English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
yerkes bridges point scale مقیاس امتیازی یرکیز-بریجز
Other Matches
point scale مقیاس امتیازی
yerkes dodson law قانون یرکیز- دادسون
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges پل زدن
bridges دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridges استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridges compassplatform : syn
bridges پل فرماندهی
bridges پل
bridges جسر
bridges برامدگی بینی
bridges سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridges بازی ورق
bridges پل ساختن
bridges اتصال دادن
bridges پل فرماندهی کشتی
suspension bridges پل اویزان
burn one's bridges behind one <idiom> پلهای پشت سرش راخراب کردن
suspension bridges پل معلق
types of arch bridges انواعیلها
types of beam bridges قسمتهایتیرپیل
cable-stayed bridges کابلهایبرقراریپل
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
point to point line خط نقطه به نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
scale فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
two scale دودویی
f scale مقیاس اف
scale دسته بندی
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
z scale مقیاس " زی "
x scale در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
two scale دو مقیاسی
to scale up or down مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
scale up افزایش مقیاس
scale up افزایش به نسبت ثابت
scale up افزایش
scale down کاهش مقیاس
scale down به نسبت ثابت
scale down کاهش
scale down کاهش تدریجی
k scale مقیاس ک
t scale مقیاس T
m f scale مقیاس نرینگی- مادینگی
to scale down پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
scale value ارزش مقیاسی
x scale مقیاس طولی عکس
scale حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale میزان مقیاس درجه
scale کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale قطعه
scale شاخص
scale ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale جدول
scale ترازو
scale طبله
scale قپان
scale مقیاس نقشه
scale درجه بندی
scale مقیاس کردن
scale مشابه 8865
scale ن
scale مقیاس
scale طبلک درجه
scale مقیاس گذاشتن
scale خطکش
scale نرخ دو مقدار
y scale در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
scale کمتریا افزایش نسبت
scale درجه
grade scale مقیاس کلاسی
gapped scale گاهی که چند نت ان حذف شده باشد
full scale اندازه طبیعی
graphic scale مقیاس خطی
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
At the rate of . On a scale of . به میزان
full scale تمام عیار
swan scale تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
baume scale مقیاس بومه
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
stanine scale مقیاس نه بخشی
splash scale طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
bar scale مقیاس خطی
spectral scale مقیاس طیفی
beam scale توازن تیر
architecht's scale خط کش مهندسی
graphic scale مقیاس مصور
sight scale طبله نشانه روی
absolute scale مقیاس دمای مطلق
absolute scale مقیاس مطلق
grey scale سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
abac scale وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
abac scale پرگار قوس سنج
sight scale مقیاس نشانه روی
site scale طبله تراز
image scale مقیاس تصویر
gray scale اندازه خاکستری
gray scale مقیاس سایه زنی
time scale مقیاس زمانی
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
guttman scale مقیاس گاتمن
age scale مقیاس سنی
additive scale مقیاس جمع پذیر
site scale دستگاه تراز توپ
exposure scale جدول پرتوگیری [عکاسی]
deflection scale مقیاس سمتی
elevation scale طبلک درجه
Richter Scale میزان ریشتر
Richter Scale درجهی ریشتر
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
engineer's scale خط کش مهندسی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
altitude scale ارتفاعدیجیتالی
aperture scale دهانهمقیاسدرجه
belly scale شکمصاف
Celsius scale درجهیسیلیوس
explosive scale مدار منفجره
explosive scale مدار موادمنفجره مصرف شده درپرتاب گلوله
elevation scale مقیاس درجه
conversion scale مقیاس خطی
deflection scale طبله مقیاس سمت
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
dispersion scale طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
windage scale مقیاس تغییر سمت
cumulative scale مقیاس تراکمی
deflection scale طبله سمت
derived scale مقیاس اشتقاقی
economies of scale صرفه جوئیهای تولید انبوه
economies of scale صرفه جوئیهای مقیاس
coordinate scale گونیا
coordinate scale گونیای مختصات
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
clerk of the scale متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
chromatic scale مقیاس نیم پردهای
to sink in the scale در مقام تنزل کردن
to sink in the scale پایین رفتن
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
diseconomies of scale عدم صرفه جوئی به مقیاس
scale leaf برگقطعهای
tempo scale میزانتمپو
transfer scale پایهانتقال
to scale awall بالارفتن ازدیوار
binary scale مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
vernier scale قالبنمایش
the scale preponderates کفه ترازو پایین میرود
temperature scale مقیاس دما
letter scale مقیاسنامهها
latitude scale مقیاسجغرافیایی
cine scale صفحهنشانگر
transverse scale مقیاس عرضی
depth scale مقیاسعمیق
fahrenheit scale مقیاس فارنهایت
distance scale مقیاسمسافت
tonal scale مقیاس صوتی
centigrade scale مقیاس سانتی گراد
to turn the scale قطعی بودن
graduated scale ترازویدرجهدار
to turn the scale قاطع بودن
height scale پایهارتفاع
kitchen scale ترازویآشپزخانه
beaufort scale سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
reasonable scale مخارج متعارفه
micrometer scale طبله میکرومتر
psychological scale مقیاس روانی
plotting scale خط کش مسافت یاب
loading scale مقیاس بارگیری
logarithmic scale مقیاس لگاریتمی
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
logarithmic scale درجه بندی لگاریتمی
mach scale مقیاس ماکیاول گرایی
rating scale مقیاس درجه بندی
on a grand scale <adv.> در مقیاس بزرگ
likert scale مقیاس لی کرت
small scale مقیاس کوچک
micrometer scale طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
full-scale تمام عیار
linear scale مقیاس خطی
linear scale مقیاس خطی نقشه
linear scale درجه بندی خطی
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
ration scale مقیاس نسبتی
range scale طبله مسافت
medium scale نقشه مقیاس متوسط
large-scale مقیاس بزرگ
map scale مقیاس نقشهای
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale بمقدار کم
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
small-scale بمقیاس کم
small-scale مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
map scale مقیاس نقشه
small scale بمقیاس کم
large-scale در مقیاس بزرگ
medium scale در مقیاس متوسط
large-scale بمقدار زیاد
maximum scale value مقدار درجه بندی حداکثر
large scale مقیاس بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com