English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (6 milliseconds)
English Persian
literary ادبی
belletristic ادبی
literay ادبی
Other Matches
inurbanity بی ادبی
indecorousness بی ادبی
impoliteness بی ادبی
clownishness بی ادبی
churlishness بی ادبی
irreverence بی ادبی
misbehaciour بی ادبی
discourtesy بی ادبی
lowliness بی ادبی
apologia پوزش ادبی
apologias پوزش ادبی
cribbing دزدی ادبی
plagiarist سارق ادبی
misbehaved بی ادبی کردن
misbehave بی ادبی کردن
misbehaves بی ادبی کردن
misbehaving بی ادبی کردن
locus مثال ادبی
crib دزدی ادبی
cribbed دزدی ادبی
stylistic ادبی ادیبانه
analecta گلچین ادبی
cribs دزدی ادبی
garland گلچین ادبی
garlands گلچین ادبی
skit هجو ادبی
figure of speech صنایع ادبی
to misbehave oneself بی ادبی کردن
plagiarizer دزد ادبی
moral theology لاهوت ادبی
miscellanea جنگ ادبی
literary property حق مالکیت ادبی
literarily بطور ادبی
literal interpretation تفسیر ادبی
florilegium گلچین ادبی
analects گلچین ادبی
analecta قطعات ادبی
gobbets گلچین ادبی
gobbet گلچین ادبی
skits هجو ادبی
anthologies گلچین ادبی
plagiary دزدی ادبی
criticism نقد ادبی
criticisms نقد ادبی
plagiarism دزدی ادبی
reviewer منقد ادبی
reviewers منقد ادبی
anthology گلچین ادبی
piracy دزدی ادبی
pirated دزد ادبی
imagery تشبیه ادبی
pirating دزد ادبی
pirate دزد ادبی
pirates دزد ادبی
analects قطعات ادبی منتخبات
piece قطعه ادبی یاموسیقی
pieces قطعه ادبی یاموسیقی
textual critic نقد ادبی متون
pirating دزدی ادبی کردن
pirate دزدی ادبی کردن
pirated دزدی ادبی کردن
dialogue مکالمات ادبی و دراماتیک
architectonics ساختمان اثر ادبی
stylists از نظر سبک ادبی
stylist از نظر سبک ادبی
pirates دزدی ادبی کردن
locus classicus عبارت نمونه ادبی
didactic یاد دهنده ادبی
bluestockings دارای ذوق ادبی
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
dialogues مکالمات ادبی و دراماتیک
criticised نقد ادبی کردن
criticises نقد ادبی کردن
criticising نقد ادبی کردن
criticize نقد ادبی کردن
criticized نقد ادبی کردن
criticizes نقد ادبی کردن
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
criticizing نقد ادبی کردن
textual critic ناقد ادبی منقد
He is courteous ( respectful ). آدم با ادبی است
stylistic وابسته به انشای ادبی
textual critic نقدگر متون ادبی
bluestocking دارای ذوق ادبی
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
the desk کار دفتری یا ادبی یاروحانی
morceau قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
cool one's heels <idiom> به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
renaissance دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
academical ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
architectonic مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
classicize ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
Nothing can excuse such impoliteness. هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
neoscholasticism نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
locus classicus مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
ethic روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
pot boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
metaphrast کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
scholiast مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
athenaeum انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum انجمن ادبی انجمن دانش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com