English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
relative اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
Other Matches
relative دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
texts سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
local <adj.> مکانی
regional <adj.> مکانی
locative مکانی
position response پاسخ مکانی
parabolas قطع مکانی
place utility مطلوبیت مکانی
locative حالت مکانی
parabola قطع مکانی
position habit عادت مکانی
location chart نگاره مکانی
local مکانی موضعی
place value ارزش مکانی
locals مکانی شهری
locals مکانی موضعی
clearing out [of a place] اخراج [از مکانی]
local مکانی شهری
positional notation نشان گذاری مکانی
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
put on the map <idiom> باعث معروف شدن مکانی
locations جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
location جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
on the move <idiom> حرکت از مکانی به مکان دیگر
there is time and place for everything <proverb> هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
lay over <idiom> به مکانی درراه رسیدن برای مدتی ماندن
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
bit mapped screen pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
authority مرجع
anchor مرجع
anchorages مرجع
anchorage مرجع
reference مرجع
anchors مرجع
references مرجع
anchoring مرجع
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
references بازگشت مرجع
antecedents مرجع ضمیر
antecedent مرجع ضمیر
reference time زمان مرجع
reference address نشانی مرجع
external reference مرجع خارجی
reference axes محورهای مرجع
reference بازگشت مرجع
reference signal سیگنال مرجع
reference language زبان مرجع
authority مرجع قدرت
reference pilot نمونه مرجع
reference group گروه مرجع
reference electrode الکترود مرجع
reference edge لبه مرجع
reference cell پیل مرجع
refernce parameter پارامتر مرجع
check lists لیست مرجع
anchoring point نقطه مرجع
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
preferred system of coordinates دستگاه مختصات مرجع
bias سطح مرجع الکتریکی
refernce manual کتاب راهنمای مرجع
local authority مرجع صلاحیتدار محلی
superset مجموعه مرجع [ریاضی]
apostles عالیترین مرجع روحانی
apostle عالیترین مرجع روحانی
equinoctial colure دایره ساعتی مرجع
biases سطح مرجع الکتریکی
batch number شماره مرجع و یک دسته
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
Atticurgic [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
issuing authority [body] مرجع [اداره] صادر کننده
Atticurages [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
Attic storey [مرجع هر چیزی در سبک آتنی]
groupie دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupies دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
bias انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
biases انحراف نتایج آماری از سطح مرجع
floating محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
OLE container object شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
inclination زاویه بین صفحه مدار وصفحه مرجع
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
masters داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
master داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
mastered داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
pitch altitude زاویه بین محور طولی رسانگر و صفحه مرجع
relative محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
plenum method طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
biases مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
bias مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
atomic ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند
masters مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
cells ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
footnotes یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
footnote یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
deflection of vertical اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
mastered مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
reference نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
references نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
absolute address مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
radio bearing زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
quote تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
registers ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
B line counter ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
destination محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destinations محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
B register 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
information اطلاعات
data اطلاعات
[pieces of] information اطلاعات
witting اطلاعات
intelligence اطلاعات
counterintelligence ضد اطلاعات
military intelligence اطلاعات نظامی
assistant chief of staff,g (intelligenc معاونت اطلاعات
meteorological data اطلاعات هواسنجی
information sheet برگه اطلاعات
information transmission انتقال اطلاعات
information unit واحد اطلاعات
perfect information اطلاعات کامل
marketing intelligence اطلاعات بازاریابی
handout برگه اطلاعات
input information اطلاعات اولیه
input information اطلاعات ورودی
inquiry office دفتر اطلاعات
logistical data اطلاعات لجستیکی
ministry of information وزارت اطلاعات
information office دفتر اطلاعات
information desk میز اطلاعات
information retrieval بازیابی اطلاعات
pemmican اطلاعات خلاصه
pemican اطلاعات خلاصه
information revolution تحول اطلاعات
intelligence اطلاعات نظامی
leakage of information نشت اطلاعات
information مفروضات اطلاعات
keep up with the news <idiom> حفظ اطلاعات
information technology تکنولوژی اطلاعات
information science علم اطلاعات
information service خدمات اطلاعات
information source منبع اطلاعات
information system سیستم اطلاعات
information theory نظریه اطلاعات
instruction pipeline کانال اطلاعات
intelligence annex پیوست اطلاعات
data communication انتقال اطلاعات
ir بازیابی اطلاعات
data bank بانک اطلاعات
intelligence department اداره اطلاعات
intelligence service اداره اطلاعات
data processing تهیه اطلاعات
data processing پرورش اطلاعات
data processing امایش اطلاعات
data banks بانک اطلاعات
intelligence service قسمت اطلاعات
info مخفف اطلاعات
intelligence estimate براورد اطلاعات
data base مبنای اطلاعات
budget data اطلاعات بودجه
defense information اطلاعات دفاعی
communication عبور اطلاعات
intelligence data عناصر اطلاعات
dissemination پخش اطلاعات
departmental intelligence اطلاعات اداری
defense information اطلاعات نظامی
data item جزئیات اطلاعات
data input اطلاعات ورودی
data element جزئیات اطلاعات
secret اطلاعات سری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com