English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
long pull اضافه پیمانهای که درنوشابه خانه ها برای جلب مشتریان میدهند
Other Matches
gill پیمانهای برای شراب
mock-up مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
mock-ups مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
haematogen دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
vouchee کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
wedding cake کلوچهای که در عروسی به مهمانان میدهند و برای دوستانی ....میفرستند
mezereum پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
trading stamp تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
bartenders کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartender کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
airing cupboard قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
B register 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
grace note نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
i wrote home برای خانه
core binder ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
overtime وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
porte cochere در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
night clothes لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
to go to ترک کردن [خانه یا شهر] برای چند مدتی
to go away ترک کردن [خانه یا شهر] برای چند مدتی
modular پیمانهای
floated اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
editor نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
redundant حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
editors نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
lararium [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ara محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]
modular system سیستم پیمانهای
batch process فرایند پیمانهای
modular program برنامه پیمانهای
modular design طراحی پیمانهای
modular design طرح پیمانهای
modularity پیمانهای بودن
clientele مشتریان پیروان
clientage مشتریان پیروان
offset حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offsetting حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
gallons پیمانهای برابر3587/3 لیتر
modular coding برنامه نویسی پیمانهای
gallon پیمانهای برابر3587/3 لیتر
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
offsetting مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
cell ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cells ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
graphics تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
loyalty discount تخفیف مشتریان دائم
loyalty rebate تخفیف مشتریان دائم
quart پیمانهای در حدود بیک لیتر
quar پیمانهای درحدودیک لیترکه برابربادوپاینت
gallon پیمانهای برابر با57/3 لیتر
pint پیمانهای که 8 تای ان یک گالن است
pints پیمانهای که 8 تای ان یک گالن است
gallons پیمانهای برابر با57/3 لیتر
quarts پیمانهای در حدود بیک لیتر
party boat قایق بزرگ حامل مشتریان
credit rating رتبه بندی اعتباری مشتریان
mains electricity منبع الکتریسیته محلی مشتریان
redundant بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
latchkey child [بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
latchkey kid [colloquial] [بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
electronic cottage مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
cover charge مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
fielded مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
unashamed افرادیکهکارهایعجیبانجام میدهند
When will be supper? کی شام میدهند؟
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
guard cell گیاهی را تشکیل میدهند
boarding house جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
spadework کاری که با بیل انجام میدهند
they give it a good scrub خوب انرا مالش میدهند
handbill اعلانی که بدست مردم میدهند
foy سوری که بخاطر مسافرت میدهند
pig's wash گنداب اشپزخانه که به خوکان میدهند
pigwash گنداب اشپزخانه که بخوکان میدهند
handbills اعلانی که بدست مردم میدهند
boarding houses جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
loving cup پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
goffer اهنی که باان توری راچین میدهند
sea pass پروانه عبور که به کشتی بی طرف میدهند
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
these cloud promise rain این ابرها خبر از بارندگی میدهند
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
impo کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
tine دندانه ماشینهائی که کارهای خاکی انجام میدهند
fasciculus دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
communicant اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
communicants اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
fascicle دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
corody لباس وغذا وغیره که موسسات خیریه به محتاجان میدهند
aquariums شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
page of presence لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
aquarium شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
resolution بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
coffee-table books کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
resolutions بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
coffee-table book کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
bread-board تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
page of bonour لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
bread-boards تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
pantechnicon نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
music stands میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
pantechnicons نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
grillage شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
letter card کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
ostensorium فرف سیمین ی زرینی که هنگام عشاربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
oem Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
actuating horns اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
decision جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
monstrance فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
ostensory فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
decisions جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
Boxing Day اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
out of step دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
available cash موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
crop mark در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
curie point دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
every cloud has a silver lining <idiom> [خوش بین باش، روزهای سخت نیز جایشان را به روزهای بهتر میدهند]
mountains witness کوه هاهم گواهی میدهند حتی کوه ها.......
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
liquidity trap سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
cambridge equation نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
surpluses اضافه
increases اضافه
excesses اضافه
increased اضافه
excess اضافه
surplus اضافه
extra اضافه
in a. to به اضافه
extra- اضافه
extras اضافه
additions اضافه
increase اضافه
overplus اضافه
augmentation اضافه
spare اضافه
plussage اضافه
extra <adj.> اضافه
special <adj.> اضافه
increscent اضافه
in addition to <prep.> به اضافه
spared اضافه
addition اضافه
plusage اضافه
ecotype بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
beyond that <adv.> اضافه بر این
also [moreover] <adv.> اضافه بر این
adds اضافه کردن
on top of this <adv.> اضافه بر این
over and above <adv.> اضافه بر این
on to <adv.> اضافه بر این
what is more <adv.> اضافه بر این
on top of that <adv.> اضافه بر این
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com