Dictiornary-Farsi | استخوان بندی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 244 (3 milliseconds)

English	Persian
structure	استخوان بندی
structures	استخوان بندی
structuring	استخوان بندی
framework	استخوان بندی
frameworks	استخوان بندی
carcases	استخوان بندی
carcass	استخوان بندی
carcasses	استخوان بندی
skeleton	استخوان بندی
skeletons	استخوان بندی
skelton	استخوان بندی
carcse	استخوان بندی
carcass	استخوان بندی


Search result with all words

framework	استخوان بندی قالب چهار دیواری
frameworks	استخوان بندی قالب چهار دیواری
bone	استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned	استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
bones	استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boning	استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
frame	استاتور استخوان بندی
skeletal	وابسته به استخوان بندی
skeletal	مربوط به استخوان بندی
skeleton	استخوان بندی ساختمان
skeletons	استخوان بندی ساختمان
anatomies	ساختمان استخوان بندی
anatomy	ساختمان استخوان بندی
carcase	استخوان بندی اسکلت ساختمان
corallite	استخوان بندی مرجانی
endoskeleton	استخوان بندی درونی حیوان
exo skeleton	استخوان بندی برونی
exoskeleton	استخوان بندی خارجی
force structure	استخوان بندی یکان
polyzoarium	کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
skeletonize	بشکل استخوان بندی دراوردن
skeletonizer	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
structural joints	درزهای استخوان بندی ساختمان
nerve bundle	دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle	دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum	دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle	دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
ankle joint	قوزک [استخوان بندی]
joint of the foot	قوزک [استخوان بندی]
ankle joint	قوزک پا [استخوان بندی]
joint of the foot	قوزک پا [استخوان بندی]
Other Matches

