Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
milling cutter
ابزار فرزکاری
milling tool
ابزار فرزکاری
Other Matches
recipocal milling
فرزکاری متقابل فرزکاری دوجانبه فرزکاری معکوس
milling
فرزکاری
milling operation
فرزکاری
milling shop
کارگاه فرزکاری
milling capacity
فرفیت فرزکاری
recipocal milling
فرزکاری نوسانی
radius milling
فرزکاری شعاعی
horizontal drilling and milling machine
دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
control equipment
ابزار وارسی ابزار پایش
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
implemented
ابزار
devices
ابزار
implement
ابزار
implementing
ابزار
tools
ابزار
tool
ابزار
device
ابزار
locking device
ابزار
instrument
ابزار
yard stick
خط کش
[ابزار]
doodads
ابزار
doodad
ابزار
folding rule
خط کش
[ابزار]
yardstick
خط کش
[ابزار]
instrumentation
ابزار
folding ruler
خط کش
[ابزار]
folding meter stick
خط کش
[ابزار]
gadget
ابزار
gadgets
ابزار
implements
ابزار
carpenter's rule
خط کش
[ابزار]
double meter stick
[American]
خط کش
[ابزار]
hardware
ابزار
bird's-break
ابزار رخ منقاری
physical device
ابزار مادی
instrument panels
پیشخوان ابزار
calipers
کولیس
[ابزار]
calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
vernier calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
vernier caliper
قطرسنج
[ابزار]
sliding caliper
قطرسنج
[ابزار]
vernier calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
sliding caliper
کولیس
[ابزار]
vernier caliper
کولیس
[ابزار]
calipers
قطرسنج
[ابزار]
instrument panels
پهنهی ابزار
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
tool holder
ابزار گیر
toll steel
فولاد ابزار
tax instrument
ابزار مالیاتی
steelwork
ابزار پولادین
small tool
ابزار کوچک
skiving tool
ابزار تراش
planishing tool
ابزار پرداخت
precision tool
ابزار دقیق
moulding templet
ابزار کشویی
tool maker
ابزار ساز
tool maker
ابزار مند
workbox
جعبه ابزار
turning tool
ابزار تراشکاری
toolroom
اتاق ابزار
toolhouse
انبار ابزار
toolbox
جعبه ابزار
tool sharpener
ابزار چاق کن
tool set
دست ابزار
moulding plane
رنده ابزار
plier
انبردست
[ابزار]
pocket rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding ruler
خط کش جیبی
[ابزار]
pocket rule
خط کش جیبی
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding meter stick
[American]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding ruler
خط کش تاشو
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
خط کش تاشو
[ابزار]
yard stick
خط کش تاشو
[ابزار]
yardstick
خط کش تاشو
[ابزار]
folding rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
خط کش تاشو
[ابزار]
double meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
carpenter's rule
خط کش تاشو
[ابزار]
electric drills
دریل ها
[ابزار]
drills
دریل ها
[ابزار]
drilling machines
دریل ها
[ابزار]
scraper
[British
کارتک
[ابزار]
spackle knife
کارتک
[ابزار]
putty knife
کارتک
[ابزار]
diamond-fret
ابزار لوزی
common round
ابزار فیتیله
bench
میز ابزار
astragulus
ابزار فیتیله ای
astragal
ابزار فیتیله ای
angle-roll
ابزار گرد
spatula
[American]
]
کارتک
[ابزار]
lifting device
ابزار بالا بر
boring machines
دریل ها
[ابزار]
electric drill
دریل
[ابزار]
drill
دریل
[ابزار]
drilling machine
دریل
[ابزار]
boring machine
دریل
[ابزار]
helve
دسته ابزار
knurled tool
ابزار آج دار
hawksbill
ابزار رخ منقاری
hawksbeak
ابزار رخ منقاری
bumping tool
ابزار خم کاری
hand tool
ابزار دستی
furniture
ابزار اهنی
machine tool
ابزار ماشینی
cloning
ابزار همزاد
tool kit
جعبه ابزار
joiner's hardware
ابزار نجاری
knurled tool
ابزار اج کاری
lathe tool
ابزار تراش
credit instrument
ابزار اعتباری
cloning
ابزار همگن
firmware
استوار- ابزار
tool
ابزار کار
groupware
ابزار گروهی
tool kits
جعبه ابزار
floating tool
ابزار متحرک
generating tool
ابزار تولید
brick workers tool
ابزار بنایی
gosseneck tool
ابزار دوخمی
tool boxes
جعبه ابزار
tool box
جعبه ابزار
head
دهنه ابزار
flexible drive tool
ابزار گردان
development tools
ابزار توسعه
hardware
سخت ابزار
manipulandum
ابزار پاسخ
metal cutting
فلزبری
[ابزار]
clone
ابزار همگن
groupware
گروه ابزار
bag
کیف ابزار
assembly tools
ابزار مونتاژ
cold heading tool
ابزار سردکار
bags
کیف ابزار
centering tool
ابزار تمرکز
means of production
ابزار تولید
clone
ابزار همزاد
machine shop tool
ابزار ماشینی
clones
ابزار همزاد
control equipment
ابزار نظارت
clones
ابزار همگن
machine tools
ابزار ماشینی
operandum
ابزار پاسخ
cloned
ابزار همزاد
cloned
ابزار همگن
metal cutting tool
ماشین ابزار
gaskets
نوعی ابزار مخصوص
turnscrews
پیچ گوشتی ها
[ابزار]
screwdrivers
پیچ گوشتی ها
[ابزار]
screwdriver
پیچ گوشتی
[ابزار]
turnscrew
پیچ گشتی
[ابزار]
screwdriver
پیچ گشتی
[ابزار]
turnscrew
پیچ گوشتی
[ابزار]
bale breaker
ابزار عدل بازکن
box section bed
جعبه ماشینهای ابزار
conge
[ابزار ربع گرد]
drip-cap
[ابزار بند دماغه آب]
Egyptian gorge
ابزار گچ بری مصری
drip-mould
ابزار بند آبچکان
edge-roll
ابزار سه ربع گرد
back facing tool
ابزار صیقل کاری
stock
دسته ابزار و اسلحه
abrasive tool
ابزار برای سایش
acetylene torch
مشعل استیلن
[ابزار]
boring machine
دستگاه مته
[ابزار]
drill
دستگاه مته
[ابزار]
folding rulers
خط کش های تاشو
[ابزار]
drilling machine
دستگاه مته
[ابزار]
electric drill
مته برقی
[ابزار]
drill
مته برقی
[ابزار]
drilling machine
مته برقی
[ابزار]
boring machine
مته برقی
[ابزار]
beak-moulding
[ابزار مغزی آویزان]
electric drill
دستگاه مته
[ابزار]
bush-hammered
ابزار سنگ تراشی
adaptation kit
جعبه ابزار تطبیق
plain carbon tool steel
فولاد ابزار غیرالیاژی
tool set
دست ابزار تعمیروسایل
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
toolhead
ابزار نگهدار اتومبیل
molder's tool
ابزار قالب گیری
tools of fiscal policy
ابزار سیاست مالی
tools of monetary policy
ابزار سیاست پولی
grooving tool
ابزار کام کنی
ballcock
سیفون و ابزار متصل به آن
ballcocks
سیفون و ابزار متصل به آن
pocket rules
خط کش های تاشو
[ابزار]
lay out tool
ابزار صفحه ارایی
torch bearer
مشعل دار
[ابزار]
policy instrument
ابزار اجرای سیاست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com