English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English Persian
your action produced the desired effect اقدامتان اثر مطلوب بخشید
Other Matches
forgave بخشید
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
Sorry to have troubled(inconvenienced)you. خیلی می بخشید زحمت دادیم
pardonably چنانکه بتوان بخشید بطورامرزش پذیر
Perl برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
favorites مطلوب
favourite مطلوب
coveted مطلوب
optimum مطلوب
optimum حد مطلوب
desired مطلوب
indign نا مطلوب
favourite or vor مطلوب
favorite مطلوب
favourites مطلوب
favorable مطلوب
optimal حد مطلوب
pareto criterion ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
optimum output تولید مطلوب
optimum height ارتفاع مطلوب
desired leading مسیر مطلوب
optimal solution راه حل مطلوب
at a premium بسیار مطلوب
merit goods کالاهای مطلوب
ideal کمال مطلوب
lief مطلوب مایل
economic order quantity حد مطلوب سفارش
ideals کمال مطلوب
optimum point نقطه مطلوب
optimum population حد مطلوب جمعیت
nice دلپذیر مطلوب
nicer دلپذیر مطلوب
nicest دلپذیر مطلوب
optimum مقدار مطلوب
optimum حالت مطلوب
favourable موافق مطلوب
desirable خواستنی مطلوب
optimum speed سرعت مطلوب
safe velocity سرعت مطلوب
target profit سود مطلوب
blandest شیرین و مطلوب نجیب
favourably بطور مساعد یا مطلوب
inflationary gap سطح اشتغال مطلوب
It is much sought after. بسیار مطلوب است.
eligible واجد شرایط مطلوب
to be in demand خریدارداشتن مطلوب بودن
optimal مربوط به کمال مطلوب
desired rate of development نرخ مطلوب توسعه
optimum allocation of resources تخصیص مطلوب منابع
blander شیرین و مطلوب نجیب
optimization بدست اوردن حد مطلوب
bland شیرین و مطلوب نجیب
optimal planning برنامه ریزی مطلوب
towardly امید بخش مطلوب
ideal irrigation interval فاصله مطلوب ابیاری
To obtain the desired result . نتیجه مطلوب را بدست آوردن
to wait for a favorable opportunity منتظر یک فرصت مطلوب بودن
idealistic مطلوب وابسته به ارمان گرایی
ideally مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
desirability درجه تمایل شرایط مطلوب
desired ground zone نقطه ترکش اتمی مطلوب
desired rate of capital accumulation نرخ تراکم سرمایه مطلوب
beau ideal زیبای تمام عیار کمال مطلوب
desired leading سمت حرکت مطلوب هواپیما یا ناو
desideratum ارزوی اساسی و ضروری چیز مطلوب
tuners زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuner زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
slot machine ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
adverse yaw شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
slot machines ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
nympholept کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
favourble balance of trade تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
forward chaining روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
backward chaining روشی برای استدلال که ازهدف مطلوب شروع و به سمت حقایق از قبل شناخته شده ادامه می یابد
pitch setting تنظیم گام ملخ یا رتورهلیکوپتر بطوریکه همه تیغه ها گام مطلوب را دارا باشد
pareto optimality حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
tone به رنگ مطلوب دراوردن رنگ
tones به رنگ مطلوب دراوردن رنگ
logogriph نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
drawing روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawings روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
kaldor criterion ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
favourites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com