Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
subcontrariety	ارتباط قیاسی
Other Matches
teleconferencing	ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
data link	ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
cut out	وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
inductional	قیاسی
syllogistic	قیاسی
analogic	قیاسی
analogical	قیاسی
schematic	قیاسی
syllogist	قیاسی
inductive	قیاسی
analog	قیاسی
a priori	قیاسی
deductive	قیاسی
comparability	قیاسی
analog digital	قیاسی به رقمی
categorical	قیاسی قطعی
analog transmission	مخابره قیاسی
analog device	دستگاه قیاسی
analog data	داده قیاسی
aposteriori	بااستدلال قیاسی
elenchus	تکذیب قیاسی
analog signal	علامت قیاسی
comparative measurement	سنجش قیاسی
deduction	استنتاج قیاسی
analogical reasoning	استدلال قیاسی
categoric	قیاسی قطعی
deductive method	روش قیاسی
deductive reasoning	استدلال قیاسی
syllogistic reasoning	استدلال قیاسی
digital analog	رقمی به قیاسی
analog channel	مجرای قیاسی
analog adder	افزایشگر قیاسی
deductive	استقرایی یا قیاسی
hypothetico deductive method	روش فرضی- قیاسی
adc	مبدل قیاسی به رقمی
dac	مبدل عددی به قیاسی
priori	از راه قیاس قیاسی
analog digital converter	مبدل قیاسی- رقمی
analog to digital converter	مبدل قیاسی به رقمی
analogical reasoning	نتیجه گیری قیاسی
mathematico deductive method	روش ریاضی- قیاسی
abduction	دوری از مرکز بدن قیاسی
A/D	انالوگ به دیجیتال : مبدل قیاسی به رقمی
subcontrariety	رابطه بین دو قیاس متقابل تشابه قیاسی
digital to analog converter	مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
analog transmission	انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
correspondence	ارتباط
connexions	ارتباط
communication	ارتباط
link	ارتباط
coherency	ارتباط
correspondency	ارتباط
communicating	ارتباط
correlation	ارتباط
liaison	ارتباط
liaisons	ارتباط
rapport	ارتباط
concernment	ارتباط
relationship	ارتباط
intercommunication	ارتباط
relation	ارتباط
coherence	ارتباط
hookup	ارتباط
correspondences	ارتباط
enchainment	ارتباط
ligature	خط ارتباط
relationships	ارتباط
connection	ارتباط
correlation	ارتباط داشتن
agency of communications	منبع ارتباط
asynchronous commuinication	ارتباط ناهمزمان
communicated	ارتباط گرفتن
arithmetic relation	ارتباط محاسباتی
synchronous communication	ارتباط همزمان
inaccessibility	ارتباط ناپذیری
communicate	ارتباط گرفتن
intercoms	ارتباط داخلی
intercom	ارتباط داخلی
communicates	ارتباط گرفتن
association coefficient	ضریب ارتباط
relational	ارتباط شرح
put through	ارتباط پیداکردن
one sided communication	ارتباط یکسویه
mitwelt	ارتباط با همنوع
mass communication	ارتباط جمعی
logout	قطع ارتباط
login	قطع ارتباط
logging off	قطع ارتباط
logging in	برقراری ارتباط
log out	قطع ارتباط
relevancy	ربط ارتباط
selective signalling	ارتباط مخصوص
wire communication	ارتباط با سیم
visual communication	ارتباط بصری
trunk line cable	کابل ارتباط
telephone communication	ارتباط تلفنی
telecommunication	ارتباط دوربرد
signal communications	ارتباط و مخابرات
log on	برقراری ارتباط
log off	قطع ارتباط
log in	برقراری ارتباط
cryptocommunication	ارتباط رمز
conversational interaction	ارتباط محاورهای
connexion	ارتباط اتصال
communication theory	نظریه ارتباط
communication network	شبکه ارتباط
communicable	قابل ارتباط
communicability	ارتباط پذیری
communicability	قابلیت ارتباط
background communication	ارتباط پس زمینه
data communication	ارتباط دادهای
data communication	ارتباط داده ها
inverse relationship	ارتباط معکوس
intercommunion	ارتباط مشترک
intercommunication	ارتباط داخلی
extraneousness	عدم ارتباط
extraneity	عدم ارتباط
disjointedness	عدم ارتباط
disconnection	قطع ارتباط
disconnectedly	بدون ارتباط
disaffiliation	عدم ارتباط
direct relationship	ارتباط مستقیم
attachment plug	دوشاخه ارتباط
connects	ارتباط رخها
tie in	ارتباط دادن
tie in	وسیله ارتباط
tie-in	ارتباط دادن
tie-in	وسیله ارتباط
communications	ارتباط و مخابرات
tie-ins	وسیله ارتباط
connect	ارتباط رخها
wires	ارتباط باسیم
wire	ارتباط باسیم
tie-ins	ارتباط دادن
relevance	ربط ارتباط
bond	ارتباط چسب
inaccessible	ارتباط ناپذیر
telecommunications	ارتباط تلگرافی
telecommunications	ارتباط از دور
communication	ارتباط و مخابرات
juxtaposition	ارتباط اجباری
association	پیوند ارتباط
associations	پیوند ارتباط
liaises	ارتباط پیدا کردن
combat liaison	ربط و ارتباط رزمی
liaising	ارتباط پیدا کردن
piezoelectric	ارتباط در بعضی موادکریستالی
interlocking	بهم ارتباط داشتن
interlocks	بهم ارتباط داشتن
tele communication	ارتباط دور برد
liaised	ارتباط پیدا کردن
liaise	ارتباط پیدا کردن
interlocked	بهم ارتباط داشتن
backgrounds	فعالیت ارتباط دادهای
background	فعالیت ارتباط دادهای
interlock	بهم ارتباط داشتن
cryptocommunication	ارتباط ومخابرات رمزی
communication network	شبکه ارتباط و مخابرات
correlation	ارتباط همبسته کردن
landing signal officer	افسر ارتباط فرود
disconnect	قط ع ارتباط بین دو وسیله
disconnecting	قط ع ارتباط بین دو وسیله
linkages	اتصال وسیله ارتباط
disconnects	قط ع ارتباط بین دو وسیله
disrelation	عدم ارتباط بی ارتباطی
inconsequence	فقدان ارتباط منطقی
linkage	اتصال وسیله ارتباط
telepathy	ارتباط افکار با یکدیگر
mass media	وسایل ارتباط جمعی
incommunicado	بدون وسایل ارتباط
pecking order <idiom>	راه ارتباط بایکدیگر
communicate	ارتباط برقرار کردن
interactive	که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
dealing	مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
primary	خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
twin sideband	ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
wigway	ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
journal	گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
electronic security	رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
journals	گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
extrajudicial	بدون ارتباط به موضوع دعوی
equipotential bonding conductor connection	ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
synesis	ارتباط مفاهیم ربط معانی
wigwag	ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
groups	کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
communicate	مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
communicates	مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
group	کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
logging-on	برقراری ارتباط [رایانه شناسی]
communicated	مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
relevant	آنچه ارتباط مهمی دارد
coherent	دارای ارتباط یا نتیجه منطقی
control line	ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
dialog	ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
pull up	اتصال یا برقراری ارتباط با یک سطح ولتاژ
open system interconnection reference	مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
communication deception	گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
docking	ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
telecommuting	ارتباط برقرار کردن راه دور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com