English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
torose استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
Other Matches
geomorphology علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
alternate متناوب کردن متناوب بودن
alternated متناوب کردن متناوب بودن
alternates متناوب کردن متناوب بودن
i , i ودارای صدای ای
whipcord پارچه محکم ودارای نخ تابیده
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
langur انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا
signed route جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
estrogen ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
lightwood درخت کاج گرجستانی که چوبش خشک ودارای قیراست وخوب می سوزد
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
english shepherd سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
cylindric استوانهای
cylindrically استوانهای
cylindrical استوانهای
cylinderical استوانهای
shafts میله استوانهای
drum magazine مخزن استوانهای
core sample نمونه استوانهای
drum controller نافم استوانهای
cylindrical armature ارمیچر استوانهای
induction cylinder اهنربای استوانهای
can buoy بویه استوانهای
drum switch جابجاگر استوانهای
drum turret سر رولور استوانهای
drum plotter رسام استوانهای
shaft محور استوانهای
shafts محور استوانهای
crown saw اره استوانهای
cylindrical lens عدسی استوانهای
shaft میله استوانهای
cylinderical fit رابط استوانهای
drum armature ارمیچر استوانهای
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
circular type gates دریچههای نوع استوانهای
drum pump پمپ استوانهای شکل
prill قرص استوانهای شکل
cylindrical faceplate صفحه استوانهای تلویزیون
concrete core نمونه استوانهای بتن
mercator's projection تصویر مرکاتوریا استوانهای
top hat کلاه مردانه استوانهای
single barrel culvert ابگذر استوانهای ساده
top hats کلاه مردانه استوانهای
shaft furnace کوره استوانهای شکل
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
manhole محل دخول استوانهای شکل
manholes محل دخول استوانهای شکل
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
terete استوانهای شکل در برش عرضی
liederkranz پنیر تند ودارای بوی تند
concertinas سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaed سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
cylinderical limit gage دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
concertinaing سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
spools قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spool قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
concertina سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
manubrium سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
mud sill پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
bicylindrical دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
cylinder فشنگ خور استوانهای هفت تیر
cylinders فشنگ خور استوانهای هفت تیر
defacto recognition شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
pin wheel درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
dummy کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
semirigid دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
dummies کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
altern متناوب
continual متناوب
alternating متناوب
spotty متناوب
intermissive متناوب
periodic متناوب
interrupted متناوب
intremittent متناوب
intermittent متناوب
crankpin قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
work interval کار متناوب
spasmodic efforts کوشش متناوب
jerky تشنجی متناوب
gating قطع متناوب
relief interval استراحت متناوب
keying قطع متناوب
intermittent current جریان متناوب
intermittent error خطای متناوب
intermittent reception موجگیری متناوب
intermitter متناوب کننده
interval exercises تمرینهای متناوب
off and on بطور متناوب
periodic duty کار متناوب
differential compaction تراکم متناوب
alternative reinforcement تقویت متناوب
stagger متناوب تردیدداشتن
interchanged متناوب ساختن
peals طنین متناوب
interchange متناوب ساختن
flows حرکت متناوب
flowed حرکت متناوب
flow حرکت متناوب
AC برق متناوب
alternators متناوب ساز
interchanges متناوب ساختن
pealed طنین متناوب
staggering متناوب تردیدداشتن
alternated تعویض متناوب
staggers متناوب تردیدداشتن
alternate تعویض متناوب
alternates تعویض متناوب
intermittently بطور متناوب
interchanging متناوب ساختن
peal طنین متناوب
pealing طنین متناوب
alternating load بار متناوب
alternating quantity کمیت متناوب
alternating perspective نمای متناوب
fluctuating load بار متناوب
alternating field میدان متناوب
alternator متناوب ساز
alternating stress تنش متناوب
alternating copolymer همبسپار متناوب
alternate track شیار متناوب
alternative current جریان متناوب
periodic متناوب پریودیک
alternating arc قوس متناوب
alternating current جریان متناوب
hollow ware چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
intermittent rating کار اسمی متناوب
alternate یک درمیان امدن متناوب
alternates یک درمیان امدن متناوب
alternated یک درمیان امدن متناوب
load reversal دوره بارگذاری متناوب
single phase alternating current جریان متناوب یک فازه
alternators مولد جریان متناوب
alternators دینام جریان متناوب
rectification of an alternating current یکسوکنندگی جریان متناوب
alternator مولد جریان متناوب
power of alternating current توان جریان متناوب
three phase alternating current جریان متناوب سه فازه
alternator دینام جریان متناوب
intermittent rain بارش متناوب باران
magnitude of alternating current دامنه جریان متناوب
alternating stress test ازمایش تنش متناوب
free alternating current جریان متناوب هرز
forced alternating current جریان متناوب فشرده
reciprocating دارای حرکت متناوب
diagonal flow compressor کمپرسور با جریان متناوب
alternating axis of symmerty محور تقارن متناوب
alternating current circuit مدار جریان متناوب
alternating current generator مولد جریان متناوب
alternating current instrument سنجه جریان متناوب
alternating current motor موتور جریان متناوب
variations نوسان متناوب پراکندگی
variation نوسان متناوب پراکندگی
alternating current magnet مغناطیس جریان متناوب
industrial alternating current جریان متناوب صنعتی
implusive discharge تخلیه غیر متناوب
symmetrical alternating quantity کمیت متناوب متقارن نامتوازن
cycled بصورت متناوب فاهر شدن
cycle بصورت متناوب فاهر شدن
synchronous alternator مولد جریان متناوب سنکرون
impedance مقاومت جریان متناوب امپدانس
cycles بصورت متناوب فاهر شدن
magneto bell زنگ اخبار جریان متناوب
multiphase alternating current جریان متناوب چند فازه
high frequency alternating current جریان متناوب فرکانس بالا
welding altrnator مولد جوش جریان متناوب
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
impedance مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
alternator دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
systaltic منقبض ومنبسط شونده بصورت متناوب
alternators دستگاه تولید برق متناوب الترناتور
inter laminate [در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
interlaminate در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
clock دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
clocks دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
inverter وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
invisible مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
stroboscope وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
capacitor start induction motor موتور متناوب که رتور ان توسط ولتاژ القاء شده از سیم پیچ میدان تحریک میشود
satelloid ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com