English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
clock skew اریب زمان سنجی
Other Matches
timing زمان سنجی
horlogic وابسته به زمان سنجی
clock frequency بسامد زمان سنجی
clock generator مولد زمان سنجی
clock stagger رتبه زمان سنجی
clock interrupt وقفه زمان سنجی
clock pulse تپش زمان سنجی
clock signal علامت زمان سنجی
clock track شیار زمان سنجی
clock rate نرخ زمان سنجی
clock تپش زمان سنجی ساعت
clocks تپش زمان سنجی ساعت
click زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicks زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicked زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
line haul زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
biased اریب
slanted کج اریب
oblique اریب
skewed اریب
diagonal اریب
skews اریب
bevel اریب
biases اریب
bias اریب
slants کج اریب
slant کج اریب
loxodrome خط اریب
skewing اریب
skew اریب
betwixt edge یخ اریب
sidled اریب
sidle اریب
sidles اریب
transverse اریب
circuit روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
wry اریب شدن
skewing اریب دار
slopewise اریب وار
skewing اریب گذاردن
skews اریب دار
slanting اریب سرازیر
skew weir سرریز اریب
skew throat گلوی اریب
skew ailcron شهپر اریب
slap pass پاس اریب
crosscut اریب بریدن
slantingly از راه اریب
plaiting اریب بافی
tent stitch کوک اریب
askew چپ چپ اریب وار
kitty corner مورب اریب
thwartwise بطور اریب
wryly اریب شدن
to out bias اریب بریدن
betwixt edge اریب کردن
off plmb اریب ناراست
out of plumb اریب ناراست
bevel سطح اریب
bevel :اریب کردن
cant رویه اریب
oblique section برش اریب
sidelong بطور اریب
at an overthwart بطور اریب
skew اریب دار
to an overthwart بطور اریب
skews اریب گذاردن
oblique section مقطع اریب
skew اریب گذاردن
deskew اریب زدایی کردن
broadside لیزخوردن اریب در سر پیچ
biased آنچه اریب دارد
slants سطح اریب شیب
biteuro chagi ضربه پا بطرف اریب
thwartwise بطور متقاطع اریب
bevel sawing اره کاری اریب
oblique cone مخروط اریب [ریاضی]
broadsides لیزخوردن اریب در سر پیچ
cornerways بطور اریب مورب
slanted سطح اریب شیب
cross-springer [دنده اریب در طاق]
slant سطح اریب شیب
drop-point slating سنگ شیروانی اریب
inclined barrel arch [طاق گهواره ای اریب]
cornerwise بطور اریب مورب
scissor junction چهارراه کج همبر اریب
hagioscope [گشادگی اریب در دیوار کلیسا]
crosshatch بطور اریب سایه زدن
bevel اریب وار بریدن یاتراشیدن
edges اریب وار پیش رفتن
obliquely بشکل اریب بطور مورب
croddhatching بطور اریب سایه زدن
edge اریب وار پیش رفتن
odorimetry بو سنجی
contrast هم سنجی
contrasting هم سنجی
contrasted هم سنجی
contrasts هم سنجی
iodometry ید سنجی
base circle هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
have an angle بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
turbidimetric analysis کدری سنجی
performance appraisal عملکرد سنجی
olfactometry بویایی سنجی
audiometry شنوایی سنجی
potentiometry پتانسیل سنجی
optometry دید سنجی
bathymetry عمق سنجی
hygrometry رطوبت سنجی
turbidimetry کدری سنجی
turbidimetry زلال سنجی
biometrics زیست سنجی
polarimetry قطبش سنجی
pluviometry باران سنجی
biometry زیست سنجی
optical pyrometry تف سنجی نوری
bolometri تابش سنجی
diffractometry پراش سنجی
urinalysis پیشاب سنجی
hydrometry ابگونه سنجی
psychometrics روان سنجی
volumetric pipet پی پت حجم سنجی
planimetry پهنه سنجی
piezometry فشار سنجی
bathymetric contour خط عمق سنجی
quantitation چندی سنجی
interfrometry تداخل سنجی
alka;imetry قلیا سنجی
telemetry مسافت سنجی
actinometry پرتو سنجی
ebulliometry غلیان سنجی
tachometry سرعت سنجی
acetimetry سرکه سنجی
iodimetry یدی سنجی
spirometry تنفس سنجی
sociometry گروه سنجی
sociometry جامعه سنجی
seismometry زلزله سنجی
salinometry نمک سنجی
telemetry دور سنجی
barometric ارتفاع سنجی
psychometrics هوش سنجی
psychometry روان سنجی
argentometry نقره سنجی
anthropometry اندام سنجی
anthropometry مردم سنجی
acoumetry شنوایی سنجی
radioscopy تشعشع سنجی
econometrics اقتصاد سنجی
motion study تحرک سنجی
optometry بینایی سنجی
sociometric technique فن گروه سنجی
densitometry چگالی سنجی
craniometry جمجمه سنجی
coulometry کولن سنجی
electrometry برق سنجی
colorimetry رنگ سنجی
geodesy زمین سنجی
oscillometry نوسان سنجی
cost unit واحدهزینه سنجی
crymetry انجماد سنجی
feasibility study امکان سنجی
goniometry زاویه سنجی
crossbars ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
crossbar ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
access time کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals زمان حضور زمان رسیدن
seek time زمان جستجو زمان طلب
present زمان حاضر زمان حال
presented زمان حاضر زمان حال
presents زمان حاضر زمان حال
presenting زمان حاضر زمان حال
arrival زمان حضور زمان رسیدن
response time زمان جواب زمان پاسخگویی
cryoscopic وابسته به انجماد سنجی
pullover gaging کالیبر سنجی کردن
pressure taping انشعاب فشار سنجی
goniometrical وابسته به زاویه سنجی
polariscopic قطب سنجی نور
clinometric وابسته به شیب سنجی
volumetric flask بالن حجم سنجی
gravimetric وابسته به ثقل سنجی
horology فن وهنر وقت سنجی
optometric service قسمت بینایی سنجی
anthropometry انسان سنجی جسمانی
human biometric زیست سنجی انسانی
bolometric magnitude قدر تابش سنجی
conductometric titration تیتراسیون رسانایی سنجی
gravimetrical وابسته به ثقل سنجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com