English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (1 milliseconds)
English Persian
edges : کنار
edges لبه
edges نبش
edges کناره تیزی
edges برندگی
edges : دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edges کم کم پیش رفتن
edges اریب وار پیش رفتن
edges پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
edges لبه اسکی حاشیه صفحه شطرنج
edges لبه دار کردن
edges یال لبه
edges کناره
edges دوره
edges تیزی
edges کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edges به کار می رود
edges اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edges تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edges فرایند یا مداری که با تغییر سطح
edges سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود
edges طرف یک شی مسط ح یا سیگنال یا باس ساعت
Other Matches
raise edges لبههای برامده
knife-edges لبه کارد
knife-edges لبه تیغ
knife-edges لبه چاقو
knife-edges تیغه در
knife-edges لبه تیز هرچیزی
blade with two bevelled edges تیغهبادولبهمایل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com