English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (7 milliseconds)
English Persian
writ of attachment حکم توقیف
writ of attachment قرار توقیف
Other Matches
writ حکم
writ نوشته
writ ورقه
writ سند
writ حکم دادگاه
writ قرار دادگاه
writ دستور دادگاه حکم دادگاه
writ قرار
legal writ اخطاریه
judicial writ نامه رسمی صادره از محکمه
executive writ ورقه اجرائیه
executive writ اجرائیه
Holy Writ کتاب مقدس
enforcement by writ اجرای حکم دادگاه
origin writ دادخواست بدوی
writ of subpoena برگ درخواست
writ of subpoena احضاریه
writ of possession حکم تملیک
writ of error قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
writ of error قرار تصحیحی
writ of error حکم تصحیحی
writ in aid حکم تکمیلی
to sue out a writ حکمی را بوسیله دادن عرضحال گرفتن
origin writ ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
re attachment توقیف مجدد
re attachment در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
AT Attachment گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
AT Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
attachment متعلقات زیر امر قرار دادن
AT Attachment واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد
AT Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
attachment فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
attachment توقیف کردن ضمیمه
attachment ضبط کردن زیر امر
attachment وسایل وابسته
attachment منتصب کردن یکانها انتصاب
attachment ضبط ضمیمه
attachment توقیف
attachment حکم توقیف
attachment گرداوری
attachment ضمیمه اثاث جمع اوری
attachment توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
attachment دلبستگی
attachment وابستگی
attachment تعلق
attachment ضمیمه الصاق
attachment دنبال
attachment وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
attachment ضمیمه
attachment ضبط
attachment حکم دلبستگی
attachment پیوستگی
to be subject to an attachment مشمول توقیف بودن
attachment of property توقیف مال
turning attachment تجهیزات تراشکاری
dividing attachment دستگاه مقسم
blending attachment اتصالهمزدن
grinding attachment تجهیزات سنگ سمباده
attachment of debt توقیف طلب
attachment of earnings توقیف درامد
attachment plug دوشاخه ارتباط
attachment plug دوشاخه وسایل برقی
drilling attachment متعلقات مربوط به مته کاری
forming attachment تجهیزات تراش پروفیل
electron attachment پیوستگی یا وابستگی الکترون
foreign attachment توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
Advanced Technology Attachment واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
Advanced Technology Attachment واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
Advanced Technology Attachment حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
maximum recording attachment دستگاه ضبط کننده حداکثر
Advanced Technology Attachment خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
back drilling attachment تجهیزات سوراخ کردن از پشت
cam grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قوسی
cam turning attachment تجهیزات تراش بادامک
cutter grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
adjustable conduit attachment fixture آویز متحرک
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com