum paper
کاغذمهره کشیده
wall paper
کاغذ دیواری
paper support
ورقه
paper tray
سبدمخصوصکاغذ
paper trays
سینیکاغذ
sheet of paper
برگهکاغذ
cartridge paper
کاغذ مخصوصنقاشی
cigarette paper
کاغذ سیگار
greaseproof paper
صفحهضدگریس
Green Paper
برگهنظرخواهی
lavatory paper
کاغذتوالت
paper round
فردیکهدریکمسیرخاصبهدرخانههاروزنامهمیرساند
silver paper
کاغذفویلشده
wrapping paper
کاغذکادو
writing paper
کاغذمرغوبمخصوصنوشتننامه
It is only a scrap of paper .
یک تیکه ورق پاره است
paper plate
بشقاب کاغذی
paper cup
لیوان کاغذی
paper support
پشتیبان
paper punch
کاغذسوراخکن
paper in reserve
کاغذذخیرهای
waxed paper
کاغذ مومی
ballot paper
ورقهرایگیری
paper boy
روزنامه فروش
paper boy
روزنامه رسان
paper boys
روزنامه فروش
paper boys
روزنامه رسان
paper clip
گیرهی کاغذ
paper tiger
ببر کاغذی
paper tiger
پهلوان پنبه
paper tigers
ببر کاغذی
paper tigers
پهلوان پنبه
correction paper
غلطگیرنواری
paper bail
ضامنورقه
paper catcher
جایورق
paper clamp
گیرهورقه
paper fasteners
اتصالدهندهکاغذ
paper guide
راهنمایورقه
paper weight
وزنه
india paper
کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
fanfold paper
کاغذ با تای به شکل بادبزن
fanfold paper
کاغذ تاشو
emporetic paper
پاپیروس بارپیچی
emery paper
کاغذ سمباده
elephant paper
کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
detector paper
کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
coordinate paper
کاغذ مختصاتی
continuous paper
کاغذ پیوسته
commercial paper
سند تجارتی
commercial paper
اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
bank paper
سفته
fanfole paper
کاغذ با تای بادبزنی
filter paper
کاغذ صافی
identity paper
اسناد هویت
i floored the paper
پاسخ همه پرسشهایی را که در کاغذ بود دادم
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
granite paper
کاغذ رگه دار
glass paper
کاغذ گلاسه
gelatine paper
کاغذ ژلاتینی
garnet paper
کاغذ سنباده لعل
garnet paper
صفحه لعل تراش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com