English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (4 milliseconds)
English Persian
cycled : دور
cycled دوره گردش
cycled چرخ چرخه
cycled چرخه زدن
cycled سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled :بصورت دورانی فاهر شدن
cycled بصورت متناوب فاهر شدن
cycled سواردوچرخه شدن
cycled دور
cycled دوران
cycled سیکل
cycled دوره
cycled چرخه
cycled گردش
cycled دوره عملیات یابازی
cycled سیکل مدار
cycled عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycled زمانه
cycled تاکت
cycled تناوب پریود سیکل
cycled تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycled تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycled تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycled دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycled زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycled عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycled 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycled تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycled حلقه
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com