Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
manned
اماده به جنگ جنگ افزار حاضر به تیر دارای خدمه
Other Matches
crewing
خدمه جنگ افزار
crewed
خدمه جنگ افزار
crews
خدمه جنگ افزار
crew
خدمه جنگ افزار
crew member
خدمه جنگ افزار
crew served weapon
جنگ افزار خدمه دار
skeleton crew
حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
johnny on the sopt
حاضر و اماده
make ready
اماده شدن حاضر کردن
get ready
اماده شدن حاضر کردن
operationally ready
حاضر به عمل اماده از نظر عملیاتی
canned software
نرم افزار اماده
ready reserve
ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
vitrescent
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
dichogamic
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamous
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
ground readiness
اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
prepare for action
حاضر به عملیات شدن حاضر به تیر کردن
MSX
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
supercritical
حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
vendors
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
on guard
اماده توپگیری اماده برای توگیری
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
configuration
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configurations
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
compatibility
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
test
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tested
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnosing
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosed
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
features
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
feature
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnose
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
tests
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
featuring
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
canonical schema
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
stations
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stationed
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
documentation
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
ergonomics
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
hack
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
usability
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
hacks
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
conventions
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
convention
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
funware
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
database
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
DirectSound
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
databases
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
fault
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
faulted
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
micros
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
twain
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
teleprinter
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
crewed
خدمه
crewing
خدمه
cannoneer
خدمه
crew
خدمه
crews
خدمه
patch
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patches
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
steward
خدمه باشگاه
crewed
خدمه هواپیما
crews
خدمه هواپیما
cannoneer
خدمه توپ
submariner
خدمه زیردریایی
gunner
خدمه توپ
gunners
خدمه توپ
crewing
خدمه کشتی
ship's company
خدمه ناو
operator
خدمه وسیله
airman
خدمه هواپیما
mans
خدمه گماردن
crewing
خدمه هواپیما
airmen
خدمه هواپیما
man
خدمه گماردن
stewards
خدمه باشگاه
crews
خدمه کشتی
operators
خدمه وسیله
combat crew
خدمه رزمی
live vessel
شناوه با خدمه
crew
خدمه کشتی
crew member
خدمه هواپیما
crewed
خدمه کشتی
cattles
خدمه وغلامان
gun's crew
خدمه توپ
crew
خدمه هواپیما
chattels
خدمه وغلامان
ramp alert
اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
dumb vessel
شناوه بدون خدمه
boat awain's locker
انبار خدمه قایق
noncrew
خدمه غیر سازمانی
boat station
جای خدمه قایق
close station
خدمه بدو مرخص
winterize
اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
noncrew
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
combat crew
خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
bareboat charter
اجاره کشتی بدون خدمه ان
arms control measures
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
sites
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
warning order
دستور اماده باش اعلام اماده باش
canopy
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
canopies
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
staged crews
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
check flight
پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
CD I
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
laager
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
IBM
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
firewall
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
present
حاضر
stocked
:حاضر
presenting
حاضر
stock
:حاضر
presents
حاضر
agreeable
حاضر
on hand
<idiom>
حاضر
ubiquitous
حاضر
existing
حاضر
in the saddle
حاضر
presented
حاضر
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
eagle flight
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
omnipresent
همه جا حاضر
at present
در حال حاضر
at the moment
در حال حاضر
omnipresent
حاضر در همه جا
roll call
حاضر و غایب
readiness to report
حاضر جوابی
to e. an appearance
حاضر شدن
make ready
حاضر شدن
repartee
حاضر جوابی
delicatessen
اغذیه حاضر
delicatessens
اغذیه حاضر
ready wit
حاضر جوابی
get ready
حاضر شدن
For the time being. At peresent. presently.
درحال حاضر
rigged
وضع حاضر
toss off
<idiom>
حاضر جواب
existing
در حال حاضر
present
[at]
<adj.>
باشنده
[حاضر]
[در]
rig
وضع حاضر
here
بدینسو حاضر
readying
حاضر به کار
at the present moment
درحال حاضر
willing
حاضر خواهان
ready
حاضر به کار
readies
قبضه حاضر
readied
قبضه حاضر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com