Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
Is there train running on time?
آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
Other Matches
In the fullness lf time .
به موقع خود ( به موقع مقرر همگام با گذشت زمان )
burst
قطاری
bursts
قطاری
tandem drive
حرکت قطاری
burst error
خطای قطاری
burst
شیوع قطاری
bursts
شیوع قطاری
gang tuning condenser
خازن قطاری
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
bar automatic
میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
something is wrong with you
یک کسالتی دارید
It is very kind of you .
لطف دارید
you've
شما دارید
What is your relationship?
با هم چه نسبتی دارید ؟
what news
خبرتازه چه دارید
youmay well ask
حق دارید بپرسید
what have you to say?
چه فرمایشی دارید
what have you to say?
چه حرفی دارید
what news
چه خبر تازه دارید
You have my home address.
شما آدرس من را دارید.
what about your brother?
از برادرتان چه خبر دارید
As you are well informed…
همانطور که اطلاع دارید
What would you like to drink?
نوشیدنی چه میل دارید؟
what is your preference
کدام را میل دارید
have you anything more to say
دیگرفرمایشی یاحرفی دارید
Please do not hang up!
گوشی را نگه دارید!
What vegetables do you have?
چه سبزی هایی دارید؟
Do you have any stamps?
آیا تمبر دارید؟
How old are you?Whats your age ?
چند سال دارید ؟
Dont mention it . You are welcome.
اختیار دارید (درمقام تعارف )
Hold the line, please!
لطفا گوشی را نگه دارید!
what say you to a cinema?
در باره سینما چه عقیده دارید
ask him if he likes to go
از او بپرسید "میل دارید بروید یا نه "
how old are you
چندسال دارید چندساله هستید
Do you have any fresh fruit?
آیا میوه تازه دارید؟
Do you have anything cheaper?
آیا چیزی ارزانتر دارید؟
Do you have anything quieter?
آیا چیزی ساکت تر دارید؟
Do you have any vacancies?
آیا اتاق خالی دارید؟
Which bank do you bank with?
در کدام بانک حساب دارید؟
Do you have a street map?
آیا نقشه خیابانها را دارید؟
Do you have any special rates?
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
Stop here, please.
لطفا همینجا نگه دارید.
keep the fire in
اتش را روشن نگاه دارید
Where do you come from ?
اهل کجاهستید ( یا چه ملیتی دارید) ؟
Are there any special fares?
آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
Do you have anything better?
آیا چیزی بهتر دارید؟
Do you have anything bigger?
آیا چیزی بزرگتر دارید؟
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
Do you have a hotel guide?
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
what is the latest
خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
Do you have any more luggage?
آیا چمدان یا بار دیگری دارید؟
Do you have nothing to declare?
آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
Shall wd go for awalk ? shall we go and stretch our legs .
میل دارید قدری قدم بزنیم ؟
where do you live
کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
who are your reference?
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
Any objections ?
فرمایشی بود ؟ ( ایراد یا اعتراضی دارید )
keep up your french
زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
Thank you, I appreciate it.
خیلی ممنون.شما لطف دارید.
i have as many books as you
کتاب شما دارید منهم دارم
how do you like it
ایا میل دارید یا ندارید تا چه اندازه
Do you have nothing to declare?
آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
Do you have ... for diabetics?
آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
Do you have a room with a better view?
آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
If there is a reason for complaint, please contact ...
اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
You're improving.
<idiom>
دارید بهتر می شوید
[در انجام کارتان]
[اصطلاح روزمره]
Do you have some change for the parking meter?
آیا شما پول خرد برای پارکومتر دارید؟
Would you care for a cup of coffee?
