Dictiornary-Farsi | از پرده برون افتادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
to reveal itself	از پرده برون افتادن


Other Matches

to draw the c. forth	پرده افتادن
membranaceous	دارای غشاء پرده پرده غشایی
to fall on ones knees	بیرون افتادن بلابه افتادن
tone and semitone	پرده ونیم پرده
tringle	چوب پرده میل پرده چوب دیرک
outsides	برون
outhaul line	برون کش
exogenous	برون زا
outside	برون
outcrop	برون زد
without	برون
extrados	برون سو
outputs	برون ده
outcrops	برون زد
output	برون ده
extrafusal	برون دوکی
objectivism	برون گرایی
accommodations	برون سازی
copper extraction	برون کشیدن مس
extracyclic	برون حلقهای
accommodation	برون سازی
physiognomy	برون چهر
physiognomies	برون چهر
extrajection	برون اندازی
extraterritorial	برون مرزی
discharge	برون ریزی
discharges	برون ریزی
extroversion	برون گرایی
objectives	برون ذات
objective	برون ذات
exvia	برون زیست
acting out	برون ریزی
exudation	برون نشست
extratensive	برون نگر
off line	برون خطی
effusions	برون ریزی
extraterritoriality	برون مرزی
offline	برون خطی
outsight	برون بینی
superficial degradation	برون تباهی
oversea	برون مرزی
effusions	برون تراوی
effusion	برون تراوی
effusion	برون ریزی
outputs	برون داد
self contained	برون بی نیاز
extrovert	برون گرای
extroverts	برون گرای
output	برون داد
suburb	برون شهر
suburban	برون شهری
pericardium	برون شامه دل
outlier	برون هشته
outer directed	برون وابسته
immigration	برون کوچی
extrapolations	برون یابی
extrapolation	برون یابی
eccentricities	برون مرکزی
eccentricity	برون مرکزی
out group	برون گروه
evacuation	برون بری
the out ward eye	چشم برون
evacuation	برون ریزی
exogenous	برون زاد
exogen	گیاه برون رو
exocrine	برون تراو
ectoparasite	انگل برون زی
exogamy	برون پیوندی
egest	برون کردن
exocathection	برون پردازی
exogenous	برون روینده
exogamy	برون همسری
effuent	برون ریز
exogenous variable	متغیر برون زا
ectorderm	برون پوست
drive!	برون! [با ماشین]
exopsychic	برون روانی
externality	برون بودگی
exteroceptive	برون تنی
exterritorial	برون مرزی
emigration	برون کوچی
epithelium	برون پوش
purges	برون ریزی
purged	برون ریزی
purge	برون ریزی
out flow	برون ریز
extragalactic	برون کهکشانی
outward looking policy	سیاست برون نگر
out of line coding	کدگذاری برون خطی
extrapolating	برون یابی کردن
supinator muscle	عضله برون گردان
extrapolate	برون یابی کردن
outbreeding	برون زاد اوری
extrapolated	برون یابی کردن
extrapolates	برون یابی کردن
State Department	وزارت برون مرز
high seas	ابهای برون مرزی
exocrine gland	غده برون ریز
exosomatic method	روش برون تنی
off line storage	حافظه برون خطی
pericardial	وابسته به برون شامه دل
extraspectral hue	فام برون طیفی
extrapyramidal system	دستگاه برون هرمی
off line operation	عملکرد برون خطی
extragalactic nebula	ابری برون کهکشانی
peritoneum	برون شامه روده ها
exterritoriality	حقوق برون مرزی
pericardiac	وابسته به برون شامه دل
epicarp	پوست میوه برون بر
output	برون گذاشت برونگذار
outputs	برون گذاشت برونگذار
exogamy	برون زاد اوری
ectoplasm	اکتوپلاسم برون مایه
extragalactic nebula	سحابی برون کهکشانی
offset distance	فاصله برون محوری
extraterritoriality	حقوق برون مرزی
offline storage	انباره برون خطی
offline operation	عمل برون خطی
discharge of affect	برون ریزی هیجانی
with out book	برون سند کتابی ازبر
off page connector	اتصال دهنده برون صفحهای
extrapyramidal motor system	دستگاه حرکتی برون هرمی
exudate	ترشح التهابی برون نشست
external rectus	عضله مستقیم برون چشمی
extrinsic eye muscles	عضلات برون چرخشی چشم
pericarditis	اماس برون شامه قلب
basset	نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
to let out	اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
overseas	ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
exogamous	وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
oversea command	یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
differentiating cicuit	مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
ectoplasm	طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
pecten	پرده
patagium	پرده
curtains	پرده
outspokenly	بی پرده
velum	پرده
backstage	در پس پرده
hangings	پرده
unreserved	بی پرده
tympanon	پرده
mantles	پرده
tympan	پرده
mantle	پرده
plain spoken	بی پرده
at the rear of the stage <adj.> <adv.>	در پس پرده
blunted	بی پرده
blunter	بی پرده
bluntest	بی پرده
blunting	بی پرده
blunts	بی پرده
veil	پرده
blunt	بی پرده
veils	پرده
paintings	پرده
painting	پرده
straight out	بی پرده
straightforwardly	بی پرده
palls	پرده
palled	پرده
pall	پرده
purdah	پرده
screened	پرده
palling	پرده
diaphragm	پرده
door curtain	پرده
diaphragms	پرده
blinds	پرده
straight	بی پرده
uninhibited	بی پرده
vane	پرده
vanes	پرده
free spoken	بی پرده
fin footed	پرده پا
smokescreen	پرده
screening, screenings	پرده
blinded	پرده
straighter	بی پرده
straightest	بی پرده
pert	بی پرده
franked	بی پرده
membrane	پرده
screen	پرده
franking	بی پرده
franker	بی پرده
bluntly	بی پرده
membranes	پرده
franks	بی پرده
door curtain	پرده در
straightforward	بی پرده
frankest	بی پرده
screens	پرده
blind	پرده
frank	بی پرده
window shade	پرده
retards	پس افتادن
tumble	افتادن
founder	از پا افتادن
foundered	از پا افتادن