English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
comparative cost اصل تخصص کشورها درتولید کالاهایی که ان را ازدیگر ممالک ارزانتر ومرغوبتر تهیه می کنند
Other Matches
the british common wealth of nation انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
knife rest نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
abroad ممالک بیگانه
developed contries ممالک پیشرفته
balkan entent ائتلاف ممالک بالکان
common wealth ممالک مشترک المنافع
developed contries ممالک توسعه یافته
hemp گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
cheaper ارزانتر
the common wealth of australia ممالک مشترک المنافع استرالیا
political sclence علم سیاست کشورها
country teams تیمهای اعزامی به کشورها
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
point four رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
grand inquisitor رئیس دادگاه رسیدگی دربرخی کشورها
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
modes حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
Are there any special fares? آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
Do you have anything cheaper? آیا چیزی ارزانتر دارید؟
Do you have any special rates? آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
Racial prejudice prevails in some countries. دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
particularism اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
ultramontane وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
If anything ,it is more expensive. اگر گرانتر نباشد مسلما" ارزانتر نیست
bonded goods کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
preferentialism اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
products customarily found in a pharmacy کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
proprietary goods کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
common user supplies کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
common user items کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
piece goods کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
deliverable state کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
bears تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bear تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
comdex نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
prototype اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
bonded goods کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
prototypes اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
five and ten کالاهایی که قیمت ان بین 5 تا01 سنت میباشد
open general license اجازه ورود کالاهایی که دارای محدودیتی نمیباشند
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
specialty تخصص
inexpert بی تخصص
speciality تخصص
specialities تخصص
expert knowledge تخصص
specialization تخصص
proficiency تخصص
flotsam کالاهایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
flotsam and jetsam کالاهایی که توسط ناخدای کشتی به دریا ریخته شده
slow moving کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
careering تخصص رستهای
health nursing تخصص پرستاری
specialization تخصص یافتن
proficiency مهارت تخصص
technology تخصص شناسی
specializing تخصص داشتن
specializing تخصص یافتن
specializes تخصص داشتن
specializes تخصص یافتن
specialises تخصص یافتن
specialises تخصص داشتن
specialising تخصص یافتن
specialising تخصص داشتن
careers تخصص رستهای
specialize تخصص داشتن
specialize تخصص یافتن
technologies تخصص شناسی
career تخصص رستهای
careered تخصص رستهای
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
individual demand schedule صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
dominion ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
civilian occupational specialty تخصص غیر ارتشی
profession of arms تخصص نظامی گری
military occupational speciality تخصص شغلی نظامی
out of bond کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
underemployed دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
analyst شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
analysts شخصی که در بررسی سیستم تخصص دارد
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
residency اقامت پزشک در بیمارستان برای کسب تخصص
laboratorian کسیکه در ازمایشگاه یاکارخانه شیمیائی تخصص دارد
marshall plan طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
trial attorney وکیلی که تخصص او در دفاع است وکمتر به امور دفتری می رسد
monrovia powers اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
companding دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
packets گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packet گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
fractional T روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
knocked down کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
SX نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
rag rug قالیچه چهل تکه [در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.]
capital intensive goods کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
futures goods کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
inexpertly ازروی عدم تخصص یا عدم خبرگی
they mingle their tears با هم گریه می کنند
PRI پشتیبانی کنند
he warned them to obey اطاعت کنند
he is well spoken of از او تعریف می کنند
charnel house مردگان راتوده می کنند
the trumpets blows شیپورها صدا می کنند
had it trans ted بدهید ترجمه کنند
My feet hurt. پاهایم درد می کنند.
i hear him complain میشنوم که شکایت می کنند
they make much noise زیاد شلوق می کنند
they dispute about nothing درسرهیچ نزاع می کنند
daisy chain سومین را و... فراخوانی می کنند
Murray code - بیت استفاده می کنند
compatible با هم درست کار می کنند
they make much noise خیلی صدا می کنند
counter preparation ضد تهیه
off hand بی تهیه
purveyed تهیه
purveying تهیه
purvey تهیه
procurement تهیه
purveys تهیه
supplied تهیه
seating تهیه جا
preparations تهیه
ministration تهیه
preparation تهیه
supply تهیه
housing تهیه جا
provision تهیه
supplying تهیه
the iron interest کسانی که در اهن کار می کنند
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
screen coordinator هماهنگ کنند پوشش دریایی
they are in full retreat سخت عقب نشینی می کنند
watch pocket جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
they went to r. themselves رفتند که نامه نویسی کنند
fire support coordinator هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
knife board میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
fillister رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
Those who agree,raise their hands. موافقین دستهایشان رابلند کنند
administered تهیه کردن
data processing تهیه و تولیداطلاعات
data processing تهیه اطلاعات
administering تهیه کردن
preparing تهیه کردن
preparatorily بعنوان تهیه
preparator تهیه کننده
preparation time زمان تهیه
administer تهیه کردن
preparation of food تهیه خوراک
processes تهیه کردن
lighting feeder تهیه روشنایی
administers تهیه کردن
prepare mortar تهیه ملات
base development تهیه پایگاه
counter preparation تیر ضد تهیه
fabricator تهیه کننده
pitched تهیه دیده
suppliers تهیه کننده
supplier تهیه کننده
process تهیه کردن
placements تهیه شغل
placements تهیه کار
placement تهیه شغل
placement تهیه کار
affords تهیه کردن
preparation fire اتش تهیه
provide تهیه کردن
caters تهیه کردن
provide تهیه دیدن
parasceve روز تهیه
procuring تهیه کردن
prepare تهیه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com