Dictiornary-Farsi | ارزش مقیاسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
scale value	ارزش مقیاسی


Other Matches

two scale	دو مقیاسی
commensurability	هم مقیاسی
binary scale	مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
track per inch	مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
y scale	در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
elasticity of factor substitution	کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
values	ارزش
value	ارزش
regardant	با ارزش
cost	ارزش
worm eaten	بی ارزش
worthiness	ارزش
picayune	بی ارزش
picayubnish	بی ارزش
shotten	بی ارزش
worthless	بی ارزش
unvalued	بی ارزش
trivalency	سه ارزش
trivalence	سه ارزش
brummagem	کم ارزش
brummagem	بی ارزش
valuing	ارزش
big ticket	با ارزش
low grade	کم ارزش
rubbish	بی ارزش
low level	کم ارزش
good for nothing	بی ارزش
market value	ارزش
treasure	با ارزش
valueless	بی ارزش
raffish	بی ارزش
punk	بی ارزش
price	ارزش
worth	ارزش
worth	با ارزش
rewarding	پر ارزش
fustian	بی ارزش
avail	ارزش
small change	کم ارزش
naught	بی ارزش
no par	بی ارزش
prices	ارزش
punks	بی ارزش
junky	بی ارزش
code value	ارزش رمز
capitalized value	ارزش سرمایهای
caloric value	ارزش گرمایی
loss of value	افت ارزش
net net worth	ارزش خالص
commercial value	ارزش تجارتی
net value	ارزش خالص
net price	ارزش خالص
limiting value	ارزش نهایی
loan value	ارزش استقراض
salavage value	ارزش اسقاطی
logical value	ارزش منطقی
cost account	ذکر ارزش
scrap value	ارزش اسقاطی
salvage value	ارزش بازیافتنی
net worth	ارزش خالص
capital value	ارزش فعلی
call by value	فراخوانی با ارزش
market value	ارزش بازاری
meed	پاداش ارزش
surplus value	ارزش اضافی
monetary value	ارزش پولی
surrender value	ارزش بازخرید
book value	ارزش دفتری
survival value	ارزش بقا
theory of value	نظریه ارزش
value theory	نظریه ارزش
manufacture cost	ارزش ساخت
call price	ارزش اسمی
capital value	ارزش سرمایهای
capital value	ارزش سرمایه
store of value	منبع ارزش
subjective value	ارزش ذهنی
loan value	ارزش وام
maintenance cost	ارزش نگهداری
man friday	کمک با ارزش
cost finding	ارزش یابی
economic value	ارزش اقتصادی
present value	ارزش فعلی
disvalue	بی ارزش کردن
differential cost	ارزش نهایی
diagnostic value	ارزش تشخیصی
par value	ارزش اسمی
present worth	ارزش حال
gross value	ارزش ناخالص
present worth	ارزش فعلی
end value	ارزش انتهایی
present value	ارزش حال
face value	ارزش صوری
face value	ارزش اسمی
expected value	ارزش منتظره
exchange value	ارزش مبادلهای
exchange value	ارزش مبادله
final value	ارزش نهایی
penny worth	ارزش یک پنی
paradox of value	تناقض ارزش
place value	ارزش مکانی
equity capital	ارزش ویژه
prime cost	ارزش اولیه
production cost	ارزش ساخت
numerical value	ارزش عددی
increase in value	افزایش ارزش
influence value	ارزش تاثیر
nominal value	ارزش اسمی
calorific value	ارزش گرمایی
heating value	ارزش گرمایی
intrinsic value	ارزش ذاتی
it is of little worth	کم ارزش است
objective value	ارزش عینی
quantitative value	ارزش کمی
decrease in value	کاهش ارزش
declared value	ارزش افهارشده
objective value	ارزش واقعی
heat of combustion	ارزش گرمایی
quantitative value	ارزش مقداری
real value	ارزش واقعی
heat value	ارزش گرمایی
rental value	ارزش اجارهای
critical value	ارزش بحرانی
coupling valve	ارزش اتصال
downgrades	کم ارزش کردن
nothing	بی ارزش ابدا
haws	چیز بی ارزش
hawing	چیز بی ارزش
hawed	چیز بی ارزش
indexation	ارزش ترازی
debunks	کم ارزش کردن
debunking	کم ارزش کردن
debunked	کم ارزش کردن
debunk	کم ارزش کردن
cheap	کم ارزش پست
cheaper	کم ارزش پست
downgraded	کم ارزش کردن
downgrade	کم ارزش کردن
base rates	ارزش اولیه
base rate	ارزش اولیه
value in use	ارزش استعمال
value of assets	ارزش دارائی ها
value of money	ارزش پول
waff	نظر بی ارزش
cheapest	کم ارزش پست
belittling	کم ارزش کردن
belittles	کم ارزش کردن
depreciation	کم ارزش شمردن
valence	توان ارزش
rubbish	چیزپست و بی ارزش
heritage asset	میراث با ارزش
kitsch	هنر بی ارزش
present value	ارزش فعلی
esteem	رعایت ارزش
belittled	کم ارزش کردن
belittle	کم ارزش کردن
junk	کهنه و کم ارزش
premium	اضافه ارزش
premiums	اضافه ارزش
wear thin <idiom>	بی ارزش شدن
downgrading	کم ارزش کردن
absolute volue	ارزش مطلق
use by value	استفاده با ارزش
use value	ارزش استفاده
haw	چیز بی ارزش
absolute value	ارزش مطلق
forfeiture	تنزل ارزش
use value	ارزش استعمال
added value	ارزش افزوده
undervaluation	کم ارزش گذاری
truth value	ارزش درستی
threshold value	ارزش استانهای
belittlement	کم ارزش سازی
tinker's dam	چیزبی ارزش
tinker's damn	چیزبی ارزش
axiology	ارزش شناسی
axiology	علم ارزش ها
average value	ارزش میانگین
auxiliary value	ارزش کومکی
valorization	تعیین ارزش
valuably	بطور با ارزش
value as security	ارزش تضمین
value date	تاریخ ارزش
value for money	ارزش پول
value in exchange	ارزش مبادله