English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
world record holder دارنده رکورد جهانی
Other Matches
topsy-turvy world [upside-down world] جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
the Classical World [the Ancient World] جهان باستانی [تاریخ]
holder دارنده
holder نگاه دارنده
holder گیرنده اشغال کننده
holder درنده
holder دارنده برات
holder ترمینال سرپیچ
holder گره
holder نگهدارنده
bottle holder پشت
bottle holder نوکر یا ملازم پهلوان مشت زن
office-holder صاحب مقام
board holder پهنه بند
board holder پهن بند
blank holder ورق یا صفحه نگهدار کشویی
bottle holder یار
office-holder کارمند دولت
office-holder صاحب منصب دولت
brush holder پایه زغال
cable holder دوار زنجیر
cable holder gypsy : syn
carbon holder پایه کربن
blank holder ورق نگهدار
bid holder دارنده ضمانتنامه
tissue holder جادستمال
passport-holder تبعهکشوریبودن
label holder نگهدارندهعنوان
eyepiece holder نگهدارندهقطعهچشمی
eraser holder پاکننگهدار
cassette holder نگهدارندهفیلم
title-holder قهرمان کنونی
title-holder برندهی مقام قهرمانی
title-holder دارندهی قباله
title-holder صاحب سند مالکیت
office-holder دیوان گر
office-holder دیوان سالار
shaft holder محورنگهدارنده
bottle holder یاور
fuse holder فیوز
fund holder دارنده سهام قرضه دولتی
loan holder دارنده سهام وام
loan holder مرتهن
magnet holder نگهدارنده اهنربا
fuse holder نگهدارنده فیوز
policy holder دارنده بیمه
pen holder جایخودکار
gas holder نگهدارنده گاز
lease holder مستاجر
ink holder دوات
ink holder امه
kettle holder کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
kettle holder کهنه
kettle holder کتری گیر
lamp holder جاچراغی
lamp holder سرپیچ لامپ
lease holder اجاره دار
policy holder دارنده بیمه نامه
stock holder صاحب سهم
electrode holder انبر جوش
stock holder سهامدار
permit holder صاحب جواز
copy holder گیره کاغذ
tool holder ابزار گیر
tube holder سر پیچ
stake holder کسی که پول شرط بندی یاثمن معامله را به او می سپارند
slave holder دار
slave holder زرخرید
share holder دارنده سهام صاحب سهام
share holder سهامدار
clamp holder گیره بند
cigar holder چوب سیگار
flame holder شعله نگهدار
electrode holder انبر جوشکاری
insured, policy holder بیمه شده
lamp holder plug سرپیچ دوشاخه سرخود دوشاخه سرپیچ لامپ
lathe tool holder نگهدارنده تیغه تراش
safe conduct holder مستامن
standard lamp holder سرپیچ معمولی لامپ
scraper bar holder میلهنگهدارندهرنده
bona fide holder دارنده مجاز
magnetic lid holder کلاهکمغناطیسینگهدارنده
floating tool holder ابزارگیر متحرک
calculator/cheque book holder دفترچهنگهدارندهحساب
record رکورد
on record ثبت شده
off the record محرمانه و خصوصی
record نام نیک
record مدرک ثبت کردن
record ثبت کردن
record ضبط کردن
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
record سابقه
record ثبت
record دفتر
record پرونده
record مدرک کتبی سابقه
record سجل بایگانی
record صفحه گرامافون
record نوشته
record حد نصاب مسابقه
off-the-record محرمانه و خصوصی
record یادداشت سخنرانی
record یادداشت درسی
record نگاشتن
record ثبت کردن ضبط کردن
record ضبط شدن
record : ثبت
record یادداشت نگارش
record تاریخچه
record صورت مذاکرات
record صورت جلسه سابقه
record پیشینه
record بایگانی ضبط
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
record یادداشت بایگانی
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
record حجم داده در یک رکورد
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
record سابقه مدرک
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
record ثبت گواهی ثبت شده
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
record یادداشت کردن
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
record ثبت کردن ضبط کردن ضبط
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
off the record <idiom> خصوصی
see the world <idiom> سیر آفاق و انفس کردن
out of this world <idiom> شگفت انگیز
for the world <idiom> تحت تاثیر هرشرایطی ،تحت هر شرایطی
in a world of one's own <idiom> مشکل عمیق داشتن
to come up in the world موفق شدن [در زندگی یا شغل]
to come up in the world پیش قدم شدن [در زندگی یا شغل]
out in the world در دنیای آزاد
see the world <idiom> جهانگردی کردن
to come up in the world پیش رفتن [در زندگی یا شغل]
not for the world <idiom> دراعضای هیچ پولی
in one world خلاصه اینکه مختصرا
old world دنیای قدیم
the old world بر قدیم
the old world نیم کره خاوری
the whole world سراسر جهان
the whole world همه دنیا تمامی جهان
the whole world تمام دنیا
this world of ours این جهان ما
to the world پاک
to the world بکلی
to world one's way کرم واره راه خود را بازکردن
world old بسیارقدیمی یاکهنه
the next world عقبی
the old world نیم کره شرقی
world came that خبر رسید که
second world جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
for all the world <idiom> بهر قیمتی
the old world جهان کهنه
the new world تازه
the next world جهان اینده
the next world عالم اینده
upon my world بشرافتم سوگند
first world استرالیا زلاندنو وژاپن
first world کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
first world جهان اول
all the world knows میدانند
all over the world در سراسر جهان
all over the world در همه جای جهان
all over the world در تمامی دنیا
all the world knows همه
for all the world like کاملا` شبیه
for all the world بی کم و زیاد
all the world knows همه کس میداند
all the world over در سراسر جهان
for all the world به عینه
for all the world عینا`
New World نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
first world واقع دراروپای غربی
first world امریکای شمالی
Third World جهان سوم
world عالم روزگار
world جهان
world گیتی
world دنیا
i take you at your world قول شما را سند قرار میدهم
i take your world for it قول شما را سند میدانم
world کیهان
world میدهد
in one world خلاصه
he knows the world جهاندیده است
he knows the world ازموده است
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
conveyance by record انتقال قهری به حکم دادگاه
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
transaction record رکورد تراکنش
trailer record رکورد پشت بند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com