English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
universal joints اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
Other Matches
propeller joint چهارشاخه گاردان خودرو
linkage اتصالی
connector اتصالی
syndetic اتصالی
short circuit اتصالی
symphyseal اتصالی
sling اتصالی
linkages اتصالی
joint اتصالی
tie down اتصالی
slings اتصالی
slinging اتصالی
short اتصالی پیداکردن
fitting piece تکه اتصالی
shorter اتصالی پیداکردن
pitman میله اتصالی
shortest اتصالی پیداکردن
ties تیر اتصالی
tie تیر اتصالی
coupling capacity فرفیت اتصالی
tag line کابل اتصالی
adopter لوله اتصالی
coupling resistance مقاومت اتصالی
access road راه اتصالی
interconnection اتصالی داخلی
short circuit اتصالی مدار
joint weld جوشکاری اتصالی
hold گیره اتصالی نگهدارنده
union پیوند اتحادیه اتصالی
joint bolt پیچ و مهره اتصالی
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
double break knife switch کلید تیغهای دو اتصالی
holds گیره اتصالی نگهدارنده
unions پیوند اتحادیه اتصالی
terret حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
multiple series condenser خازن متغیر چند اتصالی
bonding گیره اتصالی اتصال بدنه
coupling measuring set دستگاه اندازه گیری اتصالی
territ حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
married failure عمل نکردن اتصالی مین
short اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
game اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
shortest اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
toggles میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
toggle میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
shorter اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
foundation joint درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
extensions طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extension طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
short circuit اتصالی شدن دو سیم برق اتصال کوتاه
connection اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connexions اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
earth اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
remoter اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remotest اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remote اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
plug اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plugging اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
joysticks مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
plugs اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
expansion اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
D type connector اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
joystick مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
port مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
i/o مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
inputted مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
input مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
interface مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interfaces مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
reference junction اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
outputs مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
PCMCIA مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
MIDI interface card کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
D SUB connector ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
port [software] دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
port مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
high-level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high level استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
propeller گاردان خودرو
propeller shaft گاردان خودرو
grappling iron لنگر چهارشاخه
grapnel ticks چنگال چهارشاخه
grappling irons لنگر چهارشاخه
spindle head سر هرزگرد
spindle nose سر هرزگرد
leadscrew هرزگرد
loose roller bearing رولبرینگ هرزگرد
idler wheel چرخ هرزگرد
loose pulley پولی هرزگرد
cutter spindle هرزگرد کاتر
gipsy گردونه هرزگرد
driving spindle هرزگرد محرک
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
camlock spindle nose هرزگرد بادامکی شکل
spindles هرزگرد ماشین تراش
spindle هرزگرد ماشین تراش
loose gear چرخ دندانه هرزگرد
cutter spindle bearing یاطاقان هرزگرد کاتر
multi spindle drilling machine ماشین مته با چند هرزگرد
eight spindle automatic machine دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
grapnel لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
grapnels لنگر چهارشاخه چنگک مین چنگک الکتریکی
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
revolving گردان
pivoting گردان
swing bridge پل گردان
swing door در گردان
rotary گردان
winch گردان
winched گردان
sq گردان
doubled edge لب گردان
winches گردان
winching گردان
swing doors در گردان
versatile گردان
levorotatory چپ گردان
levogyrous چپ گردان
turnstile گردان در
battalions گردان
battalion گردان
ramblers سر گردان
turnstiles گردان در
rambler سر گردان
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
daisy گل افتاب گردان
daisies گل افتاب گردان
treadmills نوار گردان
swivel حلقه گردان
imprest تنخواه گردان
treadmill نوار گردان
sunshades افتاب گردان
merry go round چرخ گردان
rotary wing بال گردان
swing gates دریچههای گردان
swinging derrick دریک گردان
swivel block قرقره گردان
swivel joint مفصل گردان
swivel knee زانویی گردان
swivel vise گیره گردان
swing bucket جراثقال گردان
helianthus گل افتاب گردان
moving coil قاب گردان
sunshade افتاب گردان
portable pump پمپ گردان
portable lamp چراغ گردان
sunflowers گل افتاب گردان
sunflower گل افتاب گردان
pivoting window پنجره گردان
pivoted lever اهرم گردان
revolving crane جرثقیل گردان
moving magnet اهنربای گردان
swivel مفصل گردان
rotary table میز گردان
separate battalion گردان مستقل
circulation pump پمپ گردان
rotary pump پمپ گردان
rotary klin کوره گردان
manipulator تعزیه گردان
slewing crane جراثقال گردان
smoke jack سیخ گردان
rotary furnace کوره گردان
centrosphere گردان سپهر
rotary drum طبلک گردان
cylinderical rotary valve شیر گردان
rotary discharger تخلیه گر گردان
rotor چرخ گردان
rotors چرخ گردان
battalion commander فرمانده گردان
barysphere گردان سپهر
rotary type regulator رگولاتورنوع گردان
rotating field میدان گردان
artillery battalion گردان توپخانه
rotary switch کلید گردان
selector switch کلید گردان
rotary shear قیچی گردان
rotary selector سلکتور گردان
visors افتاب گردان
visor افتاب گردان
dextrorotatory راست گردان
rotary current جریان گردان
swivels حلقه گردان
swivelled مفصل گردان
swivelled حلقه گردان
roll over credit اعتبار گردان
flexible drive tool ابزار گردان
rotary kiln کوره گردان
revolving kiln کوره گردان
revolving fund تنخواه گردان
revolving credit اعتبار گردان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com