Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
entrepremership
اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
Other Matches
turning point
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
planning
سازماندهی نحوه انجام کاری
contract
مقاطعه کاری کردن
assumpsit
مقاطعه کاری فرض
subcontracts
مقاطعه کاری فرعی
subcontracting
مقاطعه کاری فرعی
subcontracted
مقاطعه کاری فرعی
subcontract
مقاطعه کاری فرعی
jobs
ایوب مقاطعه کاری کردن
job
ایوب مقاطعه کاری کردن
building enterprise
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
contract
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
yamen
اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
way of life
فعالیتهای روزانه
make work activities
فعالیتهای کاربر
taxable activities
فعالیتهای مشمول مالیات
nonmarket activities
فعالیتهای غیر بازاری
call-up
احضار برای فعالیتهای نظامی
call up
احضار برای فعالیتهای نظامی
activity
رکورد فعالیتهای انجام شده
activities
رکورد فعالیتهای انجام شده
overlap processing
اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
call-ups
احضار برای فعالیتهای نظامی
suspended animation
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
extracurricular
فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
managements
سازماندهی
management
سازماندهی
aprFs-ski
فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
brain death
از کار افتادن مغز و کلیهی فعالیتهای مغزی
deals
سازماندهی کردن
deal
سازماندهی کردن
reorganization
سازماندهی مجدد
reorganizing
سازماندهی مجدد
reorganized
سازماندهی مجدد
reorganising
سازماندهی مجدد
management
هدایت یا سازماندهی
managements
هدایت یا سازماندهی
reorganises
سازماندهی مجدد
reorganised
سازماندهی مجدد
reorganizes
سازماندهی مجدد
organizations
تشکیلات سازماندهی
organization
تشکیلات سازماندهی
organisations
تشکیلات سازماندهی
reorganize
سازماندهی مجدد
data set organization
سازماندهی مجموعه داده ها
scotland yard
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
structures
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structuring
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
database
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
structures
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
databases
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
structuring
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص
escapism
هر روش فکری که متضمن عزلت و گوشه گیری و فرار از فعالیتهای اجتماعی باشد
dsorg
Organization Set Data سازماندهی مجموعه داده ها
piece-workers
مقاطعه چی ها
incentive operators
مقاطعه چی ها
operators on incentive
مقاطعه چی ها
piece workers
مقاطعه چی ها
pieceworkers
مقاطعه چی ها
contract
مقاطعه
piece worker
مقاطعه چی
piece-worker
مقاطعه چی
operator on incentive
مقاطعه چی
jobber
[piece worker]
مقاطعه چی
incentive operator
مقاطعه چی
pieceworker
مقاطعه چی
fellow traveler
کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
coordination
سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
hierarchical communications system
روش ذخیره سازی و سازماندهی فایلها روی دیسک
coordinate
سازماندهی کارهای پیچیده تا به طور کارا مناسب شوند
overhead
کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
HFS
روش ذخیره سازی و سازماندهی فایل ها روی دیسک
jobber
[piece worker]
مقاطعه کار
operator on incentive
مقاطعه کار
piece-workers
مقاطعه کار ها
pieceworker
مقاطعه کار
operators on incentive
مقاطعه کار ها
incentive operators
مقاطعه کار ها
piece-worker
مقاطعه کار
contractor
مقاطعه کار
jobs
کار مقاطعه
by contract
بطور مقاطعه
pieceworkers
مقاطعه کار ها
piece worker
مقاطعه کار
fat work
مقاطعه کار
jobber
مقاطعه کار
job
کار مقاطعه
lumper
مقاطعه کار
by the job
به طور مقاطعه
piece workers
مقاطعه کار ها
contractors
مقاطعه کار
incentive operator
مقاطعه کار
headquarters
اداره کل اداره مرکزی
master builder
بنای مقاطعه کار
timework
کار از روی مقاطعه
jobbery
سوء استفاده مقاطعه
main contractor
مقاطعه کار اصلی
piecework
کار از روی مقاطعه
road contractor
مقاطعه کار جاده
subcontractors
مقاطعه کار فرعی
subcontractor
مقاطعه کار فرعی
electronic journal
فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
defragmentation
سازماندهی مجدد فایل ها روی شیاری دیسک سخت به صورت پیاپی
package deals
مقاطعه در بست و خرید یکجا
contract note
سند مقاطعه توافق نامه
package deal
مقاطعه در بست و خرید یکجا
personnel
کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
minimal tree
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
entrepreneurs
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneur
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
scheduler
برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
backstreet
فعالیتهای غیر رسمی و مخفی و اغلب غیر قانونی
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
round
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
roundest
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
slumping
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slump
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
commerical
تجاری
corporate
[commercial]
<adj.>
تجاری
commercial
<adj.>
تجاری
for-profit
<adj.>
تجاری
business
<adj.>
تجاری
relating to business
<adj.>
تجاری
mercantile
تجاری
commercial
تجاری
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
activity
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
dp
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
thrashing
1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
hypertext
سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه
deals
توافق تجاری
business
شرکت تجاری
businesses
شرکت تجاری
deal
توافق تجاری
trade fair
نمایشگاه تجاری
management group
ائتلاف تجاری
trademark
علامت تجاری
trademarks
علامت تجاری
trademarks
مارک تجاری
trade name
اسم تجاری
trade names
اسم تجاری
trade fairs
نمایشگاه تجاری
trademark
مارک تجاری
commercial relations
مناسبات تجاری
brands
علامت تجاری
branding
علامت تجاری
commercial attache
وابسته تجاری
trade restriction
محدودیت تجاری
trade price
قیمت تجاری
trade mark
علامت تجاری
consortia
ائتلاف تجاری
consortium
ائتلاف تجاری
consortiums
ائتلاف تجاری
trade discount
تخفیف تجاری
commercial area
منطقه تجاری
business cycle
دور تجاری
business enterprise
بنگاه تجاری
business failure
شکست تجاری
business failure
ناکامی تجاری
business graphics
گرافیکهای تجاری
business mechines
ماشینهای تجاری
trade union
اتحادیه تجاری
trades unions
اتحادیه تجاری
commercials
اگهیهای تجاری
instrument of commerce
سند تجاری
memorandum of association
شرکتنامه تجاری
commercial company
شرکت تجاری
trade barrier
ممانعت تجاری
commercial marine
کشتی تجاری
trade balance
موازنه تجاری
franchise
حق اشتراک تجاری
business inventories
موجودی تجاری
brand
علامت تجاری
factorship
نمایندگی تجاری
argosy
کشتی تجاری
trade barriers
موانع تجاری
trade credit
اعتبار تجاری
trade cycle
دور تجاری
balance of trade
تراز تجاری
balance of trade
موازنه تجاری
market freedom
ازادی تجاری
trade unions
اتحادیه تجاری
commerical language
زبان تجاری
directories
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
directory
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است
service industries
فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
garbage
سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com