English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English Persian
good deeds افکار نیکو
Other Matches
good نیکو
seely نیکو
premium پاداش نیکو
Good morning بامدادان نیکو
of a good mould نیکو سرشت
Good night شامگاهان نیکو
upright نیکو کار
gospels مژده نیکو
rightteous نیکو کار
premiums پاداش نیکو
gospel مژده نیکو
righteous نیکو کار
well conditioned دارای اخلاق نیکو
to throw cold water on نیکو ندانستن وناچیزشمردن
well doer ادم نیکو کار
well doing نیکو کار درست کردار
Whatever comes from a friend is good . <proverb> هر چه از دوست رسد نیکو است .
well conditioned نیکو خصال دارای صفات حسنه
Utopias دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
Utopia دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
breast افکار
breasts افکار
ideas if reference افکار عطفی
internal conception زاییده افکار
daydream افکار پوچ
musing غرق در افکار
train of thought رشته افکار
thoughts افکار خیال
thought افکار خیال
daydreamed افکار پوچ
brainchild زاییده افکار
daydreams افکار پوچ
idea زاییده افکار
concept زاییده افکار
conception زاییده افکار
daydreaming افکار پوچ
public opinion افکار عمومی
wishful thinking افکار واهی و پوچ
cardinal sin عملمغایر با افکار عمومی
vox populi اراء یا افکار مردم
telepathy ارتباط افکار با یکدیگر
To have enlightened ideas. To be an intellectual. افکار روشنی داشتن
strong minded دارای افکار مردانه
parochialism محدودیت در افکار وعقایدمحلی
mind readers کاشف افکار دیگران
mind reading کشف افکار دیگران
In deference to public opinion. به احترام افکار عمومی
mind reader کاشف افکار دیگران
to think out loud افکار خود را [بلند] گفتن
to think aloud افکار خود را [بلند] گفتن
To pick other peoples brains. از افکار دیگران استفاده کردن
egghead روشنفکر دارای افکار بلند
idealogy مبحث افکار وارزوهای باطنی
bemuse غرق افکار شاعرانه کردن
ideology مبحث افکار وارزوهای باطنی
ideologies مبحث افکار وارزوهای باطنی
self revelation افشاء افکار واحساسات شخصی
eggheads روشنفکر دارای افکار بلند
evangelical پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelic پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
I don't know what to make of him. من افکار او [مرد] را درک نمی کنم.
representationalist معتقد بفلسفه ایده هاو افکار
cause cTlFbre موردیکهنظر افکار عمومیرا بهخود جلبکند
A dialogue . گفت وشنود ( بحث وتبادل افکار ونظریات )
euphemisms استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemism استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
ideologist ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
intrusive thoughts اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
euphemize استعمال کلمهء نیکو بجای کلمهء زشت
practice makes perfect کار نیکو کردن از پر کردن است
practice makes perfect <proverb> کار نیکو کردن از پر کردن است
self absorption غرق در خویش غرق شدن در افکار
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
brain washing مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com