Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (2 milliseconds)
English
Persian
worm and sector sleering
چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
Other Matches
steering worm sector
تاج فرمان
steering worm sector
چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
worm
چند باربازیاب any
worm
حلزونی
worm
چند بار بخوان یکبار بنویس
worm
یکباربنویس
worm
Read ,Once Write
worm
کرم
worm
مارپیچ کردن
worm
لولیدن
worm
سوسمار
worm
مار
worm
خزنده خزیدن
rain worm
ساکن زمین دنیوی
maw worm
کرم شکم
malt worm
دائم الخمر
malt worm
باده خور
slow worm
کورمار
canker worm
کرم گل وبرگ
conveyor worm
حلزونی ناقله
conveyor worm
حلزونی حمل و نقل
dew worm
کرم خاکی
drop worm
حلزونی سقوطی
guinea worm
پیوک
guinea worm
کرم رشته
hair worm
کرم رشته
hair worm
کرم پیوک
hair worm
کرم مویی
malt worm
میگسار
slow worm
مار شیشهای
worm gear
دنده حلزونی پیچ حلزونی
worm eaten
پیر کهنسال
worm eaten
بی ارزش
worm gear
دنده مارپیچی
worm gear
دنده مورب
worm gear
چرخ دنده حلزونی
worm hole
جای کرم خوردگی
worm transmission
گیربکس با چرخ دنده حلزونی
worm wheel
پیچ حلزونی
worm wheel
دنده کرمی شکل
worm eaten
سالخورده
worm eaten
سوراخ شده فاسد شده
worm eaten
کرم خورده
measuring worm
گرم زمین پیما
rain worm
کرم خاکی
rain worm
خراتین
rain worm
آدم پست
rain worm
خاکدار
rain worm
مادی
red worm
کرم ریز سرخ رنگ
worm eaten
کهنه
wire worm
کرم ریش
worm wheel
چرخ دنده حلزونی
worm-eaten
کرم خورده
silk worm
کرم پیله
glow-worm
کرم شب تاب
glow worm
کرم شب تاب
silk worm
کرم ابریشم
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
ناحیه
sub sector
زیربخش
sector
منطقه
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
منطقه واگذاری
sector
منطقه ماموریت قطاع اتش
sub sector
بخش فرعی
sector
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector
قطاع
sector
جزء تقسیم کردن
sector
قطاع دایره
sector
محله
sector
قسمتی ازجبهه
sector
خط کش ریاضی ناحیه
sector
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector
تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector
بخش
sector
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector
تقسیم دیسک به شیار رهایی
sector
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector
جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
drop worm housing
پوسته حلزونی سقوطی
drop worm bearing
یاطاقان حلزونی سقوطی
The early bird gets the worm.
<proverb>
سحر خیز باش تا کامروا باشی.
drop worm lever
اهرم حلزونی سقوطی
drop worm release
قطع حلزونی سقوطی
drop worm shaft
محور پیچشی سقوطی
worm gear mechanism
مکانیزم چرخ دنده حلزونی
sector scan
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
service sector
بخش خدمات
sector of search
منطقه مراقبت رادار
sector of search
منطقه کاوش
sector of fire
قطاع اتش منطقه تیراندازی
two sector model
الگوی دو بخشی
traditional sector
بخش سنتی
two sector economy
اقتصاد دو بخشی
teritiary sector
بخش ثالثه
teritiary sector
بخش سوم
sector of search
منطقه تجسس رادار
spherical sector
قطاع کروی
soft sector
علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
throwing sector
نقطه فرود وسیله پرتاب شده
sector of fire
منطقه اتش
bad sector
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
informal sector
بخش غیر رسمی
hard sector
قطاع سخت افزاری
private sector
بخش خصوصی
government sector
بخش دولتی
disk sector
بخش دیسک
disk sector
قطاع دیسک
defense sector
منطقه پدافندی
agricultural sector
بخش کشاورزی
sector of responsibility
منطقه مسئولیت
bad sector
قطاع خراب
bad sector
قطاع بد
nonformal sector
بخش غیر رسمی
infrastructural sector
بخش زیربنائی
observing sector
منطقه دیدبانی
productive sector
بخش تولیدی
real sector
بخش واقعی
real sector
بخش متغیرهای حقیقی
sector addressing
نشانی دهی قطاعی
sector commander
فرمانده ناحیه
sector commander
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
sector of a sphere
اکلیل کروی
observing sector
قطاع دیدبانی
public sector
بخش دولتی
public sector
بخش عمومی
main sector
بخش اصلی
modern sector
بخش نوین
modern sector
بخش جدید
monetary sector
بخش پولی
nonmonetary sector
بخش غیر پولی
observation sector
قطاع دیدبانی
early bird catches the worm
<idiom>
هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
the early bird catches the worm
<proverb>
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
sector interleave factor
عامل جاگذاری قطاع
air defense sector
منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
air defense sector
منطقه ماموریت پدافند هوایی
fire support sector
منطقه پشتیبانی اتش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com