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
nailed
به موقع
inopportunely
بی موقع
occasioning
موقع
siting
موقع
when
در موقع
ill-timed
بی موقع
premature
بی موقع
terming
موقع
occasioned
موقع
inapposite
بی موقع
termed
موقع
periods
موقع
period
موقع
nail
به موقع
nails
به موقع
occasions
موقع
unseasonable
بی موقع بی جا
behind time
بی موقع
unseasonably
بی موقع بی جا
term
موقع
at the precise moment
در سر موقع
seasonably
به موقع
at an unearthy hour
بی موقع
occasion
موقع
the proper time to do a thing
موقع مناسب
thitherto
تا ان موقع تاقبل از ان
by this
تا این موقع
till his return
تا موقع برگشتن او
in due course
در موقع خود
payment in due cource
پرداخت به موقع
on one occasion
دریک موقع
noontime
موقع فهر
belatedly
دیرتر از موقع
belated
دیرتر از موقع
at a later period
در موقع دیگر
meal time
موقع خوراک
seed time
موقع تخمکاری
e. to the occasion
درخور موقع
criticalness
اهمیت موقع
on the button
<idiom>
درست سر موقع
fieldcorn
موقع جولان
on the dot
<idiom>
دقیقا سر موقع
post entry
ثبت پس از موقع
inopportune
بی موقع نامناسب
tactless
موقع نشناس
tactlessly
موقع نشناس
room
محل موقع
rooms
محل موقع
tactful
موقع شناس
nails
به موقع پرداختن
nail
به موقع پرداختن
time
فرصت موقع
nailed
به موقع پرداختن
timed
فرصت موقع
to be proper for
به موقع بودن
positioning
موقع یابی
situations
محل موقع
situation
محل موقع
times
فرصت موقع
places
مکان موقع
placing
مکان موقع
nicking
موقع بحرانی
juncture
موقع بحرانی
place
مکان موقع
tactfully
موقع شناس
discreet
<adj.>
موقع شناس
nicks
موقع بحرانی
discrete
<adj.>
موقع شناس
nick
موقع بحرانی
discretional
<adj.>
موقع شناس
nicked
موقع بحرانی
prudent
[discreet]
<adj.>
موقع شناس
seedtime
موقع تخم کاری
To have a good sense of timing . To have a sense of occasion j.
موقع شناس بودن
put in force
به موقع اجرا گذاشتن
premature
قبل از موقع نابهنگام
the hour has struck
موقع بحران رسید
pro hac vice
برای این موقع
show up
سر موقع حاضر شدن
early resupply
تجدید اماد به موقع
exigence
ضرورت موقع تنگ
d. situation
موقع یا موقعیت باریک
mealtimes
موقع صرف غذا
playtime
موقع شروع نمایش
mealtime
موقع صرف غذا
opportuneness
موقعیت موقع بودن
here
در این موقع اکنون
i was up late last night
دیشب تا ان موقع هنوزنشسته
to profit by the accasion
موقع را مغتنم شمردن
what time ate we supposed to take (have ) lunch ?
چه موقع قراراست بخوریم ؟
to profit by the accasion
از موقع استفاده کردن
it is toolate.to go
دیگر موقع رفتن نیست
cut short
پیش از موقع قطع کردن
pull a punch
در موقع ضربه دست را کشیدن
prematureness
نابهنگامی زودتر از موقع بودن
backfiring
منفجر شدن قبل از موقع
backfires
منفجر شدن قبل از موقع
backfired
منفجر شدن قبل از موقع
abrazitic
مادهای که در موقع ذوب نمیجوشد
backfire
منفجر شدن قبل از موقع
bedtimes
وقت استراحت موقع خوابیدن
bedtime
وقت استراحت موقع خوابیدن
He arrived in the nick of time .
درست به موقع رسید ( سر بزنگاه )
The train came in on time .
قطار به موقع رسید ( سروقت )
predating
قبل از موقع بخصوص واقع شدن
nonce word
واژهای که به تقاضای یک موقع ویژه بسازند
predates
قبل از موقع بخصوص واقع شدن
predated
قبل از موقع بخصوص واقع شدن
gravitas
موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
predate
قبل از موقع بخصوص واقع شدن
muzzle energy
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
cod
وصول وجه در موقع تحویل کالا
dimout
خاموشی چراغ ها در موقع حمله هوایی
high time
اصل موقع وکمی هم گذشته ازموقع
time
به موقع انجام دادن وقت نگاهداشتن
timed
به موقع انجام دادن وقت نگاهداشتن
tallyho
صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
slack water
موقع سکون وارامش اب دریا اب ساکن
times
به موقع انجام دادن وقت نگاهداشتن
regurgitation
برگشت
regression line
خط برگشت
retrocession
برگشت
reoccur
برگشت
return line
خط برگشت
retrocedence
برگشت
reflux
برگشت
refluence
برگشت
tergiversation
برگشت
turnabout
برگشت
recrudescence
برگشت
retrogression
برگشت
relapses
برگشت
right of reversion
برگشت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com