Dictiornary-Farsi | yellow jack | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 190 (3 milliseconds)

English	Persian
yellow jack	تب زرد
yellow jack	پرچم قرنطینه کشتی
yellow jack [colloquial] [yellow fever]	طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow jack [colloquial] [yellow fever]	تب زرد [پزشکی] [بیماری]


Other Matches

yellow	اصفر
yellow	ترسو
yellow	زردی
yellow <adj.>	زرد
yellow a	زرنیخ
yellow daisy	گل پنچ هزاری
yellow-bellied <idiom>	ترسو
yellow bile	سودا
yellow streak <idiom>	توسیی درشخصیت
yellow arc	محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
visual yellow	زرد بینایی
straw yellow	رنگ زرد براق مایل به قرمز رنگ زرد کهربایی
lemon yellow	رنگ زرد لیمویی
canary yellow	رنگ زرد روشن
yellow rhubard	ریوند خراسانی
king's yellow	مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
yellow press	مطبوعات جنجالی
have a yellow streak	بزدل و ترسو
anthracene yellow	زرد انتراسن
chrome yellow	زرد کرومی
hansa yellow	زرد هنسا
Yellow Pages	بخش آگهیهای دفتر تلفن
yellow daisy	گل ژاپونی
yellow flag	پرچم زرد بمعنای خطر درجلو
yellow grease	پیه خوک
Yellow Book	مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
yellow bile	مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
yellow jacket	زنبور زرداجتماعی
yellow mullen	دم گاو
yellow ocher	گل اخری
yellow ocher	اخری زرد
yellow ocher	رنگ اخری
yellow bile	صفرا
yellow rocket	ایهقان
yellow rose	گل زرد
yellow spot	نقطه زرد
aniline yellow	زرد انیلینی
yellow sighted	زرد بین
yellow fever	تب زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow fever	طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
yellow fever	تب زرد
yellow black myrmidon	هلیله زرد یا سیاه
yellow green alga	جلبک دارای رنگدانه زرد تا سبز
acetyl pure yellow	زرد خالص استیلی
greenish-yellow [mossgreen]	رنگ ماشی
greenish-yellow [mossgreen]	سبز جلبکی
yellow dog contract	قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
blue yellow blindness	رنگ کوری ابی- زرد
greenish-yellow [mossgreen]	سبز چمنی
jack	پرچم سینه ناو
jack	گوی جک
jack	گوی اصلی یا هدف
jack	پرچم کوچک ماشین
jack	جک چکمه کش
jack up	بالا بردن
jack	خرک
jack	جک اتومبیل
jack	سرباز
jack	جک زدن
jack	انبر اتصال
jack	جک
jack	فیش برق
jack	ژاک برق
jack	بالا بردن
jack	باربردار قلاب گوشی
jack up <idiom>
jack	خرک پیچدار
jack	پایه
jack	ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack	ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
screw jack	جک پیچی
sawyer's jack	خرک چوب بری
sawyer's jack	خرک اره کشی
roasting jack	سیخ کباب گردنده
power jack	جک
motorcar jack	بالابر یا جک اتومبیل
man jack	فرد
man jack	نفر
lifting jack	جک بالابر
jack in the box	نوعی اتش بازی
jack screw	خرک پیچدار
jiffy jack	جک ازمایشگاهی
man jack	شخص
smoke jack	سیخ گردان
telephone jack	جک تلفن
boot jack	محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
hammer jack	جکچکش
pallet jack	جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
headphone jack	جایورودهدفن
jack field	فضایجک
to jack up a car	خودرویی را جک زدن
jack plug	توپکفیشبرق
jack spring	فنرجک
jack-up platform	سکویبالابر
output jack	جکخروجی
jack-of-all-trades <idiom>
telephone jack	مادگی تلفن
jack towel	حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
jack tar	ملاح
jack in the box	جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
built in jack	جک مخصوص نصب
car jack	جک اتومبیل
cheap jack	دوره گرد
every man jack	هرکس
every man jack	همه کس
jumping jack	عروسک خیمه شب بازی
firing jack	جک تیر
firing jack	جک اتش
floor jack	اهرم فرعی
high jack	دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
hydraulic jack	جک هیدرولیکی
jack a dandy	ادم خودساز
jack a dandy	جلف
jack a dandy	کج کلاه
jack and gill	دونامه نماینده ........
jack arch	طاق افقی
jack boot	چکمه ساق بلند
banana jack	مادگی در رادیو برای دوشاخه
articulated jack	جک مفصلی
jack in the box	علی ورجه
jack-in-the-box	جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-box	نوعی اتش بازی
jack-in-the-box	علی ورجه
jack-in-the-boxes	جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes	نوعی اتش بازی
jack-in-the-boxes	علی ورجه
Union Jack	پرچم ملی انگلیس
Union Jack	پرچم سینه
jack of all trades	همه کاره
jack of all trades	همه فن حریف
jack-knife	چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifed	چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes	چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifing	چاقوی بزرگ جیبی
jack-knives	چاقوی بزرگ جیبی
apple jack	عرق سیب
jack box	جعبه اتصال
jack tar	ملوان
jack pudding	مسخره
jack pudding	لوده
jack pot	دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
jack plane	رنده درشت تراش
jack plane	رنده بزرگ
jack on both sides	شریک دزدورفیق قافله
jack o' lent	هدف
jack o' lent	تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
jack o' lantern	دروغ نور
jack ring	طوق جک
jack ring	حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
jack staff	میله پرچم سینه
jack snipe	یلوه
jack snipe	نوک درازه
jack screw	پیچ بالابر
jack screw	پیچ تنظیم
jack screw	پیچ بالابرنده
jack salmon	اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack roll	چرخ چاه
jack ring	خاموت
jack o' lantern	نور کاذب
jack box	جعبه تقسیم تلفن
jack ketch	دارزن
jack in office	رسیده است
jack ketch	طناب انداز
jack knife	خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack in office	ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack mackerel	ماهی ازاد کالیفرنیا
jack hammer	مته ضربهای مته چکشی
jack plane	رنده دستگاه
jack hammer	مته دجبر
jack hammer	این مته با هواکار میکند
jack hammer	مته چکشی
jack frost	بابایخی
jack frost	لولوی زمستانی
jack johnson	د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
high low jack	پاسور
flap hydraulic jack	جکهیدولیکبالههواپیما
hig low jack	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
motor coach jack	جک اتومبیل
Jack of all trades and master of none.. <proverb>	همه کاره هیچ کاره است .
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom>	او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
Jack of all trades , master of none .	همه کاره وهیچ کاره
jack knife bridge	پل متحرک تاشو
to lift a car by jack	خودرویی را جک زدن
He is jack of all trades . he can cope with any thing .	همه فن حریف است
compound leverage floor jack	اهرم بالابر قیچی شکل
compound leverage floor jack	اهرم بالابر ترکیبی