Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
reference number
اعداد مبنای نشانه روی
Other Matches
keypad
و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
denary notation
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
nomenclature
سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
tabulation
1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
datum point
نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
time base
ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
complementation
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
leontief matrix
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
random number
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
algebra
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
hex
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hexadecimal notation
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
datum
سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
datum error
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
false origin
مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
height datum
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
hexadecimal
مبنای 61
ternary
در مبنای سه
rationale
مبنای کار
fixed radix
با مبنای ثابت
binary number system
سیستم مبنای دو
on trust
بر مبنای اعتبار
force basis
مبنای یکان
fuselage refrence line
خط مبنای بدنه
troop basis
مبنای یکان
basic of issue
مبنای توزیع
unit of issue
مبنای توزیع
fire base
مبنای اتش
base of fire
مبنای اتش
ration basis
مبنای جیره
monetary base
مبنای پولی
mobilization base
مبنای بسیج
data base
مبنای اطلاعات
ternary
سه مبنایی در مبنای سه
refrence
مبنای مقایسه
number base
مبنای عددی
sentience
مبنای حس وحساسیت
computer based
بر مبنای کامپیوتر
tax base
مبنای مالیاتی
datum line
خط مبنای سنجش
force basis
یکانهای مبنای هر قسمت
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
datum sweeping mark
علامت مبنای روبش
datum plane
سطح مبنای ارتفاع
fire support base
مبنای پشتیبانی اتش
software base
مبنای نرم افزار
computed goto
جهش بر مبنای محاسبه
wartime load
بار مبنای ناو
ruled based deduction
استنباط بر مبنای مقررات
datum plane
سطح مبنای اب دریا
hydrographic datum
سطح مبنای اب نگاری
basic of issue
مبنای واگذارکردن اقلام
base reserves
اماد مبنای ذخیره
chart datum
مبنای عمق نقشه
meteorological datum plane
ایستگاه مبنای هواسنجی
mission load
بار مبنای عملیاتی
troop basis
مبنای واگذاری یکان
ratio decidendi
مبنای اصلی تصمیم
basic tactical unit
یکان مبنای تاکتیکی
plane of fire
سطح مبنای مسیر تیراندازی
production base
مبنای تولید یا تولیدات ملی
line of site
خط تراز یا مبنای افق توپ
altitude datum
سطح مبنای ارتفاع سنجی
peak load pricing
قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
color carrier reference
فاز مبنای حامل رنگ
hydrographic datum
سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
b
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
ration basis
مبنای محاسبه جیره غذایی
base of operations
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
pay grade
ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
master menu
لیست مبنای جیره غذایی اصلی
time preference theory of interest
نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
ambulance basic relay post
پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
parametric estimate
براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود
current purchasing power
حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
marginal productivity theory of
نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
prosyllogism
قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
gyro plane
سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
hexadecimal notation
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hex
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
base logistical command
یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
majority rule
شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
underconsumption theory of
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
rectification
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
stare decisis
قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
an unprincipled conduct
رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
opportunism
بر مبنای نفع شخصی تغییر عقیده دادن
hexadecimal notation
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
equity
اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
hex
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
equities
اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
numerics
اعداد
octal notation
یا اعداد 0 تا 7
e
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
indicted
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indict
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicting
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
e r p
برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
indicts
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
f
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
numerary
وابسته به اعداد
rational numbers
اعداد گویا
ordinal numbers
اعداد ترتیبی
even
اعداد جفت
numerical
مربوط به اعداد
real numbers
اعداد حقیقی
theory of numbers
نظریه اعداد
real numbers
اعداد واقعی
matrixes
جدول اعداد
rational numbers
اعداد منطقی
matrix
جدول اعداد
number range
محدوده اعداد
congrunet numbers
اعداد هم نهشت
round numbers
اعداد سرراست
complex number
اعداد مختلط
binary numbers
اعداد دودوئی
numeric
1-مربوط به اعداد. 2-
random numbers
اعداد تصادفی
odd numbers
اعداد فرد
cardinals
اعداد اصلی
cardinal
اعداد اصلی
arithmomania
وسواس اعداد
harmonic mean
اعداد متقابل
Roman numeral
اعداد رومی
odd numbers
اعداد فرد
arabic numeral
اعداد انگلیسی
FMS
کنترل اعداد کامپیوتری
transfinite
ماوراء اعداد محدود
rational numbers
اعداد منطقی
[ریاضی]
number completion test
ازمون تکمیل اعداد
statistics
واقعیتها به صورت اعداد
decimal number system
سیستم اعداد دهدهی
Mersenne prime
اعداد مرسن
[ریاضی]
numeric
آرایه حاوی اعداد
numeric
مجموعه کلیدها با اعداد
cardinals
اعداد اصلی
[ریاضی]
numerative
دستگاه اعداد
[ریاضی]
packed decimal
اعداد بسته شده
decimal number system
سیستم اعداد اعشاری
random number generator
مولد اعداد تصادفی
theory of numbers
نظریه اعداد
[ریاضی]
5, 7, 9 are odd numbers .
5؟7؟9 اعداد فرد هستند
system of numeration
دستگاه اعداد
[ریاضی]
numerative system
دستگاه اعداد
[ریاضی]
number system
دستگاه اعداد
[ریاضی]
numbering system
دستگاه اعداد
[ریاضی]
Cardinal numbers
اعداد کاردینال
[ریاضی]
foxing
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
numerals
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
test element
حروف و اعداد ازمایش مدار
numeric
که فقط حاوی اعداد هستند
numeral
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
numerology
مبحث معانی رمزی اعداد
inverting
تغییر اعداد در محیط دودویی
inverts
تغییر اعداد در محیط دودویی
analytic number theory
نظریه تحلیلی اعداد
[ریاضی]
setting up
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
sets
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
set
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
unsigned
که اعداد منفی را نشان نمیدهد
alphabet code flag
پرده مخابره حروف یا اعداد
floating point number
اعداد ممیز شناور
[ریاضی]
alphanumeric
حروف روی و اعداد عربی
geometry of numbers
نظریه هندسی اعداد
[ریاضی]
invert
تغییر اعداد در محیط دودویی
prime number theorem
قضیه اعداد اول
[ریاضی]
quantified
بیان اثر چیزی با اعداد
quantifies
بیان اثر چیزی با اعداد
quantify
بیان اثر چیزی با اعداد
quantifying
بیان اثر چیزی با اعداد
to add equals
اعداد مساوی را با هم جمع کردن
mean
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meanest
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meaner
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
notation
روش نوشتن یا نمایش اعداد
notations
روش نوشتن یا نمایش اعداد
floating point calculation
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
simulation
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
string
رشتهای که فقط حاوی اعداد است
decimals
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند
factorial
حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد
decimal
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند
matrixes
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
calculates
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com