Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
apogean
از زمین بالا امده
Other Matches
nook
قطعه زمین پیش امده برامدگی
extensive cultivation
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
beanpole
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpoles
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
incoming
امده
who came?
کی امده
who came?
که امده
ridgy
بر امده
gibbous
بر امده
fordone
از پا در امده
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
projective
جلو امده
getting
بدست امده
exserted
بیرون امده
jambs
تیربیرون امده
jamb
تیربیرون امده
saleint
بیرون امده
peregrin or rine
از خارجه امده
prognathic
پیش امده
unbred
بدببار امده
aggregates
جمع امده
red hot
تاب امده
enthetic
ازبیرون امده
protrudent
جلو امده
exopathic
ازبیرون امده
new come
تازه امده
saleintiant
بیرون امده
in-
:رسیده امده
exserted
پیش امده
in
:رسیده امده
prognathous
پیش امده
protrusile
جلو امده
protrusive
جلو امده
aggregate
جمع امده
red-hot
تاب امده
jutting
پیش امده
impassionate
به جنبش امده
overdue
دیر امده
worker
ازکار در امده
get
بدست امده
left over
زیاد امده
overshot
پیش امده
landed
فرود امده
leavened bread
نان ور امده
protractive
جلو امده
underhung
پیش امده
gets
بدست امده
worked up
ازکار در امده
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
inchoate
تازه بوجود امده
bay windows
پنجره پیش امده
bay window
پنجره پیش امده
take steps
اقدامات بعمل امده
unhandy
مشکل بدست امده
twinborn
دوقلو بدنیا امده
projecting jaw
ارواره پیش امده
born in the purple
در نازونعمت بدنیا امده
ecstatically
بوجد امده نشئهای
ecstatic
بوجد امده نشئهای
neoteric
تازه بدنیا امده
beetle brow
پیشانی پیش امده
you might have come
باید امده باشید
peregrine
ازخارجه امده مسافر
self born
از خود بوجود امده
petiolar
از برگدم بیرون امده
cantilever
تیر پیش امده
to t. to account
زیر account امده است
his stomach sticks out
شکمش پیش امده است
visors
لبه پیش امده کلاه
visor
لبه پیش امده کلاه
ramus
قسمت بر امده واطاله یافته
to run short
زیر short امده است
lug
هر عضو جلو امده چیزی
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
lugged
هر عضو جلو امده چیزی
rimrock
لبه بر امده صخره مزبور
flange
لبه بیرون امده چرخ
flanges
لبه بیرون امده چرخ
lugs
هر عضو جلو امده چیزی
air landed
فرود امده از راه هوا
hardly earned money
پول سخت بدست امده
bucktooth
دندان گراز یا پیش امده
bow window
پنجره پیش امده کمانی
bow windows
پنجره پیش امده کمانی
venose
دارای رگهای متعددوبر امده
extrusive
اخراج کننده بیرون امده
prognathic
دارای ارواره پیش امده
vizor
لبه پیش امده کلاه
prognathous
دارای ارواره پیش امده
instances have occurred that
مواردی پیش امده است
lugging
هر عضو جلو امده چیزی
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
whyŠthere is the answer
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
ventricous
بادکرده دارای شکم پیش امده
ill gotten
با وسایل غیر مشروع بدست امده
the bird took its perch
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
biologic
بدست امده اززیست شناسی عملی
forestage
قسمت جلو امده صحنه نمایش
oversailing of facade
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
kid glove
ازلای زرق وبرق بیرون امده
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
lyophiled
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
dormer
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
industrial wealth
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
it is of doubtful proveance
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
lyophil
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
ribby
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
round-shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
post edit
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
bay windows
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
grilse
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
officinal names of drugs
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
brown major
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
rimrock
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
straight arm
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
soever
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
catches
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
yardage
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
matriculated students
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
odontolite
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
escarpments
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpment
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
apomict
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pandects
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
lobes
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampire
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
margin productivity
نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
wind aided
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
pull up
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
stillborn
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
ventricos
بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
stillbirths
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
flanges
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
flange
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
brown minor
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
hematogenous
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
protrusile
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com