Dictiornary-Farsi | groups | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 43 (1 milliseconds)

English	Persian
groups	دسته
groups	گروه
groups	انجمن
groups	جمعیت گروه بندی کردن
groups	دسته دسته کردن
groups	جمع شدن
groups	گروه رزمی
groups	ناوگروه
groups	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups	دسته بندی کردن
groups	طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups	حزب
groups	شیعه
groups	کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
groups	نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
groups	مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
groups	جمع کردن چندین وسیله با هم
groups	مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
groups	کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
groups	مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
groups	جمع اوری چندین چیز با هم
groups	دسته دسته


Other Matches

In groups. In batches.	دسته دسته ( گروه گروه )
delivery groups	مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
enentiotopic groups	گروههای اناتیتوتوپیک
matched groups	گروههای همتا
matched groups	گروههای جور
delivery groups	گروه معروف پیام
to form into groups	گروه بندی کردن
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
to form into groups	دسته بندی کردن
commodity groups	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
pressure groups	گروه فشار
age groups	گروه سالخور
age groups	گروه سنی
interest groups	گروههای ذینفع
blood groups	گروه خونی
blood groups	تعیین کردن
blood groups	گروه خون
peer groups	گروه همسالان
vested interest groups	گروههای همسود
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
directive effect of functional groups	اثر جهت دهندگی گروههای عاملی