Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
hairdo
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hairdos
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
Other Matches
free form text chart
جدول نوشتاری بفرم ازاد
smacks
مزه مخصوصی داشتن
adhoc
ویژه امر مخصوصی
smacked
مزه مخصوصی داشتن
privilege
امتیاز مخصوصی اعطاکردن
smack
مزه مخصوصی داشتن
to smack
[of]
مزه مخصوصی داشتن
significant
آنچه معنای مخصوصی دارد
significantly
آنچه معنای مخصوصی دارد
special troops
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
functions
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
function
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
functioned
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
cant
باناله سخن گفتن بالهجه مخصوصی صحبت کردن
adm 0
موشک مخصوصی که روی هواپیمای ب- 25 سوار شده است
oilite bushing
بوش مخصوصی از جنس برنز اشباع شده با روغن
built-in
تابع مخصوصی که در برنامه پیاده سازی شده است
cleaned
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند
cleanest
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند
clean
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند
cleans
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند
talent scout
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
talent scouts
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
adding
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
add
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
bookmarks
کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند
bookmark
کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند
adds
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
Briefcase utility
در ویندوز امکان مخصوصی برای به روز نگه داشتن فایلهای کامپیوتر قابل حمل یا PC
point designation
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
fullest
کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
mats
زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
full
کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
mat
زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
feminine
زنان
fair sex
زنان
womankind
زنان
womenfolk
زنان
applaudingly
کف زنان
women's army corps
ارتش زنان
gynaecocracy
حکومت زنان
gyringly
چرخ زنان
gynecocracy
حکومت زنان
gynecology
پزشکی زنان
gynocracy
حکومت زنان
hirsutism
نابجارویی مو در زنان
womankind
گروه زنان
womanish
مربوط به زن یا زنان
reelingly
چرخ زنان
petticoats rule
تسلط زنان
pantingly
نفس زنان
menses
قاعدگی زنان
the female sex
زنان ودختران
menstruation
قاعدگی در زنان
mutch
زنان وکودکان
womenfolk
جماعت زنان
vauntingly
لاف زنان
womanly
در خور زنان
boxers
مشت زنان
feminity
طبقه زنان
feminicide
قتل زنان
evadingly
طفره زنان
demimonde
زنان هرزه
period
قاعده زنان
periods
قاعده زنان
asymetrical bars
پارالل زنان
uneven parallel bars
پارالل زنان
wifely
درخور زنان
plume
پر کلاه زنان تل
catamenia
قاعدگی زنان
beauty
زنان زیبا
plumes
پر کلاه زنان تل
gaspingly
نفس زنان
women's dres
جامه زنان
flutteringly
پروبال زنان
greensickness
کم خونی زنان
boastingly
لاف زنان
when will women have the vote?
زنان کی حق رای
beauties
زنان زیبا
zone bits
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
clevis bolt
پیچ مخصوصی با سر گردشکافدار برای نشستن پیچ گوشتی
demimonde
جهان زنان هرجایی
phlegmasia alba dolens
ورم سفیدران زنان
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
catamenia
عادت ماهیانه زنان
sapphism
همجنس خواهی زنان
menstruation
قاعدگی زنان طمث
feminist
طرفدار حقوق زنان
feminists
طرفدار حقوق زنان
premenstrual
قبل از قاعدگی زنان
fluor
قاعدگی زنان سیال
ladykiller
مرد محبوب زنان
heat
تحریک جنسی زنان
heats
تحریک جنسی زنان
ladykillers
مرد محبوب زنان
women labor force
نیروی کار زنان
female participation rate
نرخ مشارکت زنان
gynecologist
متخصص بیماریهای زنان
chlorosis
سبزرنگی زنان کم خون
to catch napping
چرت زنان گرفتن
women's army corps
قسمت زنان ارتش
lothario
گمراه کننده زنان
music stool
کرسی پیانو زنان
feminism
برابری طلبی زنان
gynaecophysiology
علم ووفایف جهازتناسلی زنان
leucorrhoea
سوزنک مزمن غیرمسری زنان
evadingly
گریز زنان بابهانه یاحیله
diva
سردسته زنان خواننده اپرا
plead for the widow
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
housecoats
لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragettes
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
steatopygia
بزرگی وفربهی کفل زنان
a comparison of men's salaries with those of women
مقایسه حقوق مردان با زنان
housecoat
لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragette
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
accoucheur
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
modiste
کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
wimple
روسری زنان قرون وسطی چرخ
abbesses
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
hysteria
غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
lady paramount
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
gallant
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
women students
زنان دانش اموز محصلین اناث
YWCA
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
height of the volleyball net
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
greensick
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
phlegmasia dolens
ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
abbess
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
YWCAs
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
chatelaine
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
sapphic vice
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
whites
سوزنک مزمن غیر مسری زنان
hereford round
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sanitary napkin
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' men
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkins
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
ladies' man
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
lady's man
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
squire of dames
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
triathlon
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
dressing
ارایش
arrangement
ارایش
dressings
ارایش
toilets
ارایش
adorning
ارایش
toilette
ارایش
toilet
ارایش
coiffure
ارایش مو
garnishment
ارایش
flower piece
ارایش گل
fleuron
ارایش گل
musters
ارایش صف
attack pattern
ارایش تک
atactic
بی ارایش
layouts
ارایش
arramgement
ارایش
arrangment
ارایش
mustering
ارایش صف
mustered
ارایش صف
arrangements
ارایش
grooming
ارایش
composition
ارایش
compositions
ارایش
muster
ارایش صف
layout
ارایش
coiffures
ارایش مو
make up
ارایش
head-dresses
ارایش سر
inornate
بی ارایش
syndiotactic
هم ارایش
hairdressing
ارایش مو
scissoring
ارایش
inflorescence
ارایش
headdresses
ارایش سر
isotatic
تک ارایش
headdress
ارایش سر
toiletry
ارایش
mounting
ارایش
parergon
ارایش
mountings
ارایش
head tire
ارایش مو
embellishment
ارایش
attire
ارایش
decor
ارایش
finery
ارایش
habiliment
ارایش
ornamentation
ارایش
head piece
ارایش
embellishments
ارایش
formation
ارایش
purdah
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestocking
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestockings
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
panicle
ارایش خوشهای
cosmetology
ارایش زنانه
decker
ارایش دهنده
stack the defence
ارایش دفاعی
combat formation
ارایش رزمی
phyllotaxis
ارایش برگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com