English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
English Persian
factory کارخانه
factory مرکز تولید
factory قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
Other Matches
ex factory تحویل در کارخانه
pottery factory کارخانه چینی سازی
bomb factory مکانغیرقانونیساختبمب
factory farming یکجورسیستممزرعهداریکهدرآنبهحیواناتغذایمخصوصدادهمیشودتاسریعتررشدکنند
factory floor بخشکارگریکارخانه
factory ship قایقبزرگومجهزبرایماهیگیری
factory rugs فرش ماشینی
factory-spun نخ کارخانه ای
factory-spun نخ ماشین ریس
factory team تیم کارخانه اتومبیل سازی
factory system نظام کارخانهای
factory production تولید کارخانهای
factory order سفارش ساخت
factory economy اقتصاد کارخانهای
factory chimney دودکش کارخانه
spinning factory کارخانه نخ ریسی
car factory کارخانه خودروسازی
cotton factory کارخانه نخ ریسی
He is running ( runs ) the factory . او کارخانه را می گرداند
Its no joke running a factory . اداره کردن یک کارخانه شوخی نیست
computer aided factory management مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com