hyprostosis	رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick	شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy	برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis	ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus	استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma	استخوان قوس وجنه استخوان گونه
ischium	استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum	پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle	مهره استخوان- برامدگی استخوان
occiput	استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
evaluation rating	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings	طبقه بندی کردن درجه بندی
rating	طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification	طبقه بندی [درجه بندی] فرش
telescopic	دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin	اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament	طرح بندی صورت بندی
wording	جمله بندی کلمه بندی
classification	طبقه بندی رده بندی
lineaments	طرح بندی صورت بندی
classifications	طبقه بندی رده بندی
downgraded	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade	تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
natchbone	استخوان
bone	استخوان
tarsus	استخوان مچ پا
bones	استخوان
boneless	بی استخوان
ossicle	استخوان چه
fleshy	بی استخوان
jawbone	استخوان فک
jawbones	استخوان فک
boned	استخوان
boning	استخوان
fleshiest	بی استخوان
fleshier	بی استخوان
osteotome	استخوان بر
transparently	نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent	نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
cartilage	نرمه استخوان
barebone	استخوان خالی
ilium	استخوان حرقفی
illium	استخوان حرقفی
parietal	استخوان اهیانه
palating	استخوان کام
incus	استخوان سندانی
bone ache	استخوان درد
fractured	شکستگی استخوان
ostosis	استخوان سازی
baleen	استخوان نهنگ
hyperostosis	برامدگی استخوان
the humeral bone	استخوان بازو
the humeral bone	استخوان عضد
hammers	استخوان چکشی
hammered	استخوان چکشی
hammer	استخوان چکشی
aitch bone	استخوان کفل
ankle bone	استخوان قوزک
anklebone	استخوان قوزک
hyoid bone	استخوان لامی
anvil bone	استخوان سندانی
breast bone	استخوان سینه
innominate bone	استخوان بی نام
osteomalacia	ملاست استخوان
osteitis	اماس استخوان
caries	پوسیدگی استخوان
osteitis	ورم استخوان
osteal	شبیه استخوان
jawbones	استخوان ارواره
jawbone	استخوان ارواره
fracturing	شکستگی استخوان
fractures	شکستگی استخوان
foot bone	خرده استخوان پا
fracture	شکستگی استخوان
kneecaps	استخوان کشگک
osteogenesis	پیدایش استخوان
carpale	استخوان مچ دست
cariosity	پوسیدگی استخوان
osteomalacia	نرمی استخوان
osteoma	ورم استخوان
calcaneum	استخوان پاشنه
frontal bone	استخوان پیشانی
hulking	درشت استخوان
osteology	استخوان شناسی
osteologist	استخوان شناس
osteoid	استخوان وار
cannon bone	استخوان ساق پا
osteography	شرح استخوان ها
osteogenesis	تشکیل استخوان
kneecap	استخوان کشگک
anvils	استخوان سندانی
thigh bone	استخوان ران
cheekbone	استخوان گونه
cheekbones	استخوان گونه
ckeek bone	استخوان گونه
zygomatic bone	استخوان گونه
scapula	استخوان کتف
scapulas	استخوان کتف
scaular	استخوان شانه
ungual bone	استخوان ناخنی
xyster	استخوان تراش
talus	استخوان قاپ
malleus	استخوان چکشی
scalping iron	استخوان تراش
shoulder blades	استخوان شانه
shoulder blade	استخوان شانه
thighbone	استخوان ران
shacklebone	استخوان قاپ
temporal bone	استخوان گیجگاه
tarsometatarsus	استخوان مچ پاواستخوان کف پا
ossification	تشکیل استخوان
humeri	استخوان بازو
humeri	استخوان عضله
humerus	استخوان بازو
humerus	استخوان عضله
humeruses	استخوان بازو
humeruses	استخوان عضله
scroll bone	استخوان فرفرهای
shacklebone	استخوان مچ دست
reckets	نرمی استخوان
rickets	نرمی استخوان استخوان نرمی
raspatory	استخوان ساب
raspatory	استخوان تراش
pith	مخ استخوان اهمیت
pubis	استخوان شرمگاه
femora	استخوان ران
femur	استخوان ران
femurs	استخوان ران
skull and crossbones	جمجمه و دو استخوان
anvil	استخوان سندانی
To set a bone.	استخوان جا انداختن
reckets	استخوان نرمی
reckets	ملاست استخوان
huckle bone	استخوان چاربند
sacrum	استخوان خاجی
huckle bone	استخوان لگن
zygomatic	استخوان گونه
bonemeal	گرد استخوان
bonemeal	استخوان کوبیده
bonemeal	آرد استخوان
hollownes	پوکی استخوان
humeeerus	استخوان بازو
funny bone	استخوان ارنج
funny bones	استخوان ارنج
dislocation	دررفتگی استخوان
humeeerus	استخوان عضد
boney	استخوان دار
ethmoid	استخوان غربالی
spillikin	ریزه استخوان
bony	استخوان دار
bone marrow	مغز استخوان
marrow	مغز استخوان
marrows	مغز استخوان
epiphysis	شاخ استخوان
knucklebone	استخوان قوزک
merrythought	استخوان جناغ
ethmoid	استخوان پرویزنی
shinbone	استخوان قلم پا
blade	استخوان پهن
navicular bone	استخوان زورقی
wishbones	استخوان جناق
stirrup	استخوان رکابی
wishbone	استخوان جناق
exostosis	برامدگی استخوان
patellae	استخوان کشکک
patella	استخوان کشکک
occipital bone	استخوان قمحدوه
metacarpal	استخوان کف دست
dengue	تب استخوان شکن
maxillary bone	استخوان ارواره
stirrup bone ;stirrup bone	استخوان رکابی
orthopedics	جراحی استخوان
malar bone	استخوان گونه
rickety	نرم استخوان
os pubis	استخوان شرمگاه
fish bone	استخوان ماهی
ossific	استخوان ساز
luxation	در رفتگی استخوان
stapes	استخوان رکابی
stirrups	استخوان رکابی
malleolus	استخوان غوزک
kneepan	استخوان کشگک
grades	درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade	درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group	دسته بندی کردن طبقه بندی کردن