English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English Persian
self expression ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
Other Matches
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
Scotticisms اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticism اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
streakier دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky دارای اخلاق وخصوصیات فردی
dysgenic مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
state افهار کردن وتصریح کردن
state- افهار کردن وتصریح کردن
stated افهار کردن وتصریح کردن
states افهار کردن وتصریح کردن
stating افهار کردن وتصریح کردن
irreticence ابراز
revelation ابراز
revelations ابراز
manifestation ابراز
proposals ابراز
proposal ابراز
manifestations ابراز
religious tenets عقاید مذهبی
mendelism عقاید مندل
nihilism عقاید نهیلیستی
multiplicity of creeds تعد د عقاید
censorship سانسور عقاید
inquisitors مفتش عقاید
inquisitor مفتش عقاید
feet on the ground <idiom> عقاید عاقلانه
dogmas اصول عقاید
dogma اصول عقاید
empressement ابراز صمیمیت
expressing ابراز کردن
expresses ابراز کردن
expressed ابراز کردن
express ابراز کردن
lay bare ابراز کردن
irreticent ابراز کننده
presentation of evidance ابراز دلیل
self assertiveness ابراز وجود
evincing ابراز کردن
evince ابراز کردن
divulging ابراز کردن
evinced ابراز کردن
merriment ابراز شادی
divulge ابراز کردن
evinces ابراز کردن
divulges ابراز کردن
divulged ابراز کردن
orientalism عقاید یا سیاست شرقی
neologize دارای عقاید نوین
rationale توضیح اصول عقاید
symbolically مط العه دلایل و عقاید
sounding board عامل انتشار عقاید
lutheranism عقاید لوتر وکلیسای او
fascism اصول عقاید فاشیست
paradoxical مخالف عقاید عمومی
sound off <idiom> عقاید را بیان کردن
sounding boards عامل انتشار عقاید
symbolic مط العه دلایل و عقاید
small-minded opinions عقاید کوته نظر
leninism عقاید اشتراکی لنین
soundboard عامل انتشار عقاید
medievalism عقاید قرون وسطایی
certificate of achievement مدرک ابراز لیاقت
impemitently بدون ابراز پشیمانی
certificate of capacity مدرک ابراز لیاقت
heart goes out to someone <idiom> ابراز احساسات کردن
expression ابراز کلمه بندی
profess ابراز ایمان کردن
professes ابراز ایمان کردن
expressions ابراز کلمه بندی
professing ابراز ایمان کردن
syncretic تلفیق کننده عقاید مختلف
junkerism عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
orthodox مطابق عقاید کلیسای مسیح
syncretism اعتقاد به توحید عقاید همتایی
doctrinal عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
Machiavellian وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
ultranationalism عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
junkerdom عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
scope for one's energies میدان برای ابراز فعالیت
exhibit ارائه دادن ابراز کردن
exhibited ارائه دادن ابراز کردن
displaying نشان دادن ابراز کردن
exhibiting ارائه دادن ابراز کردن
exhibits ارائه دادن ابراز کردن
displayed نشان دادن ابراز کردن
evinced معلوم کردن ابراز داشتن
evince معلوم کردن ابراز داشتن
evincing معلوم کردن ابراز داشتن
evinces معلوم کردن ابراز داشتن
to say something to the effect that ... ابراز کردن خود دایربراینکه ...
display نشان دادن ابراز کردن
displays نشان دادن ابراز کردن
public opinion polling استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
russify دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
swelled head دارای عقاید بزرگ خود فروش
presbyterianism پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
inquisition تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
to turn round برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
His political beliefs are old hat now . عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
holy cow ! [holy smoke !] <idiom> اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
Everyone sends their regards to you. همه بهت ابراز ارادت کردن.
Holy moly! <idiom> اصطلاح برای ابراز تعجب یا حیرت
citations تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
citation تقدیررسمی از ابراز لیاقت تشویق نامه
interfaith شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
ideogram تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
naturism عریان گری [پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
heterodox دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
brainwashing تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
stalinize کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
romanism اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
shavian پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
brainwashes تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
Hungarian Activism [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
brainwashed تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwash تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
fundamentalism اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
brainstorming گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
shamanism پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
censeur ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
economic determinism یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
owenism اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
leninism اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
bakuninism اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
fascism نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
ideological war جنگ عقیدتی جنگ عقاید
presumption hominis قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com