Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
anti drag wire
اجزاء بست کاری ساختمانی
Other Matches
beef up
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
monocoque
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
ingredients
اجزاء
ingredient
اجزاء
component
اجزاء
components
اجزاء
mechanisms
اجزاء مکانیکی
part list
فهرست اجزاء
parts list
لیست اجزاء
idle component
اجزاء کور
electronic components
اجزاء الکترونیکی
shuttering
اجزاء قالببندی
mechanism
اجزاء مکانیکی
features of project
اجزاء اصلی یک طرح
soil separates
اجزاء بافت خاک
mechanisms
اجزاء متشکله چیزی
compositions
نسبت اجزاء سازنده
composition
نسبت اجزاء سازنده
mechanism
اجزاء متشکله چیزی
parts programmer
برنامه نویس اجزاء
lunulate
دارای اجزاء هلالی شکل
parse
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parsed
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parses
اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
piecemeal
به اجزاء ریز تقسیم کردن خردخرد
configuration
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configurations
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
steric
وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
integration
یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
decouple
جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
design load
حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
particularism
اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
take to pieces
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
contrasts
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasting
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasted
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrast
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
allowance
اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
allowances
اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
compensator
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
braced
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
gestalt
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
blended
شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
simulations
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
structural
ساختمانی
building line
بر ساختمانی
structurally
ساختمانی
organic
ساختمانی
constructional
ساختمانی
artificial stone
سنگ ساختمانی
site building
زمین ساختمانی
structual engineering
مهندس ساختمانی
basic unit assembly group
گروه ساختمانی
structrual steelwork
فولاد ساختمانی
structrual stability
استحکام ساختمانی
constructive
مفید ساختمانی
structrual stability
ثبات ساختمانی
building site
کارگاه ساختمانی
building sites
کارگاه ساختمانی
site office
دفتر ساختمانی
ashlar
سنگ ساختمانی
ashler
سنگ ساختمانی
sites
کارگاه ساختمانی
sites
زمین ساختمانی
member
جزء ساختمانی
members
جزء ساختمانی
timber
چوب ساختمانی
grillage
شبکه ساختمانی
building unit
واحد ساختمانی
building work
کار ساختمانی
construction joint
درز ساختمانی
sited
زمین ساختمانی
contractors plant
ماشینهای ساختمانی
monumentality
عظمت ساختمانی
basic construction unit
واحد ساختمانی
contractors yard
واحد ساختمانی
site
کارگاه ساختمانی
site
زمین ساختمانی
building material
مصالح ساختمانی
sited
کارگاه ساختمانی
building limes
اهک ساختمانی
building operations
عملیات ساختمانی
construction joints
درزهای ساختمانی
to found a building
ساختمانی بینادکردن
structural timber
الوار ساختمانی
Construction works .
عملیات ساختمانی
structural draftsman
نقشه کش ساختمانی
structural drawing
نقشه ساختمانی
component
جزء ساختمانی
structural factor
ضریب ساختمانی
components
جزء ساختمانی
structural joints
درزهای ساختمانی
structural crack
ترک ساختمانی
structural member
عضو ساختمانی
structural concrete
بتن ساختمانی
structural steel
فولاد ساختمانی
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
light weight unit
واحد ساختمانی سبک
masonery
مصالح ساختمانی سنگتراشی
to pull down a building
متلاشی کردن ساختمانی
module
مدلهای نمونه ساختمانی
corbeling
پیش امدگی ساختمانی
corbelling
پیش امدگی ساختمانی
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
home wiring
سیم کشی ساختمانی
construction cost index
شاخص هزینه ساختمانی
constitutive
تشکیل دهنده ساختمانی
steel fabric
بافت فولاد ساختمانی
building machinery
ماشین الات ساختمانی
building craftsman
کارگر ماهر ساختمانی
fabrique
[ساختمانی در محوطه باغ]
masonry lining
پوشش با مصالح ساختمانی
structural design
طرح و محاسبات ساختمانی
pattern construction drawing
الگوی نقشههای ساختمانی
structural transformation
تغییر شکل ساختمانی
public works
کارهای ساختمانی همگانی
modules
مدلهای نمونه ساختمانی
sheer plan
نقشه ساختمانی ناو
sidewalk superintendent
نافر عملیات ساختمانی
structural analysis
محاسبات طرح ساختمانی
structural steel sheet
ورق فولاد ساختمانی
to demolish a building
متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building
متلاشی کردن ساختمانی
material storage area
انبار مصالح ساختمانی
material testing laboratory
ازمایشگاه مصالح ساختمانی
refractory
ماده ساختمانی نسوز
ashlar
سنگ ساختمانی تراشیده
to tear down a building
خراب کردن ساختمانی
to pull down a building
خراب کردن ساختمانی
to demolish a building
خراب کردن ساختمانی
piers
پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier
پایه نصب ستونهای ساختمانی
studding
مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
bombproof
ساختمانی که پناه بمب باشد
erection crane
جراثقال برای کارهای ساختمانی
structural steel
تیر فولاد یا اهن ساختمانی
modular design
مدل ساختمانی پیش ساخته
structual constituent
جزء تشکیل دهنده ساختمانی
To make a forcible entry into a building.
بزور وارد ساختمانی شدن
building unit
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
pier mount
پایه نصب ستونهای ساختمانی
leontief matrix
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
hybrid
چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
haul
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
homomorphy
شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
physiologic
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
factories
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factory
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
hauls
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
physiological
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
embryonic membrane
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
to plan a building
نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
nut structure
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
joggling
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
haul road
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
ashlering
[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
to break into a building
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
to burgle
[British E]
/ burglarize
[American E]
a building.
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
masonary
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
dolmen
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
interlacing arches
طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
pin joint
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
dimension stone
سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
heterology
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
earthquake factor
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
cellulose nitrate
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
cannibalising
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bulb angle
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
free haul
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
anti tear strips
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
operating bridge
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
polymers
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
gurantee period
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
bed drop or bod fall
اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
office
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com