English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
top-level افراد عالیرتبه
Search result with all words
top-level توسط افراد عالیرتبه
Other Matches
High Commissioner نماینده عالیرتبه عضو عالیرتبه
High Commissioners نماینده عالیرتبه عضو عالیرتبه
characterization مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
distinguished عالیرتبه
mandarin مامورین عالیرتبه
mandarins مامورین عالیرتبه
High Commissioners مامور عالیرتبه
official عالیرتبه رسمی
High Commissioner مامور عالیرتبه
justiciar مامور قضایی عالیرتبه
levee en masse عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
High Commissioners نماینده عالیرتبه کشوری درکشور دیگر
High Commissioner نماینده عالیرتبه کشوری درکشور دیگر
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
justiciar قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
troop افراد
men افراد
personnel افراد
enlisted personnel افراد
enlistedman افراد
trooping افراد
trooped افراد
platoons جوخهء افراد
platoon جوخهء افراد
category طبقه افراد
packed out پر و مملو از افراد
head counts جمع افراد
withindoors افراد داخل
liberty men افراد مرخصی
personnel status وضع افراد
equal status persons افراد همپایه
roll call نامیدن افراد
filler personnel افراد جایگزینی
service club باشگاه افراد
enlisted personnel طبقه افراد
head count جمع افراد
cognoscenti افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
enlistee افراد داوطلب
avast افراد به جای خود
personnel monitoring بازرسی بدنی از افراد
aptitude area حیطه قابلیت افراد
army deposit fund پس انداز انفرادی افراد
receptee افراد مورد پذیرش
family size تعداد افراد خانواده
rouse out بیدار کردن افراد
noncombatant افراد غیر نظامی
target audience افراد مورد نظر
the common wealth of learning افراد اهل علم
close station افراد بدو مرخص
transfer station محل انتقال افراد
transfer station محل اعزام افراد
cimmerian افراد کشور فلمات
characterization نوشتن بیوگرافی افراد
billet slip لوحه اسکان افراد
billet slip کارت محلهای افراد
special olympics المپیک افراد استثنایی
bachelor quarters منازل افراد مجرد
personal error خطاهای انفرادی افراد
coachload افراد سوار بر درشکه
condemning محکوم کردن افراد
condemn محکوم کردن افراد
commandos افراد نیروی مخصوص
part owners افراد شریک المال
swallow one's pride <idiom> متواضع کردن افراد
dependents افراد تحت تکفل
morale روحیه افراد مردم
play the field <idiom> با افراد مختلفی قرارگذاشتن
commando افراد نیروی مخصوص
condemns محکوم کردن افراد
posse comitatus دسته افراد پلیس
favouritism افراد مورد توجه
troops افراد قسمتها سربازان
charters بین افراد دلالت کند
life line طناب اتصال افراد به یکدیگر
lockstep پیشروی افراد پشت سریکدیگر
biographical information blank form فرم پر نشده بیوگرافی افراد
people sniffer رادار کشف افراد دشمن
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
IMA قالب ها و خصوصیات افراد است
huddle ازدحام اجتماع افراد یک تیم
personal salute مراسم سلام افراد برجسته
roll call حاضر و غایب کردن افراد
huddles ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddling ازدحام اجتماع افراد یک تیم
personal salute تیر سلام برای افراد
intransit strenth افراد در حال حرکت یا انتقال
huddled ازدحام اجتماع افراد یک تیم
posse دسته افراد پلیس جماعت
chartering بین افراد دلالت کند
Do not admit any outsiders. افراد غیره را راه ندهید
rotation تعویض نوبتی یکانها یا افراد
charter بین افراد دلالت کند
whom it may concern برای اطلاع افراد ذیربط
aptitude area حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
Certain notorious ( dubious ) characters . عده افراد معلوم الحال
posses دسته افراد پلیس جماعت
chartered بین افراد دلالت کند
biographical intelligence اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
troop housing کوی درجه داران یا افراد
assembly محل بسیج افراد احتیاط
leatherneck جزو افراد تفنگداران دریایی
Applicants flooded in. سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
preference blank دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
human machine interface حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
CSE آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
oral trade test ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
lunatic fringe افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
atomistic evalution ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
intermarriage ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
army standard score نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
split ticket <idiom> انتخاب افراد سیاسی برای رای
longtour area منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
conference ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
buzzword کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
oligopoly تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
intermarried ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
oligrachy حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
conferences ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
intermarries ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
queues صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
zouave یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
an infinite verb فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
pit crew افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
queue صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queueing صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
intermarrying ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
enlisted داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
queued صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
automation استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
internees فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
frankpledge مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
cyberspace دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
incross اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
internee فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
enroute personnel افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
muster roll دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
correctional custudy روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
close corporation شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
chalk troops سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
panel صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panels صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
appearance money پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
speeches که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
finance company شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
to call the roll حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
reception station پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
finance house شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
speech که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
people sniffer رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
instructional computing فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
protection عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
penalty kicker بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
share یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
rule of law قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
salvage group تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
shares یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
pressure cabin بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
photographic dosimetry روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
federal privacy act قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
frictional unemployment اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
controvrsism روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
attention to port احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
ship to shore حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
expellee افراد اخراجی از مملکت اخراج شدگان یا تبعید شدگان سیاسی تبعیدی
automate نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
automating نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
smalltalk یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
generations مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
fifth generation computers مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
robot وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robots وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
uberrima fides صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است
geriatrics رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
cultivation جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
ecotype بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
clean up party گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
real will مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
speaking with prosecutor در جرایم علیه افراد که از نوع جنحه باشددادگاه به متهم اجازه میدهد که پیش از شروع رسیدگی با شاکی صحبت کند وهر گاه او رضایت خود رااعلام کند مجازات مرتکب تخفیف کلی پیدا میکند
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
totalitarianism سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com