Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
breastwork
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
Other Matches
guard
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guards
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guarding
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
deck cargo
بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
epaulement
استحکام موقتی جناحی مترس
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
decks
عرشه کشتی
deck
عرشه کشتی
decked
عرشه کشتی
roundhouse
عرشه فوقانی کشتی
scuttlebutt
بشکه اب عرشه کشتی
deckhand
کارگر عرشه کشتی
deckhouse
اتاق روی عرشه کشتی
forecastle
قسمت جلو عرشه کشتی
orlop deck
عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop
عرشه زیرین کشتی جنگی
the deck was a
عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
sun deck
عرشه افتاب گیر کشتی
topmast
دومین دکل کشتی از عرشه
hurricane deck
عرشه سبک فوقانی کشتی
free board
فاصله بین اب و عرشه کشتی
foredeck
قسمت جلو عرشه کشتی
poop deck
عرشه کوچک فوقانی کشتی
weather deck
عرشه بدون سقف کشتی
deck house
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
hull down
از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
shroud
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
holystone
سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
shrouded
طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
prow
کشتی عرشه کشتی
prows
کشتی عرشه کشتی
taffrail
نرده قسمت عقب کشتی
razee
کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
hatch way
روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
wet storage
بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
reserve factor
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
machicolate
سوراخ برج یاسنگر
pickets
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
slump
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps
کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
bunks
تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
bunk
تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
decked
عرشه
decks
عرشه
decks
: عرشه
deck
عرشه
elevated d.
عرشه
deck
: عرشه
baldachin
عرشه
decked
: عرشه
shipboard
عرشه
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
ridge bone
استحکام
consistency
استحکام
rigidity
استحکام
solidification
استحکام
rigidification
استحکام
fortification
استحکام
resistance
استحکام
consistence
استحکام
strength
استحکام
staying power
استحکام
substances
استحکام
backbones
استحکام
substance
استحکام
backbone
استحکام
formidableness
استحکام
strenght
استحکام
fortifications
استحکام
strengths
استحکام
consistent
استحکام
reinforcement
استحکام
solidity
استحکام
instable
بی استحکام
decked
عرشه ناو
deck load
فرفیت عرشه
weather deck
عرشه باز
main stage
عرشه اصلی
deck
عرشه ناو
well deck
عرشه بارگیری
under deck
زیر عرشه
decks
عرشه ناو
topsides
در عرشه در راس
shipboard
عرشه ناو
topside
روی عرشه
on the deck
در روی عرشه
on deck
روی عرشه
flight deck
عرشه پرواز
flight decks
عرشه پرواز
topside
در عرشه در راس
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
coefficient of consolidation
ضریب استحکام
dielectric strength
استحکام دی الکتریک
hot strength
استحکام گرمایی
dielectric strength
استحکام شکست
torsional strength
استحکام پیچشی
granite
سختی استحکام
filler
میله استحکام
fatigue strength
استحکام خستگی
consistence
ثبات استحکام
disruptive strength
استحکام انقطاع
consolidation
استحکام تحکیم
compression strength
استحکام فشاری
tensile strength
استحکام کششی
high temperature strength
استحکام حرارتی
transverse bending strength
استحکام خمشی
buckling strength
استحکام خمشی
fortifiable
قابل استحکام
stability
استحکام مقاومت
gritted
استحکام نخاله
fillers
میله استحکام
formidability
استحکام بزرگی
strength properties
خصوصیات استحکام
knot strength
استحکام گره
gritting
استحکام نخاله
grit
استحکام نخاله
structrual stability
استحکام ساختمانی
impact strength
استحکام ضربهای
impact strength
استحکام برخورد
stability
استواری استحکام
consistency
ثبات استحکام
initial strength
استحکام اولیه
crimping groove
شیار استحکام
cube commpression strenght
استحکام ریشهای
strength ratio
نسبت استحکام
stableness
استواری استحکام
solidification
انجماد استحکام
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
deck pads
پادری عرشه ناو
flight decks
عرشه ناو هواپیمابر
deck
عرشه دار کردن
flight deck
عرشه ناو هواپیمابر
below
قسمت زیر عرشه
deck cargo
بار روی عرشه
deck alert
اماده باش عرشه
main deck
عرشه اصلی ناو
decked
عرشه دار کردن
on the deck
روی عرشه ناو
decks
عرشه دار کردن
gunwale
لبه عرشه ناو
gusset
بست استحکام خرپاها
gussets
بست استحکام خرپاها
ultimate strength
مقاومت یا استحکام نهایی
tracking resistance
استحکام جریان خزشی
torsional rigidity
استحکام در مقابل پیچش
torsional fatigue strength
استحکام فرسودگی پیچشی
artificial aging
افزایش استحکام الومینیوم
high strength steel
فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron
چدن با استحکام عالی
intrinsic fatigue strength
استحکام فرسودگی ذاتی
izod impact strength
استحکام ضربه ایزوتوپ
officer of the deck
افسر نگهبان عرشه ناو
board clamps
بست زنجیرهای عرشه ناو
serigraph
استحکام سنج تار ابریشم
thermostability
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraphy
ازمایش استحکام تار ابریشم
deck alert
حالت اماده باش در روی عرشه
hatches
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatched
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
under hatches
زیر عرشه دوراز نظر مرده
hatch
دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
allering
نرده
pale
نرده
barrier
نرده
paler
نرده
balustrade
نرده
palisad
نرده
rail
نرده
parapets
نرده
guard-rails
نرده
banisters
نرده
zariba
نرده
fencing
نرده
picket lines
خط نرده ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com