English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
sales figure ارقام فروش
Other Matches
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
data ارقام
numerics ارقام
statistics ارقام
Roman numerals ارقام رومی
raw data ارقام خام
aggregate ارقام کلی
aggregates ارقام کلی
figures shift مبدله ارقام
the above figures ارقام بالا
check digits ارقام تست
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
equivalent binary digits ارقام دودویی هم ارز
sequence مجموعهای از ارقام دودویی
sequences مجموعهای از ارقام دودویی
digit محل ارقام در عدد
decimal digit ارقام دستگاه دهدهی
digit span test ازمون فراخنای ارقام
documented plan figures ارقام مستند برنامه
digits محل ارقام در عدد
precision تعداد ارقام یک عدد
significant digits ارقام معنی دار
manipulation ارقام راجابجا کردن
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
notations نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
item تعداد حروف و ارقام در داده
items تعداد حروف و ارقام در داده
bytes گروهی از بیتها یا ارقام باینری
byte گروهی از بیتها یا ارقام باینری
notation نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
tick نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
naturals نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
natural نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
ticked نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
stat [on something] ارقام [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
check book کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
ticks نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
normalization تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
notation سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
notations سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
furrier خز فروش پوست فروش
furriers خز فروش پوست فروش
bcd نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
erase قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
check sum جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
erased قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erases قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
texts فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
scalogram نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
scallywag نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
text فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
filed به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
personal ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
packs ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
pack ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
partial carry فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
binary coded decimal سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
fixed point notation = نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
oligopoly انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
truncated انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncate انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
zero compression روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
economic aggregates مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
iceman یخ فروش
turnover کل فروش
sells فروش
sales فروش
vendition فروش
selling فروش
sell فروش
taverner می فروش
turnover فروش
retailer تک فروش
marketing فروش
sale فروش
offtake فروش
linen draper کتان فروش
news vendor روزنامه فروش
fripperer کهنه فروش
lumberer الوار فروش
lumberman تیر فروش
pedagogical علم فروش
fripper کهنه فروش
booking clerk بلیط فروش
boneman کهنه فروش
killcalf گوشت فروش
buying and selling خرید و فروش
fruiterer میوه فروش
jeweler گوهر فروش
cheese monger پنیر فروش
milk man شیر فروش
cash sale فروش نقدی
drover گله فروش
bowyer کمان فروش
merchantable قابل فروش
mercer پارچه فروش
oligopoly انحصار فروش
chandler شمع فروش
meatman گوشت فروش
money off offer فروش با تخفیف
cash on delivery فروش نقدی
nundination خرید و فروش
mealmen ارد فروش
mealman ارد فروش
mass market product محصول پر فروش
oilman روغن فروش
lumberman الوار فروش
cattleman گاو فروش
bucko خود فروش
lumberer تیر فروش
iron monger اهن فروش
credit sale فروش نسیه
deed of sale سند فروش
corn d. غله فروش
corn chandler غله فروش
direct selling فروش مستقیم
corn chandler گندم فروش
drysalter کالباس فروش
duffre دست فروش
contract of sales قرارداد فروش
contract of sale قرارداد فروش
cornfactor غله فروش
coster سبزی فروش
costermonger میوه فروش
credit sale فروش غیرنقدی
credit system فروش اعتباری
crier دست فروش
cutler کارد فروش
d. in second hand goods دست فروش
dead market بازار کم فروش
clothier لباس فروش
euphuist فصاحت فروش
excise taxes مالیات بر فروش
forward sale پیش فروش
forward sales فروش سلف
forward sales پیش فروش
cheesemonger پنیر فروش
haught جاه فروش
herbist گیاه فروش
herborist گیاه فروش
hosier جوراب فروش
credit sale فروش قسطی
chemic دارو فروش
fellmonger پوست فروش
clothier پوشاک فروش
fellmonger پوستین فروش
fish fag زن ماهی فروش
flesher گوشت فروش
fleshmonger گوشت فروش
cloth merchant پارچه فروش
forced sale فروش قانونی
forced sale فروش اجباری
hucksterer خرده فروش
wood pavement چوب فروش
antique dealer عتیقه فروش
foreclosure فروش گرویی
sales and marketing [marketing] فروش و بازاریابی
BS صورت فروش
paper boy روزنامه فروش
paper boys روزنامه فروش
salespeople متصدی فروش
salesperson متصدی فروش
salespersons متصدی فروش
sales فروش [اقتصاد]
turnover [British English] فروش [اقتصاد]
sales {pl} مقدار فروش
turn-over مقدار فروش
turnover مقدار فروش
volume of sales مقدار فروش
sales {pl} حجم فروش
turn-over حجم فروش
turnover حجم فروش
newspaperman روزنامه فروش
salesroom محل فروش
volume of sales حجم فروش
peltmonger پوست فروش
sale on a large scale فروش زیاد
sale or return فروش یا عودت
sale or return فروش یااعاده
sale price قیمت فروش
sale quota سهمیه فروش
sale tax مالیات بر فروش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com