English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (3 milliseconds)
English Persian
aggregates جمع امده
aggregates جمع شده
aggregates متراکم متراکم ساختن
aggregates بهم پیوسته
aggregates انبوه توده
aggregates تراکم
aggregates جمع
aggregates مجموع جمع کردن
aggregates جمع شدن
aggregates توده کردن
aggregates ارقام کلی
aggregates مجموعه
aggregates انبوهه
aggregates توده
aggregates مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates مصالح دانهای
aggregates مصالح دانه بندی
aggregates کلوخه مصالح سنگی
aggregates انبوه سنگدانه
aggregates کل
aggregates دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregates ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregates کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregates تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates مجموعهای از اشیا داده
Other Matches
economic aggregates مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com