Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
amplified
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifies
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplify
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifying
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
Other Matches
sensitivities
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
increase of output
افزایش توان
fade
از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
fades
از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
amplifiers
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
physical
توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
signalled
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
surged
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
scans
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
T junction
اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان
quadrature amplitude modulation
بیت در ثانیه , RAM. تقیسم فاز و تفسیم نوسان را ترکیب میکند تا نرخ ارسال داده را افزایش دهد
modulates
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulate
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulating
فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
gains
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gained
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
times
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
layers
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
wavelength division multiplexing
روش افزایش گنجایش داده روی فیبرنوری بوسیله ارسال چندین سیگنال نوری با طول موج مختلف در یک فیبر
tdm
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
composite video
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
DSR
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
voltage swing
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
increased
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
eight bit system
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
power meter
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
bulking
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
oscillograph
نوسان سنج نوسان نگار
vibrograph
نوسان نگار نوسان سنج
vibrometer
نوسان نگار نوسان سنج
oscilloscope
نوسان بین نوسان نما
oscillogram
نوسان سنج نوسان نگار
modulator
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
auctioneering device
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
ADPCM
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
DCD
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
wagners law
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
noises
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
ratings
توان نامی توان قدرت
rating
توان نامی توان قدرت
sample size
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
adaptive channel allocation
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
lsb
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
coincidence circuit
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
quadruplex
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
carriers
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
volt ampere meter
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
asynchronous
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
retardation
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bras
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
codec
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
head nystagmus
نوسان سر
swing
نوسان
swings
نوسان
ascillation
نوسان
fluctuated
نوسان
oscillatory motion
نوسان
vibration
نوسان
fluctuates
نوسان
fluctuation
نوسان
fluctuate
نوسان
pulsation
نوسان
sway
نوسان
swayed
نوسان
sways
نوسان
vibrancy
نوسان
libration
نوسان
see-saws
نوسان
to-ing and fro-ing
نوسان
lurched
نوسان
lurches
نوسان
lurching
نوسان
oscillation
نوسان
yo-yo
در نوسان
yo-yos
در نوسان
oscillations
نوسان
dead beat
بی نوسان
lurch
نوسان
see-sawed
نوسان
see-saw
نوسان
see-sawing
نوسان
undulation
نوسان
oscillography
نوسان نگاری
load variation
نوسان بار
oscillator
نوسان ساز
oscillator
نوسان کننده
oscillating circuit
مدار نوسان
modulation
نوسان فرکانس
oscillometer
نوسان سنج
modulation
نوسان صدا
natural vibration
نوسان ازاد
oscillations
نوسان سازی
natural vibration
نوسان طبیعی
multivibrator
نوسان ساز
see-sawed
نوسان کردن
oscillogram
نوسان نگاره
oscillograph
نوسان نگار
see-saws
نوسان کردن
vacillation
اونگ نوسان
oscillograph
نوسان نما
oscilloscope
نوسان نما
oscillogram
نوسان نگاشت
vibration
لرزه نوسان
oscillometry
نوسان سنجی
swivelling
نوسان دار
see-sawing
نوسان کردن
oscilloscope
نوسان سنج
bulid up
نوسان کردن
undulates
نوسان داشتن
free oscillation
نوسان ازاد
aperiodic phenomenon
پدیده بی نوسان
frequency of oscillations
فرکانس نوسان
quenching frequency
فرکانس نوسان
generation of oscillations
تولید نوسان
goniometer
نوسان سنج
shake
لرزش نوسان
fluctuation of load
نوسان بار
floating axle
محور نوسان
electron vibrations
نوسان الکترونها
boom swing
حیطه نوسان
barkhausen oscillation
نوسان بارکهاوزن
undulated
نوسان داشتن
damped oscillation
نوسان میرا
damped osillation
نوسان میرا
undulate
نوسان داشتن
back swing
نوسان به عقب
downward swing
نوسان رو به پایین
economic fluctuation
نوسان اقتصادی
shakes
لرزش نوسان
shaking
لرزش نوسان
amplitude of oscillation
دامنه نوسان
light fluctuation
نوسان روشنایی
line voltage variation
نوسان ولتاژ
line voltage variation
نوسان شبکه
swinger
نوسان دار
swingers
نوسان دار
varies
نوسان کردن
swingy
نوسان دار
vary
نوسان کردن
buff
نوسان کردن
light fluctuation
نوسان نور
librate
نوسان کردن
intermediate oscillation
نوسان میانی
amplitude
میدان نوسان
scope
نوسان نما
swing
تاب نوسان
swing
نوسان کردن
swings
تاب نوسان
swings
نوسان کردن
vibrators
وسیله نوسان
vibrator
وسیله نوسان
buffs
نوسان کردن
self excited/induced vibration
نوسان خودالقایی
vibration excitation
تحریک نوسان
vibrational
لرزه نوسان
pendulums
پاندول نوسان
pendulum
پاندول نوسان
swivelling feature
قابلیت نوسان
vibrograph
رسام نوسان
vibrograph
نوسان نگار
reciprocated
نوسان کردن
swivel
نوسان کردن
swivelled
نوسان کردن
reciprocate
نوسان کردن
oscillate
نوسان کردن
vibration damping
میرایی نوسان
vibration damper
میراکننده نوسان
sides way
نوسان عرضی
fading
نوسان صدا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com