English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
satrap استاندار قدیم ایران
Other Matches
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
Senneh سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Pope, Arthur Upham آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
sole a for iran تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
khamseh خمسه [در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Governors General استاندار
tetrarch استاندار
exarch استاندار
nomarch استاندار
Governor Generals استاندار
Governor General استاندار
general governor استاندار
ethnarch حاکم استاندار
governor والی حکمران استاندار
european committee for standardization کمیته اروپایی استاندار
governors والی حکمران استاندار
dual استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
persia ایران
Iran ایران
of iranian nationality تابع ایران
the iranian nation ملت ایران
all iran همه ایران
on the west of iran در باختر ایران
iranian اهل ایران
oil from iran نفت ایران
iranian وابسته به ایران
The Iranian currency. پول رایچ ایران
rial واحد پول ایران
iranian physical society انجمن فیزیک ایران
iranian mathematical sociaty انجمن ریاضیات ایران
PETAG شرکت فرش ایران
in iranian territory در خاک [سرزمین] ایران
avestan زبان باستانی ایران
He reanimated the Iranian agriculture. کشاورزی ایران رازنده کرد
For example ( instance ) , lets take Iran . مثلا" فرضا" همین ایران
iranian state railways راه اهن دولتی ایران
iran u.s. claims tribunal دیوان دعاوی ایران و امریکا
He was deported from Iran. اورااز ایران اخراج کردند
A part of Iranian territory. بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
I come from Iran . I am Iranian. من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
Iran Carpet Company شرکت سهامی فرش ایران
journal of the iranian mathematical soci ماهنامه انجمن ریاضی ایران
Irans industry is progressing. صنعت ایران درحال ترقی است
This car is of Iranian make (manufacture). این اتوموبیل ساخت ایران است
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air. من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
Iranian goods are usally solid. جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
Nahavand شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
indo iranian وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
The persian gulf is between Iran and saude Arabia . خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
extend در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
primitive قدیم
of old قدیم
the old world بر قدیم
anciently در قدیم
yore در قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
old world دنیای قدیم
the old testament عهد قدیم
immensurable خیلی قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
ancientry عهد قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
dateless بسیار قدیم
f. times ایام قدیم
Aborigine اهلی قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
the old ways رسوم قدیم
samson قاضی قدیم اسرائیل
earliest مربوط به قدیم عتیق
early مربوط به قدیم عتیق
unites سکه قدیم انگلیسی
unite سکه قدیم انگلیسی
old english زبان انگلیسی قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
samaria سامریه در فلسطین قدیم
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
conservative پیرو سنت قدیم
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
conventionality پیروی از سنت قدیم
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
carthage شهر کارتاژ قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
babylon شهر بابل قدیم
immemorially بطور خیلی قدیم
land grave کنت قدیم المانی
uniting سکه قدیم انگلیسی
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
pony express پست سریع السیر قدیم
ra خدای افتاب مصریان قدیم
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
saker باز شکاری در اروپای قدیم
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
pandect حقوق مدنی روم قدیم
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
doric بسبک معماری قدیم یونان
plebs توده مردم روم قدیم
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
babel شهر و برج قدیم بابل
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
apis گاو مقدس مصریان قدیم
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
deep motif نگاره گوزن و غزال [که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
eisa گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
elam کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
canon low دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
Tekke motife نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
yellow bile مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
double knotting گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
Tahmasb شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
fish design طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.]
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
Gabbeh گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
lawmerchant حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Safavid period دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Cypress design طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com