Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
working stress	تنش مجاز
Search result with all words
Stress reduces an employee's working capacity'	استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.
Other Matches
working	کار کننده
working	درست کار میکند
working mean	میانگین مفروض
working	مشغول کار
working	کارگر طرزکار
working	استخراج
working	فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
I'm working on it.	دارم روش کار میکنم.
instead of working	بجای اینکه او کار بکند
working lead	بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
working day	ساعت کار روزانه
working circuit	مدار جریان کار
working conditions	شرایط کار
working day	روز کار
working class	مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
working man	کارگر افزارمند
working load	بار کاربردی
working drawing	طرح ونقشه کار
working load	بار مجاز
working fluid	سیال عامل
working fluid	سیال متحرک
working capacity	توانایی کار
working capacity	فرفیت کار
working asset	سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
i do not feel like working	حال
in working condition	دایر
in working condition	کارکننده
hard working	زحمت کش
hard working	پرکار
furnace working	طرزکار کوره
metal working	فلزکاری
under ground working	استخراج زیرزمینی
working angle	زاویه موثر
working asset	سرمایه کار
working ball	گوی با سرعت و چرخش کافی
cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
cold working	سردکاری
working capacity	سرمایه جاری
i do not feel like working	کار کردن ندارم
He was working like the devil.	مثل شیطان کارمی کرد(پرتلاش)
working capital	سرمایه در گردش
working capital	مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
working capital	تنخواه گردان
working section	قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
working set	مجموعه دایر
working set	مجموعه کاری
working storage	حافظه کاری
working storage	انباره کاری
working area	محوطهاستخراج
working relationship	رابطهکاریوحرفهای
I am working here non-stop.	یک بند دارم اینجا کار می کنم
I have been working here for years.	سالهاست دراینجا کار می کنم
working paper	ورقهء استخدام کارگر
working plan	نقشه اجرا راهنمای کار
working paper	تعرفهء کار
working population	جمعیت شاغل
working sails	بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
working class	طبقه کارگر
working classes	مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
working point	نقطه فشار متوسط
working parties	گروه کار
working party	گروه کار
working classes	طبقه کارگر
hot working brass	برنج قابل اهنگری
hot working steel	فولاد عملیات حرارتی
it is in good working order	خوب کار میکند
it is in good working order	دایر است
hot working die	ابزار عملیات حرارتی
in good working order	دایر
working pressure gauge	استخراجدرجهفشار
working lead fluid	سیال متحرک یا عامل
cold working property	قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
safe working load	بارکاری مطمئن
metal working industry	صنعت فلزکاری
super imposed working load	بار مربوط به بهره برداری از بنا
iron and steel working industry	صنعت اهن و فولاد
The working (middle,upper)class.	طبقه کارگر (متوسط بالا )
demands of providing healthy living and working conditions	خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
With meager income . I am working all day for a mere pittance .	با چندرغاز تمام روزکار می کنم
stress	فشار
mean stress	خستگی متوسط
stress	فشار روانی
stress	خستگی
stress	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress	فشار اوردن بر
stress	تنش جسمانی- روانی
stress	تلاش
stress	تنش
stress	تقلا
stress	قوت
stress	اهمیت تاکید
stress	مضیقه
stress	سختی پریشان کردن
stress	مالیات زیادبستن
stress	تاکید کردن
stress	بار
compressive stress	خستگی فشاری
cyclic stress	تنش تناوبی
ultimate stress	تنش نهایی
ultimate stress	تاب
ultimate stress	تنش یک تکه از ماده در لحظه گسستگی یا شکست
cyclic stress	تنش دورهای
virtual stress	تنش مجازی
viscous stress	تنش برش سیال
compressive stress	تنش فشاری
torsional stress	تنش پیچشی
to lay stress on something	چیزی راتاکید کردن
tensile stress	تنش کششی مجاز
tensile stress	خستگی کششی
tensile stress	تنش کششی
temperature stress	تنش حرارتی یا دمایی
thermal stress	تنش حرارتی
thermal stress	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
to lay stress on something	بچیزی اهمیت دادن
tangential stress	تنش مماسی
compressive stress	فشار تراکمی
compression stress	تنش فشاری
alternating stress	تنش نوسان دار دائمی
alternating stress	تنش متناوب
allowable stress	تنش مجاز
stress interview	مصاحبه تنش زا
admissible stress	تلاش قابل قبول
admissible stress	تنش پذیرا
adhesive stress	نیروی چسبندگی
adhesive stress	قدرت چسبندگی
yield stress	تنش تسلیم
axial stress	تنش محوری
bearing stress	تنش تکیه گاهی
bearing stress	تنش بردگاهی
circumferential stress	تنش پیرامونی
circumferential stress	خستگی دایرهای
buckling stress	تنش خمشی
buckling stress	تنش کمانش
breaking stress	بارگسیختگی
bond stress	تنش پیوستگی
bending stress	خستگی خمشی تلاش خمشی
bending stress	تنش خمشی
transverse stress	تنش عرضی
hoop stress	تنش مماسی
principal stress	تنش اصلی
racking stress	تنش پهلویی
racking stress	تنش جنبی
radial stress	تنش شعاعی
range of stress	دامنه تنش
dielectric stress	بار دی الکتریکی
residual stress	تنش پس مانده
reynolds stress	تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
rupture stress	تنش گسیختگی
secondary stress	خستگی فرعی
shear stress	تنش ناشی از برش
shearing stress	تنش برشی
principal stress	خستگی اصلی
pre stress	پیش تنیدگی
inelastic stress	تنش ناکشسان
internal stress	تنش داخلی
hoop stress	تنش دایرهای
fiber stress	تنش تاری
euler stress	تنش اولر
shear stress	تنش برشی
longitudinal stress	تنش طولی
engineering stress	تنش فاهری
effective stress	تنش موثر
edge stress	تنش تیغه
neutral stress	تنش خنثی
normal stress	تنش شاغولی
normal stress	تنش نرمال
permissible stress	خستگی قابل قبول
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
shrinkage stress	خستگی فرامد
tangential stress	خستگی مماسی
stress distribution	توزیع تنش
stress function	تابع تنش
stress in beam	تنش در تیرها
stress ratio	نسبت تنش
stress intensity	شدت تنش
stress of poverty	فشار بینوایی
stress range	گستره تنش
stress verse	قافیه مشدد
stress testing	تست حساسیت
stress tolerance	تحمل فشار روانی
stress verse	قافیه موکد
stress curve	نمودار تنش
state stress	وضعیت تنش
storm and stress	اشوب وغوغا
stress circle	دایره تنش
state of stress	حالت تنش
simple stress	تنش ساده
stress corrosion	خوردگی در اثر تنش
stress concentration	تمرکز تنش
stress strain relation	رابطه تنش- کرنش
impluse voltage stress	تنش فشار ضربهای
limit fatigue stress	حد دوام
ultimate stress limit	حد تنش نهایی
design stress resultant	تلاش محاسباتی
horizontal shearing stress	تنش برش افقی
longitudinal shearing stress	تنش برشی طولی
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
ultimate tensile stress	تنش کشش نهایی
acute stress reaction	واکنش حاد فشار روانی
repetitive stress injury	اسیب ناشی از فشار تکراری

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com